نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس

ریسک به ریوارد را در معاملات خود چه گونه در نظر بگیریم!
یکی از پارامترهای بسیار مهم و تاثیر گذار در معاملات نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به زیان میباشد که در هنگام تجارت در بازار معاملات به خصوص فارکس، باید به آن توجه ویژه داشت.
یکی از روشهای کاهش ریسک، تشکیل سبد سهام است و متنوع سازی آن است اما روش دیگر آن توجه به نسبت ریسک به ریوارد می باشد.
شاخص یا نسبت سود به زیان یا همان “ریسک به ریوارد” شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس می باشد، این شاخص می تواند جهت تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید سهم مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده است. بهترین ریسک به ریوارد چقدر است ؟
اگر برای خرید دو سهم مردد هستید، میتوانید به کمک این شاخص، یکی را انتخاب کنید (آن سهمی که ریسک به ریوارد کمتری دارد).
حتی ممکن است در بازار بورس، ۱۰ سهم پیدا کنید که به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید دارند. حال میتوانید به شاخص R/R نگاه کنید تا بتوانید در اتخاذ تصیم گیری برای معامله، به یک نتیجهی بهتری برسید.
نسبت ریسک به ریوارد یعنی اینکه شما در مقابل چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید. به بیان ساده نسبت ریسک به بازده یعنی در برابر چه میزان سود احتمالی حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را منحمل شوید. در مورد حراج پیوسته در بورس بیشتر بدانید.
ریسک به ریوارد
مفهوم ریسک به ریوارد چیست ؟ مفهوم “نسبت سود به زیان در همه بازارهای بورس چه داخلی(بورس های ملی) و چه بین المللی یکسان است.
نسبت ریسک به بازده ترکیب شده از دو واژهی “ریسک ” و “بازده ” است.
منظور از ریسک تفاوت قیمت سهم و حد ضرر است و منظور از ریوارد تفاوت قیمت سهم و حد سود می باشد.
بازده عبارت است از:
پاداشی که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری و به خطر انداختن پول خود به دست میآورد که بازده ممکن است ” مورد انتظار ” یا “واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیشبینیشده):مقداری است که سرمایهگذار انتظار دارد آن را بدست آورد
اما بازده واقعی مقدارِ بازدهی است که سرمایهگذار آن را در عمل به دست میآورد.
درواقع با افزایش بازده(ریوارد) احتمال رسیدن قیمت به بازده مورد انتظار کاهش می یابد که بهتبع آن کاهش شانس برد را به همراه خواهد داشت.
برای مثال ممکن است پیشبینی کنیم که روی سهمی ۳۰% سود کنیم که این بازده مورد انتظار ما است درحالیکه در عمل فقط ۱۵% سود کنیم که این سود همان بازده واقعی است.
ریسک به ریوارد مناسب چقدر است ؟ در معاملات مان ممکن است به جای سود زیان کنیم. در اینجا ریسک مطرح می شود در واقع زیان مورد انتظار را ریسک می گوییم.
بنابراین بر اساس تعریف: نسبت ریسک به بازده عبارت است از زیان بالقوه در مقابل بازده مورد انتظار.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد به این شکل است که برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
(Stop Loss) حد ضرر – قیمت ورود به سهم = ریسک(Risk )
(Target) حد سود – قیمت ورود به سهم = ریوارد(Reward)
عبارت است از نسبت میزان سود به میزان ضرر احتمالی که قبل از ورود به معامله تعیین میشود. بهترین صرافی ارز دیجیتال ایرانی را بشناسید.
بنابراین پس از تعیین ریسک و ریوارد اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم (Risk/Reward) و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید منطقی هست.
در واقع اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی (حد ضرر بدست آمده) باشد، آنوقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
بررسی چند مثال:
فرض کنید قیمت سهمی ۲۰۰۰ ریال باشد. با تحلیل تکنیکال حد ضرر را ۱۸۰۰ و هدف را ۳۰۰۰ فرض کردیم.
ریسک برابر با ۲۰۰۰_۱۸۰۰ یعنی ۲۰
ریوارد یا سود برابر با ۳۰۰۰_۲۰۰۰ یعنی ۱۰۰
حال نسبت ریسک به ریوارد برابر ۲۰ به ۱۰۰ است که بیست درصد منطقی است و می تونیم سهم را خریداری کنیم زیرا که زیان برابر با یک پنجم بازدهی یا سودمان است. پس فعلا خرید خوبیست.
فرض کنید شما قصد خرید سهمی را در بازار بورس ایران با واحد پولی ریال را دارید که قیمت آن مبلغ ۱۶۸۱ ریال است و تارگت ( حد سود ) سهم مبلغ ۲۱۲۰ ریال و حد ضرر سهم مبلغ ۱۵۵۰ ریال می باشد، بنابراین برای تصمیم گیری جهت خرید یا عدم خرید سهم ابتدا باید ریسک و ریوارد را مشخص نماییم.
۱۳۱ = ۱۵۵۰ – ۱۶۸۱ = ریسک
۴۳۹ = ۲۱۲۰ – ۱۶۸۱ = ریوارد
حالا طبق مطالب گفته شده ریسک را تقسیم بر ریوارد می کنیم که می شود:
Risk/Riward=۱۳۱ / =۴۳۹ ۰ / ۲۹۸
بنابراین نتیجه محاسبه می شود؛ ۰٫۲۹۸ یا ۲۹٫۸% و چون این نسبت کمتر از ۵۰% می باشد پس سهم برای خرید مناسب است.
تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد:
شاخص ریسک به ریوارد شاخص خوبی برای تعیین حد ضرر و حد سود است. میدانید بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری چیست ؟
اگر پس از خرید سهم، قیمت آن تا مبلغ۱۵۵۰ریال سقوط کرد آن را می توانیم بفروشیم و با ضرر از آن خارج شویم و اگرقیمت سهم بالا رود و تا مبلغ ۲۱۲۰ ریال رسید، باز هم می توانیم تصمیم به فروش سهم بگیریم. به عبارت دیگر مبلغ ۴۳۹ ریال سود در مقابل مبلغ ۱۳۱ ریال ضرر که ریسک به ریوارد سهم می شود ۲۹% و یا یک سوم مبلغ سرمایه گذاری، بنابراین ریسک به ریوارد، به این مفهوم است که شما حاضرید در مقابل ۲۹ درصد سود، مقداری از سرمایه خود را (به اندازه مبلغ سرمایه گذاری) به خطر بیندازید.
مدیریت معاملات در فارکس پارت اول
برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در بازار معاملات فارکس به چیزی بیش از یادگیری نحوه شناسایی ، معاملات و نحوه ورود آنها نیاز دارید . بدون دانستن نحوه مدیریت معاملات خود ، شما نمی توانید نقاط ورود ، نقاط خروج ، نحوه تنظیمات برای حد ضرر ، محاسبه سود و به دست آوردن سود مناسب در بازار فارکس را محاسبه کنید . در این مقاله ما به شما مهارت های مدیریت معاملات فارکس را که باید در مورد آنها اطلاع داشته باشید را به شما آموزش خواهیم داد .
4 مرحله معاملات
هر معامله شامل چهار مرحله اصلی می باشد . این مهم است که این 4 مرحله اصلی را در معاملات فارکس تشخیص دهید و از این طریق شما می توانید مهارت های خود را در هر مرحله استفاده کنید و درک کنید که چه عمل بیشتری در هر مرحله نیاز است و چه چیزی لازم نیست این چهار مرحله عبارتند از :
-شناسایی معامله مناسب و انجام تنظیمات مورد نیاز
-نقطه ورود به معامله
–مدیریت سرمایه : کاری که شما باید انجام دهید این است که یک استراتژی برای سناریوهای مختلف در نظر داشته باشید و در صورتی که هر کدام از این سناریو ها تحقق یابد ، برای کنترل بر معاملات این امر بسیار ضروری می باشد . همچنین این موضوع به شما این امکان را میدهد تا مواردی که در بازار اتفاق می افتد را پاسخ دهید و برای آنها آماده باشید . این قسمت به چندین سوال تقسیم شده در ادامه مقاله به آنها را اشاره خواهیم کرد :
– اگر معامله به سرعت به هدف سود نرسید چه کاری باید انجام دهم ؟
– چه کاری باید در هنگام ورود به معامله و در صورتی که تحرک بازار به صورت عکس صورت گرفت انجام داد ؟
– چه کارهایی باید برای ورود به معامله انجام داد ؟
– در صورتی که یک معامله در جهتی که من در نظر داشتم در حال حرکت است ولی به سود مورد نظر نمی رسد و سپس معکوس می شود چه کاری را باید انجام داد ؟
اگر بازار یک الگوی عکس را نمایان کرد چه کاری را باید انجام دهم ؟
خروج از معامله : تصمیم قطعی برای خروج و بستن معامله
چرا مدیریت معاملات در فارکس اهمیت زیادی دارد ؟
مدیریت معاملات برای بقای شما در بازار معاملات به عنوان یک معامله گر بسیار ضروری است . معادله ای که در ادامه مطلب اشاره خواهیم کرد یکی از مهمترین معادلات برای معامله گران در حرفه معاملات خواهد بود :
انتظار از معامله = میانگین برد * برد٪ میانگین ضرر * ضرر ٪
میانگین برد و ضرر متوسط به عنوان R شناخته می شود. R به معنای واحدهای بازدهی است که توسط ریسک به دست می آید. اگر حد ضرر ۵۰ پیپ از نقطه ورودی شما باشد و شما با ۵۰ پیپ سود معامله را ببندید ، شما یک R به دست آورده اید ( ۵۰ پیپ سود ، ۵۰ پیپ ریسک)
برای اینکه R را در معاملات به دست آورید به سادگی باید سود خود را بر اساس ریسک در هر معامله انجام می دهید تقسیم کنید .
با توجه به معادله ای که بیش از این درباره آن صحبت کردیم رسیدن به یک هدف مثبت چالش برانگیز است ، اما این معادله دقیقا به شما میگوید که چه کاری را باید انجام دهید .
میانگین نسبت ضررخود را پایین و میانگین نسبت برد خود را تا حد ممکن بالا نگه دارید اگر میانگین پیروزی های شما حداقل دو برابر اندازه میانگین از دست دادن شما باشد ، شما در معاملاتتان بسیار خوب عمل کرده اید .
درصد پیروزی خود را تا حد ممکن بالا نگه دارید این موضوع را باید بدانید که ممکن است با گذشت زمان به نزدیک ۵۰ درصد شود . این شزایط بدان معناست که به دست آوردن شکست ها بسیار کمتر از متوسط برنده شدن در معاملات است .
مدیریت معاملات بسیار ضروری است زیرا بدون داشتن یک برنامه مدیریتی واضح ، شما بیشتر مستعد تصمیم گیری بر اساس احساسات خود خواهید بود . اگر به صورت متوسط شما در معاملات خود حداقل 1R را به دست نیاورید احتمالاً با گذشت زمان سرمایه خود را به طور کلی از دست خواهید داد
نکته دیگری که باید مد نظر داشته باشید این است که با کم نگه داشتن میزان ضریب ضررهای خود در مقایسه با میزان ضریب بالای برد های خود روحیه بهتری و را کسب خواهید کرد زیرا حداقل نرخ برد شما برای بسیار بیشتر متوسط ضرر های شما است .
طبق فرمول در این معامله
بالاترین میزان برد = ۱ /(۱+میزان ریسک به پاداش )
این بدان معناست که اگر میخواهید سودآور باشید
برای متوسط بازگشت 1R ، معامله گر به 50 درصد میزان موفقیت در معاملات نیاز دارد .
برای متوسط بازگشت 2R ، معامله گر به 33 درصد میزان موفقیت در معاملات نیاز دارد .
برای متوسط بازگشت 3R ، معامله گر به 25 درصد میزان موفقیت در معاملات نیاز دارد .
این فرمول بسیار ساده به نظر می رسد با این حال موضوعی که این محاسبه را پیچیده میکند و ما را به اهمیت مدیریت معاملات باز می گرداند ، موضوع ریسک و ریوارد است . ریسک و ریوارد همواره عاملی یکسان نیستند و در هر معامله ای قابل تغییر هستند .
به عنوان مثال ، نمودار USD/CAD را از ابتدای ماه می مشاهده کنید .
میزان حد ضرر در نقطه ورودی ۶۰ پیپ میباشد بیشترین میزانی که معامله می تواند طبق جهت مورد نظر برای ما سود به دست آورد مساوی با ۱۳۲ پیپ می باشد . (60*2.2 = 132 pips).
وقتی میزان 1R در معامله افزایش می یابد ، میزان ریسک واقعی برای شما دیگر 60 پیپ نمی باشد بلکه ریسک واقعی ۱۲۰ پیپ می باشد . بنابراین شما در آن مرحله 2R را به خطر میاندازید و وقتی معاملات 2R افزایش یابد ، خطر کل شما اکنون 3R می باشد .
اصول مدیریت معاملات در فارکس
اگر شما یک معامله گری هستید که به رنج اهمیت میدهد و یا معامله گری هستید که معاملات خود را بر اساس روند انجام میدهید ، اصول مدیریت معاملات در فارکس باید به صورت هماهنگ اعلام اعمال شود زیرا :
-یک معامله گر که به رنج اهمیت میدهد و برای معاملات خود به رنج و تحرک عکس نمودار اهمیت می دهد ، میزان برد بالاتری دارد اما متوسط برد کمتری را در معاملات دارد . بنابراین چالش اصلی او پیدا کردن نقطه خروج از معامله می باشد .
معامله گری که به روند اهمیت می دهد میزان برد کمتری دارد اما سود بزرگی در هر معامله کسب خواهد کرد . بنابراین نکته اصلی برای آنها تلاش برای سودآوری قبل از اینکه از معامله خروج کنند می باشد .
استراتژی مدیریت معاملات در فارکس
اجزای اصلی استراتژی معاملات شامل موارد زیر می باشد :
بعد از اینکه به معامله ورود کردید : شیوه خروج 3/1 در هر یک از موارد از جمله سیگنال پرایس اکشن معکوس یا سیگنال برای واگرایی در تحرک نمودار استفاده کنید .
ایجاد نقطه توقف در موقعیت هایی از جمله بالاترین نوسان سطح صعودی یا بالاترین میزان نوسان در یک روند نزولی .
تایم فریم واضح : شما همواره باید معاملات خود را بر اساس یک تایم فریم که با آن ورود به معامله خود را اجرا کرده اید ، مدیریت کنید .
در ادامه ما چند معامله واقعی را که مدیریت معاملات را در عمل نشان میدهد نمایان می کنیم .
در این معامله که در تاریخ ۷ جون در ۱۳۳.۱۱ و نقطه حد ضرر در ۱۳۲.۸۵ ( ۲۶ پیپ ) و همچنین یک منطقه برای مقاومت در ۱۳۳.۳۶ مشخص شده ورود کردیم . سودی برای این معامله در نظر گرفته شده بود که حداقل 1R را تحویل دهد .
از آنجا که هیچگونه واگرایی در حرکت نمودار و هیچگونه وارونگی در نمودار 1ساعته وجود نداشت ، فرد معامله گر معامله خود را ادامه داده و با رسیدن به نقطه 133.36 ، خروج 3/1 را محاسبه کرده و سپس نقطه استاپ را در نمودار 1 ساعت در تایم فریم مشخص کرد .
حد ضرر چیست؟ + فرمول محاسبه
حد ضرر یکی از مفاهیم مهم هنگام سرمایهگذاری در بورس است در بازارهای بینالمللی مثل فارکس این مفهوم با اسم Stop Loss (استاپ لاس) شناخته میشود که تعریف بهتر آن “حد توقف ضرر” است مفهوم حد زیان با آنکه بسیار ساده است اما در اکثر موارد توسط معاملهگران (مخصوصا تازهواردان بورسی) نادیده گرفته میشود اگر بگوییم یکی از مهمترین تفاوتها بین معاملهگران حرفهای و آماتور بورس همین تعیین حد ضرر است اغراق نکردهایم! از مزایای تعیین حد ضرر میتوان به جلوگیری از ضررهای سنگین، جلوگیری از خواب سرمایه و عادت به استراتژی معاملاتی اشاره کرد در ادامه با پارس سهام همراه باشید.
مفهوم حد ضرر در بورس چیست؟
حد ضرر (Stop Loss) از آن مفاهیم بسیار ساده اما ضروری و کاربردی بورس است. اکثر تازهواردان بورسی در فکر کسب سود از بورس هستند اما نمیدانند که اولین اصل بورس “حفظ سرمایه” است و بعد از آن “کسب سود”. همیشه نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس یادتان باشد که هیچ عصای موسیای در تحلیل تکنیکال وجود ندارد! و نمیتوان گفت هیچ تحلیلی 100% درست است بنابراین وقتی شما پس از تجزیه و تحلیل، اقدام به خرید سهام در بورس میکنید اولین پرسشی که از خودتان باید بپرسید این است که “اگر قیمت سهام کاهش پیدا کرد تا چه مبلغی حاضر به تحمل ضرر هستید؟ در واقع حدی که برای ضرر خود قائل میشوید چقدر است؟” قطعا شما هم با بنده موافق هستید که قیمت سهام یک شرکت همیشه صعودی نخواهد بود! و پس از مدتی شروع به نزول خواهد کرد! خب حال پرسش اینجاست که “با شروع نزول قیمت سهام، شما چه اقدامی میخواهید انجام دهید؟!”
برای مثال فرض کنید پس از تحلیلهای مختلف اقدام به خرید سهامی در قیمت 1000 تومان میکنید حال اگر قیمت سهام شما با افت مواجه شد شما چه اقدامی انجام خواهید داد؟! دقت بفرمایید که همیشه ضرر به معنی کاهش اصل سرمایه شما نیست! اگر شما در یک معامله، سود خود را نیز از دست بدهید به نوعی ضرر کردهاید! قبل از اینکه شما اقدام به خرید سهام کنید باید طبق تحلیلهای مختلف اقدام به شناسایی حد ضرر خود کنید برای مثال وقتی سهام شرکتی را روی 1000 تومان خریداری کردید و حد ضرر خود را 900 تومان در نظر گرفتید اگر قیمت سهام 900 تومان شد بایستی بدون هیچ گونه تردیدی اقدام به فروش سهام خود کنید حال اگر قیمت سهام شما صعود کرد و مثلا 2000 تومان شد بایستی حد ضرر خود را نیز افزایش دهید! یعنی طبق تحلیل جدید، Stop Loss را مثلا 1850 درنظر بگیرید تا از افت سود بیش از حد نیز جلوگیری کنید که به آن، “حد ضرر شناور” گفته میشود که در ادامه توضیحات کاملی ارائه خواهیم کرد.
چند نکته طلایی
تذکر جدی 1: شاید تعیین حد ضرر کار دشواری نباشد اما مطمئن باشید که “عمل کردن به حد ضرر” کار بسیار سختی است! از همین حالا تمرین کنید! اگر در یک معامله Stop Loss شما فعال شد بدون هیچگونه تردید، ترس و استخارهای! اقدام به فروش و خروج از سهام کنید! و اگر قیمت سهام صعودی شد خود را سرزنش نکنید و به دنبال ایراد تحلیل خود باشید تا برای شما تجربه شود نه اینکه باعث ترس شما در فعال شدن حد ضرر معاملات بعدی شود! بپذیرید که ضرر بخشی از روند کار یک معاملهگر است و هرگز فراموش نکنید که اولین اصل بورس “حفظ اصلِ پولتان است نه کسب سود”.
تذکر جدی 2: اگر قرار است تا قیامت با سهامی بمانید و هرگز آن را نفروشید! باز هم برای خودتان تعیین کنید که میخواهید این کار را انجام دهید یعنی بگویید که “حتی اگر قیمت سهام این شرکت 1 ریال هم شد من نمیفروشم! میخوام سهام این شرکت را 10 سال نگه دارم!” اینکه استراتژی معاملاتی داشته باشید خیلی بهتر است تا اینکه ندانید میخواهید چه کاری انجام دهید! عموما تازهواردان بورسی که هیچگونه استراتژی معاملاتی ندارند دنبالهرو بقیه هستند و صفنشینِ صفهای خرید و فروش! بنابراین برای مدیریت سرمایه و ریسک خود، استراتژی معاملاتی داشته باشید و به آن وفادار بمانید البته این وفاداری به منزله عدم اصلاح و تغییر استراتژی معاملاتی نیست.
تذکر 3: نسبت ضرر و برگشت سرمایه اولیه خطی نیست! یعنی اگر شما 50% ضرر کنید برای اینکه به اصل پول خودتان برسید به سود 100 درصدی نیاز دارید! مثلا فرض کنید 2000 برگه سهام شرکت X را در قیمت 1000 تومان خریداری کردید (شما بابت خرید سهام شرکت X بدون احتساب کارمزد و مالیات مبلغ 2 میلیون تومان پرداخت کردهاید) بعد از مدتی قیمت سهام به 500 تومان رسید در نتیجه ارزش سهام شما 1 میلیون تومان میشود (2000*500) اصل پول شما 2 میلیون تومان بود و حالا بعد از ضرر 50 درصدی 1 میلیون شد! حال برای اینکه 1 میلیون تومان فعلی شما همان 2 میلیون شود بایستی 100% سود کنید! در واقع هر چه ضرر شما بیشتر شود شانس شما برای دستیابی به اصل پولتان کمتر میشود! اگر 90% ضرر کنید بایستی 1000% سود کنید تا به سرمایه اولیه خود برسید!
برای اینکه به اهمیت حد ضرر و ضرورت تعیین آن در معاملات خود واقف شوید به نمودار زیر که مرتبط با سهام ایرانخودرو است نگاهی بیندازید همانطور که مشاهده میکنید اگر شما در پیک قیمتی اقدام به خرید سهام ایرانخودرو میکردید و حد ضرری برای خود تعیین نمیکردید! در کمتر از 1 ماه با ضرر 50 درصدی روبه رو میشدید! البته خرید در آن پیک قیمتی خودش جای سوال دارد!
نکته: شرایطی را درنظر بگیرید که روند قمیتی سهام نزولی و خطوط حمایت نیز شکسته میشود و حد ضرر شما فعال شده و شما اقدام به فروش سهام خود میکنید اما تنها چند روز پس از فروش، روند صعودی سهام آغاز میشود! دقت بفرمایید که برخی اوقات بازیگران سهام با فشار فروش روی سهام باعث پایین آمدن قیمت سهام و شکست خط حمایتی سهام میشوند تا حد ضرر معاملهگران فعال شود و سهامداران اقدام به فروش سهام خود کنند! چرا که بازیگران قصد افزایش قیمت سهام را دارند! بنابراین پس از چند روز که قیمت سهام زیر خط حمایت بود و بازیگران سهام را از دست سهامداران خُرد جمع کردند صعود سهام با صف خرید شروع میشود! البته شما همچنان به حد ضرر خود وفادار بمانید و هیچ وقت به امید بازیگران سهام اقدام به خرید و فروش نکنید! چرا که گرگهای بورسی زرنگتر از شما هستند و همیشه یک قدم جلوتر!
چگونه حد ضرر را فعال کنیم؟
قاعده و معیار خاصی بصورت مطلق برای تعیین حد ضرر وجود ندارد پارامترهایی مثل دیدگاه سرمایهگذاری شما (اینکه قصد نوسانگیری دارید! یا میخواهید سرمایهگذاری کوتاهمدت داشته باشید و شاید هم تفکر سهامداری بلندمدت دارید)، مقدار ریسکپذیری و استراتژی معاملاتی معاملهگر، بررسی عملکرد گذشته شرکت و چشمانداز آینده شرکت، مبلغ سرمایهگذاری شما، وضعیت شاخص بورس و … در تعیین نوع و مقدار حد ضرر موثر هستند. به طور کلی میتوان روشهای تعیین حد ضرر را به 3 دسته تقسیم کرد: 1. بصورت ثابت (درصدی)، 2. با استفاده از تحلیل تکنیکال (خطوط مقاومت و حمایت و اندیکاتورها و…)، 3. بصورت ترکیبی (درصدی و تکنیکال)
1. بصورت ثابت (درصدی)
تعیین حد ضرر ثابت یکی از مرسومترین روشها است در این روش معاملهگر درصد مشخصی از قیمت خرید سهام را تعیین میکند و در صورت کاهش قیمت سهام به آن اندازه، اقدام به فروش میکند. با توجه به دید سرمایهگذاری این درصد میتواند تغییر کند عموما حد ضرر ثابت را برای سرمایهگذاری بلندمدت بین 10 تا 20 درصد، برای سرمایهگذاری کوتاه مدت بین 5 تا 10 درصد و برای نوسانگیری کمتر از 5 درصد قیمت خرید سهام درنظر میگیرند. برای مثال فرض کنید شخصی سهام شرکت X را با قیمت 1000 تومان خریداری میکند و حد ضرر خود را 5% تعیین میکند بنابراین اگر قیمت سهام شرکت X در قیمتی پایینتر از 950 تومان تثبیت شد باید اقدام به فروش سهام خود کند (5 درصد 1000 تومان میشود 50 تومان! بنابراین با کاهش 50 تومانی قیمت سهام باید اقدام به فروش کند.)
2. با استفاده از تحلیل تکنیکال
یکی از مهمترین تحلیلهایی که قبل از خرید سهام یک شرکت باید انجام داد تحلیل تکنیکال است که آموزش تحلیل تکنیکال بحث بسیار گسترده و خاصی در بورس است که بصورت مجزا در سایت پارس سهام به آن پرداخته خواهد شد. اگر بخواهم در 1 جمله تحلیل تکنیکال را برایتان توضیح بدهم این گونه است که “پیشبینی آینده روند قیمتها با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار قیمت در گذشته”.
روشهای متعددی در بحث تحلیل تکنیکال جهت تعیین حد ضرر وجود دارد مثل: خطوط حمایت و مقاومت، امواج الیوت، الگوهای نموداری (کف دوقلو، سر و شانه، مثلث کاهشی و …)، فیبوناچی و اندیکاتورها و … اندیکاتورهایی که برای تعیین حد ضرر مورد استفاده قرار میگیرند، اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) و روش پارابولیک سار (Parabolic SAR) است بحث اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال نیز جزء بحثهای گسترده و تخصصی بورس است و در مقالههای آموزشی مربوطه بصورت تخصصی صحبت خواهیم کرد. اما از آنجایی که بحث خطوط حمایت و مقاومت جزء موارد کاربردی در حوزه تعیین Stop Loss است در ادامه بصورت خلاصه اشارهای به آن میکنیم.
عناوین “خط حمایت” و “خط مقاومت” از عناوین پرکاربرد در تحلیلهای بورس است بصورت خلاصه خط حمایتی به خطی گفته میشود که حمایتکننده قیمت سهام است و احتمالا قیمت سهام در زمان نزول قیمت، نسبت به این خط واکنش مثبت نشان دهد و از افت بیشتر قیمت جلوگیری کند. خط مقاومت نیز نقطه مقابل خط حمایت است! یعنی خطی است که قیمت سهام برای عبور از آن مقاومت میکند! و احتمالا قیمت سهام در زمان صعود قیمت، نسبت به این خط واکنش منفی نشان میدهد و از صعود بیشتر قیمت جلوگیری میکند! با این توضیحی که پیرامون حمایت و مقاومت ارائه کردیم احتمالا تاثیر خط حمایت و مقاوت را در تعیین حد ضرر متوجه شدهاید. فرض کنید سهام یک شرکت در یک بازه نزولی نسبت به خط حمایت واکنش مثبت نشان دهد و پس از برخورد با خط حمایت روند صعودی به خود بگیرد و شما با شناسایی این خط روند صعودی اقدام به خرید سهام میکنید، حال حد ضرر روی محدود حمایت درنظر گرفته میشود.
3. بصورت ترکیبی
فرض کنید در همان معامله قبلی، شما پس از شناسایی روند صعودی کمی صبر میکنید تا روند صعودی برای شما قطعیت پیدا کند و سپس اقدام به خرید سهام میکنید حال آیا دوباره باید حد ضرر را روی همان محدوده حمایت در نظر بگیرید؟! شما میتوانید حد ضرر را روی محدوده حمایت درنظر بگیرید به شرطی که این محدوده در قیمتی پایینتر از 5 تا 10 درصد قیمت خرید شما نباشد! در واقع روش تعیین حد ضرر ثابت (5 تا 10 درصد قیمت خرید سهام) نیز بایستی رعایت شود. این نکته را مدنظر داشته باشید که عموما حد ضرر در محدودۀ اولین حمایتِ مهم پس از ورود به سهام درنظر گرفته میشود.
چه زمانی حد ضرر فعال میشود؟
وقتی صحبت از فعال شدن حد ضرر میکنیم قیمت پایانی سهام ملاک کار ماست نه قیمت لحظهای، البته افرادی که قصد نوسانگیری دارند عموما قیمت لحظهای را ملاک قرار میدهند. اولین کندل منفی زیر خط حمایت سهام به منزله هشدار فعال شدن حد ضرر است. برخی معاملهگران بعد از اینکه قیمت پایانی سهام کمتر از مقدار حد ضررشان شد باز هم اقدام به فروش نمیکنند و معتقدند بایستی قیمت پایانی سهام زیر آن تثبیت شود تا مجاز به فعال کردن آن و فروش سهام شوید و معیار برای تثبیت قیمت پایانی سهم را 2 یا 3 کندل منفی روزانه زیر محدوده حد ضرر میدانند که گاها 5 تا 10 درصد پایینتر از حد ضرر میشود. عامل موثر دیگر در فعال شدن حد ضرر حجم معاملات است که بایستی به آن توجه شود.
حد ضرر شناور یا متغییر (trailing stop loss)
وقتی شما سهامی را تحلیل و نقطه مناسب جهت خرید و حد ضرر خود را تعیین میکنید قطعا امیدوار هستید که بعد از خرید، قیمت سهام شما افزایش یابد و حد سودی هم برای خود تعیین کردهاید که اگر قیمت سهام به فلان عدد رسید سهام خود را بفروشید حال فرض کنید سهام یک شرکت بورسی را در قیمت 1000 تومان خریداری کردید و حد ضرر خود را در محدوده 940-950 تومان درنظر گرفتید و انتظار دارید قیمت سهام تا 1800 تومان رشد داشته باشد حال اگر قیمت سهام طبق انتظار شما صعودی شد و به 1800 تومان رسید و بازار نیز روند صعودی داشت و سهام با صف خرید و پرقدرت از 1800 تومان عبور کرد! منطقی است که شما سهام خود را نفروشید و به سود خود اجازه پیشروی بیشتر دهید! حال بایستی دوباره سهام موردنظر را تحلیل کنید و حد ضرر خود را تغییر دهید برای مثال حد سود خود را روی 2500 تومان و حد ضرر خود را روی همان عدد 1800 (که مقاومت سهام بود و با شکسته شدنش به خط حمایتی سهم تبدیل شده است) قرار میدهید در این حالت که شما حد ضرر خود را تغییر دادهاید حد ضرر شناور گفته میشود.
نکته: وقتی یک خط مقاومت برای سهم شناسایی میکنید در صورتی که این خط مقاومت پُرقدرت شکسته شود و قیمت سهام بالای خط مقاومت به تثبیت برسد این خط مقاومت به خط حمایتی سهم تبدیل شده و محدوده این خط حمایتی به عنوان حد ضرر جدید درنظر گرفته میشود.
Stop Loss در روند صعودی
یکی از سادهترین و در عین حال بنیادیترین اصول بازار بورس این است که “به سود خود اجازه پیشروی بدهید اما به ضرر مطلقا اجازه پیشروی ندهید!” طبق همین اصل تصمیمگیریهای شما در روند صعودی و نزولی بسیار مهم است و نحوه تعیین حد ضرر در بازارهای صعودی و نزولی از اهمیت دو چندانی برخوردار است. در بازار صعودی و در روند صعودی شاخص کل بهتر است اجازه پیشروی به سود دهیم و حتی در صورت رسیدن قیمت سهام به حد سود موردنظرمان، سهام خود را نفروخته و حد ضرر خود را بالاتر بیاوریم به این امید که احتمالا روند صعودی سهم در بازار صعودی ادامهدار خواهد بود!
Stop Los در روند نزولی
در بازار نزولی و زمان اصلاح و نزول شاخص کل بهتر است بطور کامل از بازار خارج شوید و تا زمان اصلاح بازار منتظر بمانید! حتی در صورت نرسیدن قیمت سهام یک شرکت به حد ضرر خود نیز بهتر است آنرا بفروشیم چرا که احتمال اینکه در بازار نزولی اکثر نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس سهام با افت قیمت مواجه شوند و قیمت سهام با صف فروش همراه شود وجود دارد که در آن صورت فروش سهام کار دوشواری است! برای مثال وقتی شاخص کل بورس تهران در اواسط تیر 99 روند نزولی به خود گرفت تا 1 ماه بعد از آن این روند نزولی ادامهدار بود و تقریبا اکثر سهام موجود در بازار هر روز با صف فروش همراه بودند! شکل زیر مربوط به نقشه بازار (هیت مپ بورس) در یکی از این روزهای نزول شاخص بورس است که تقریبا تمام بازار یک دست قرمز پوش و منفی است!
عدم تعیین حد ضرر (استراتژی در سرمایه گذاری بلند مدت)
برخی معاملهگران با بررسی بنیادی یک شرکت اقدام به خرید سهام آن شرکت با دید بلندمدت میکنند مثلا با توجه به بررسی روند نرخ سودآوری شرکت در 5 سال اخیر و انتظارات مثبت از آینده شرکت نسبت به سودآوری شرکت در آینده امیدوار هستند و قصد سهامداری بلند مدت دارند (مثلا 5 یا 10 ساله) بنابراین این افراد هیچ حد ضرری تعیین نمیکنند و معتقدند کاهش قیمت نیز جزء روند بازار است و با توجه به چشمانداز روشن شرکت مطمئن هستند کاهش قیمت سهام نیز در بلندمدت در یک کانال صعودی خواهد بود و اگر بعد از چند سال روند قیمت سهام را ترسیم کنند قطعا صعودی خواهد بود ولو اینکه در بازههایی قیمت با کاهش مواجه شده باشد.
چتر نجات شما در معاملات، حد ضرر است و فعال شدن آن یعنی هشدار سقوط و اگر میخواهید از این سقوط جان سالم به در ببرید باید چتر نجات خود را فعال کنید!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
Position Sizeچیست؟
اندازه پوزیشن معاملاتی به تعداد واحدهای سرمایهگذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا تریدر گفته میشود. هنگام تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ، باید اندازه حساب و تحمل ریسک یک سرمایه گذار در نظر گرفته شود.
اندازه پوزیشن شما یکی از مهمترین نکات در معامله و تجارت است. محاسبه اندازه پوزیشن به برخی از استراتژیهای دلخواه مبتنی نیست. و شامل تعیین ریسک حساب و بررسی حدد ضرر قبل از ورود به معامله است. جنبه مهم دیگری از این استراتژی که به همین اندازه مهم است، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه حدد ضرر را تعیین کردید، هرگز نباید بعد از انجام ترید دست به تغییر در میزان آنها ببرید.
در واقع مهم نیست که پورتفولیو شما چقدر بزرگ است، شما حتما باید مدیریت ریسک مناسب را انجام دهید. در غیر این صورت، ممکن است سریع شکست بخورید و ضررهای قابل توجهی نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس متحمل شوید. هفتهها یا حتی ماهها پیشرفت را میتوان با یک ترید ضعیف از بین برد.
سرمایهگذاران برای تعیین میزان واحدهای سهامی که میتوانند خریداری کنند، از اندازه پوزیشن استفاده میکنند که به آنها کمک میکند ریسک را کنترل کرده و بازده را به حداکثر برسانند. در حالی که تعیین اندازه پوزیشن در بسیاری از سرمایهگذاریها مفهوم مهمی است، این اصطلاح بیشترین ارتباط را در معاملات روزانه و معاملات ارزی (فارکس) دارد. حتی با اندازهگیری صحیح اندازه پوزیشن، اگر گپ قیمتی سهام پایینتر از حد ضرر باشد، سرمایهگذاران ممکن است بیش از محدودیتهای تعیین شده خود ضرر کنند.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
دو عاملی که تعیین کننده ریسک شما در هر معامله هستند، اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر میباشد. اکثر افراد اندازه پوزیشن را حساب میکنند و سپس حد ضرر را در نزدیکی آن قرار میدهند تا ریسکشان به حداقل برسد. اما این یک راه کاملاً اشتباه است.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که تعیین کنید در هر معامله چقدر میخواهید ریسک کنید. معمولا توصیه میشود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آنها فرصت برابر دهید. ریسک در هر ترید باید بین ۱ تا ۳ درصد باشد. ریسک بالای ۵٪ معامله نیست بلکه قمار است زیرا ورود به یک بازار بزرگ با ریسک زیاد میتواند تأثیر جدی و بدی برروی سرمایه شما بگذارد. هنگامی که ریسک خود را در هر معامله مشخص کردید، آنگاه دیگر باید استاندارد شما باشد. اگر ۲ درصد باشد، در هر معاملهای ریسک شما ۲٪ است. هرگز بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید. تمامی اعداد بالا، میزان زیان شما روی کل سرمایه است نه در یک معامله.
اگر در تحلیل خود بسیار مطمئن هستید، آن را امتحان کنید و این ریسک را به ۳٪ افزایش دهید اما آن را به ۵ یا ۱۰٪ افزایش ندهید. و این افزایش فقط در صورتی اتفاق میافتد که از جهت قیمت و تحلیل خود بسیار مطمئن باشید.
حالنوبت به این میرسد که نحوه محاسبه اندازه پوزیشن را بدانید اما قبل از آن نیاز است که نحوه تعیین ریسک حساب را بدانید.
نحوه تعیین ریسک حساب
اصلی ترین نکته در محاسبه ریسک حساب معاملاتی، این است که شما حاضرید چه درصدی از کل موجودی حساب خود را برای سرمایهگذاری در یک ترید بر روی یک رمز ارز به خطر بیاندازید.
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری به نام قانون ۲ درصد وجود دارد. طبق این قانون، یک تریدر نباید بیش از ۲٪ از کل حساب خود را در یک ترید واحد به خطر بیندازد. ما به معنای دقیق آن میپردازیم، اما ابتدا اجازه دهید آن را متناسب با بازارهای بیثبات ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم. قانون ۲٪ یک استراتژی مناسب برای سبکهای سرمایهگذاری است که معمولاً شامل ورود تنها به چند پوزیشن بلند مدت است. و معمولا برای بازارهایی که دارای نوسانات کم هستند مناسب است. اما اگر میخواهید در بازار کریپتو فعالیت کنید، و کمی محافظهکارانه عمل کنید، بهتر است که به جای ۲ درصد، ۱ درصد از سرمایه خود را ریسک کنید.
در واقع این قانون حکم میکند که شما نباید در یک ترید بیش از ۱٪ از کل سرمایه خود را به خطر بیندازید. اما این یعنی که شما فقط با ۱٪ سرمایه موجود خود وارد معاملات میشوید؟ قطعا نه! این فقط به این معنی است که اگر تحلیل شما اشتباه است و به حد ضرر خود رسیدید، شما فقط ۱٪ از کل حساب خود را از دست خواهید داد.
تعیین میزان ریسک ترید
حال این سوال پیش می آید که با داشتن اندازه ریسک حساب خود ، آیا میتوان اندازه پوزیشن را محاسبه کرد؟
قبل از اینکار باید به یک نکته دیگر توجه داشته باشید که، وقتی قصد سرمایهگذاری دارید، از دست دادن سرمایه هم بخش جداییناپذیر از این معامله است. اما بعضی از تریدرها با اینکه در محاسبات خود اشتباه کردهاند اما باز هم از سرمایهگذاری خود سود دریافت میکنند، اما چگونه؟ همه اینها به مدیریت صحیح ریسک ، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمیگردد.
به همین ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد. اینجاست که می گوییم: ایده اولیه ما اشتباه بود و ما باید از این موقعیت خارج شویم تا ضررهای بعدی را کاهش دهیم. در سطح عملیتر، این به معنای جایی است که ما حد ضرر خود را تعیین میکنیم.
روش تعیین این نقطه کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاص است. این تعیین حد ضرر میتواند برای هرشخصی متفاوت باشد، میتواند براساس نقاط حمایت و مقاومت، اندیکاتورهای مختلف، نواحی شکست، پرایس اکشن، تجربیات فردی و یا هرچیز دیگری باشد. از ان گذشته برای تعیین حد ضرر، رویکردی متناسب با همه افراد وجود نداردو نهایتا شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی مناسب سبک شما است و بر اساس آن حد ضرر خود را تعیین کنید.
حالا که با این مفاهیم آشنا شدید به سراغ نحوه محاسبه اندازه پوزیشن میرویم.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن
اکنون، ما تمام اطلاعات لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن را داریم. پس فرض میکنیم که ما یک سرمایه نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس ۵,۰۰۰ دلاری داریم. و ما نمیخواهیم بیش از یک درصد از سرمایه خود را در هر ترید از دست بدهیم. پس یعنی ما در هر ترید خود حداکثر ۵۰ دلار حد ضرر تعیین میکنیم. به محض اینکه ضرر ما در یک ترید، به ۵۰ دلار رسید، بر اساس این روش باید از معامله خارج شویم.
فرض کنید در ما تجزیه تحلیل خود را در مورد یک سرمایهگذاری انجام دادیم و قصد داریم ۵ درصد از کل سرمایه را وارد آن کنیم. یعنی ما حاضر شدیم با ۵ درصد سرمایه، تا ۵۰ دلار ضرر را قبول کنیم. به عبارت دیگر ، ۵٪ از پوزیشن ما باید ۱٪ از حساب ما باشد. پس ما موارد زیر را داریم
- اندازه حساب : ۵,۰۰۰ دلار
- ریسک حساب : ۱ درصد
- فاصله تا حد ضرر : ۵ درصد
با این اطلاعات فرمول محاسبه اندازه پوزیشن به شرح زیر است:
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / فاصله تا حد ضرر . که در مثال ما اندازه پوزیشن میشود ۵۰۰۰x۰.۰۱ / ۰.۰۵ که برابر با ۱۰۰۰ است. اندازه پوزیشن برای این ترید ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج در نقطه حد ضرر، ممکن است، ضرر بالقوه بسیار بیشتری را کاهش دهید. برای استفاده صحیح از این مدل ، باید کارمزدهایی را که میخواهید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید. همچنین ، باید به فکر لغزش احتمالی هم باشید، به خصوص اگر در بازاری با نقدینگی کم معامله میکنید.
برای نشان دادن نحوه عملکرد، بیایید نقطه حد ضرر خود را به ۱۰٪ تغییر دهید، و باقی پارامترها را ثابت نگه دارید. با اینکار خواهید دید که اندازه پوزیشن شما به ۵۰۰ دلار کاهش مییابد. حال حد ضرر ما در فاضله دوبرابری در ورودی ما قرار دارد. بنابراین، اگر بخواهیم همان مقدار دلار از حساب خود را به خطر بیندازیم، اندازه پوزیشنی که میتوانیم بگیریم به نصف کاهش مییابد.
نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد چیست و اگر این سوال برایتان ایجاد شده که نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward چیست, پس باید این مفهوم که یکی از اصول اساسی سرمایه گذاری در بازار رمزارزها است و میزان ریوارد یا سود را باید بدانیم. و باید با آن آشنا باشیم.
در واقع نسبت ریسک به ریوارد به شما میگوید که حاضرید در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را بدست آورید. نسبت Risk Reward یکی از مشخصههای اساسی در استراتژی معاملاتی معاملهگران و تریدرهای حرفهای در بازار رمزارز است.
معامله گران در هر معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان هستند. اگر در یک زمان میان خرید دو ارز دیجیتال مردد شوند، رمز ارزی را انتخاب خواهند کرد که ریسک کمتری برای سرمایه آنها داشته نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس باشد.
آیا به عنوان یک تریدر میخواهید روش کار آنها را بیاموزید؟
پس تا آخر این مقاله را مطالعه کنید. بعد این مقاله آگاهی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی از سهام و فارکس گرفته تا خرید مسکن و رمزارزها به ابزار و معیاری که نیاز دارید را میدانید. و می توانید ریسک تصمیمات اقتصادی سرمایهگذار را نشان دهید. نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت ریسک به پاداش معیاری ساده و کاربردی است. که امکان مقایسه ریسک و پاداش انتظاری سرمایهگذار را فراهم میآورد. در این مقاله این نسبت را معرفی میکنیم. و نحوه استفاده از آن را در گزینههای مختلف سرمایهگذاری و مدیریت ریسک در رمزارز زا شرح میدهیم.
ریسک به ریوارد (پاداش) چیست؟ ریوارد چیست؟
فرقی ندارد که یک تریدر نوسانگیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید :
به هر صورت باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید. آشنایی با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو، درک بهتری از بازار را به ارمغان میآورد. منجر به تصمیمات منطقیتری خواهد شد. از طرفی باید بدانید که فعالیت در بازار رمزارز مانند هر بازار مالی دیگر، دارای ریسک است. شما هیچ معاملهای را پیدا نمیکنید که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و یکی از اصول سرمایهگذاری موفق، بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward است.
در هر معامله بایستی :
نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید. یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای کسب سود مورد نظر در این معامله، خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را به جان بخرید؟ اگر به این موضوع فکر کنید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.
نسبت آنها :
نشان میدهد که سرمایهگذار به ازای ریسک از دست دادن هر دلار در یک سرمایهگذاری، حاضر است چه مقدار پاداش انتظاری کسب کند. بسیاری از سرمایهگذاران از این نسبت برای مقایسه عواید انتظاری (Expected Returns) یک سرمایهگذاری با مقدار ریسکی که برای کسب آن عواید باید متحمل شوند. و استفاده میکنند.
نوعی سرمایهگذاری را در نظر بگیرید برای مثال :
که نسبت ریسک به پاداش آن ۱ به ۷ باشد. در این حالت سرمایهگذار حاضر است در ازای به دست آوردن ۷ دلار به عنوان پاداش سرمایهگذاری، ریسک زیان ۱ دلاری سرمایهگذاری خود را بپذیرد. نسبت ۱ به ۳ نیز به صورت مشابهی نشان میدهد که سرمایهگذار حاضر است با انتظار کسب ۳ دلار در آینده، بر ۱ دلار سرمایهگذاری کند.
نحوه محاسبه
تریدرها اغلب از این نسبت جهت تعیین ورود به معامله یا عدم ورود به معامله استفاده میکنند. این نسبت با تقسیم مقدار زیانی که تریدر حاضر است در صورت عوض شدن جهت حرکت قیمت بپذیرد. بر مقدار سود انتظاری او محاسبه میشود.
ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
استراتژیستهای بازار، در بسیاری از موارد میزان ریوارد یا سود ایدهآل برای سرمایهگذاری خود را ۱ به ۳ تعیین میکنند. یعنی به ازای هر واحد ریسک، ۳ واحد عواید انتظاری. سرمایهگذاران میتوانند نسبت ریسک به ریوارد را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیانگریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.
نسبت بهینه ریسک به پاداش در استراتژیهای مختلف متفاوت است. برای تعیین بهترین میزان ریوارد یا سود در یک استراتژی معاملاتی، معمولاً از روش آزمون و خطا استفاده میشود. و بسیاری از سرمایهگذاران در سرمایهگذاری خود از نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیینشده استفاده میکنند.
ریسک به ریوارد چه چیزی به ما میگوید؟
سرمایهگذاران را یاری میکند که ریسک از دست دادن پول خود در معاملات را مدیریت کنند. حتی اگر تریدری معاملات سودآور داشته باشد و این نرخ زیر ۵۰% باشد. در این صورت به مرور زمان ضرر میکند. این نسبت، تفاوت میان نقطه ورود به یک سفارش زیانگریز (Stop-Loss Orders) را با یک سفارش سودْمعین (Take-Profit Order) اندازهگیری میکند.
مقایسه این دو، نسبت سود به ضرر یا پاداش به ریسک را نشان میدهد.
سرمایهگذاران معمولاً :
برای به حداقل رساندن زیان یا مدیریت مستقیم سرمایهگذاری خود در معاملات سهام، با تمرکز بر نسبت ریسک به ریوارد و میزان ریوارد یا سود از سفارشات استاپ لاس استفاده میکنند. سفارش استاپ لاس (زیانگریز یا حد ضرر) به گونهای طراحی شده که اگر قیمت سهام به پایینترین حد تعیینشده برسد، به صورت خودکار سهام موجود در سبد دارایی فروخته میشود. سرمایهگذاران میتوانند سفارشات استاپ لاس را از طریق حساب کارگزاری تنظیم کنند و برای این کار معمولاً هزینه اضافی لحاظ نمیشود.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش و مثال
فرض کنید تریدری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت دارد. او بر اساس تحلیلش حد سود خود را از نقطه ورودش، ۱۵ درصد تعیین کرده است. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه؟ پس لازم است تا برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند. بر اساس تحلیل، او حد ضرر خود را ۵ درصد تعیین میکند. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص خواهد شد. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است. نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟ ۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
- بنابراین، اگر هدف سود ما ۱۵٪ و حد ضرر ۵٪ باشد، با یک تقسیم ساده نسبت ریسک به پاداش برابر است با ۰٫۳۳٫
به همین سادگی نسبت ریسک به پاداش محاسبه میشود.
برای کاهش این نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان دلبخواهی انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برآمده از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
سخن پایانی
ابزاری است برای ارزیابی احتمال سود یک معامله نسبت به احتمال زیان آن. این نسبت نشان میدهد که یک سرمایهگذار حاضر است در ازای پذیرفتن ریسک از دست دادن ۱ دلار در سرمایهگذاری خود چه مقدار پاداش بگیرد. در واقع ۱ به ۷ نشان میدهد که سرمایهگذار قبول کرده است. و که ریسک از دست دادن ۱ دلار در ازای کسب ۷ دلار در آینده را بپذیرد.
محاسبه این نسبت با تقسیم مقدار زیان پذیرفتهشده توسط تریدر بر مقدار سود انتظاری او به دست میآید. مقدار بهینه این نسبت در استراتژیهای مختلف متفاوت است و بعضاً بر اساس آزمون و خطا به دست میآید. اما باید اشاره کرد که نسبت بهینه معمولاً از نسبت ۱ به ۳ کمتر نیست. برای رعایت نسبت ریسک به ریوارد در معاملات، میتوان از حد ضرر یا قرارداد اختیار خرید و فروش استفاده کرد.
همچنین هنگام ریسک کردن میبایست از معاملات روزانه خود گزارشهایی تهیه کنیم. با مستندسازی معاملات میتوانید تصویر دقیقتری از عملکرد استراتژیهای خود بدست آورید. به علاوه، این امر به شما کمک میکند تا بتوانید استراتژیهای خود را در بازارها و داراییهای مختلف بررسی نمایید.