سرمایه گذاری خارج از کشور

علاقمندم تجربیات، دانش و روابطم را برای پیشرفت ایران صرف کنم/زمینه بازگشت و سرمایهگذاری ایرانیان خارج از کشور در ایران فراهم شود/ ایران و جمهوری اسلامی از هم جدا نیستند
جهانشاهی فعال اقتصادی مقیم خارج از کشور گفت: دولت جدید نه میتواند تمام مسائل را حل کند، نه میتواند مسئول همه این مسائل باشد؛ بلکه باید به دنبال این باشد که مردم با جمهوری اسلامی در راه حل مشکلات دست در دست یکدیگر کار کنند و از اینکه فقط نارضایتی شان را نشان بدهند پرهیز کنند.
«تشویق ایرانیان خارج از کشور به سرمایهگذاری در کشور» این کلیدواژه بارها و بارها از زبان مسئولان مختلف دولتی در سال های اخیر شنیده شده است به ویژه حجت الاسلام رئیسی رئیس دولت سیزدهم هم در ایام تبلیغات انتخاباتی و در نخستین گفتوگوی ویژه تلویزیونی با مردم مجددا به این مساله اشاره کرد و حتی در روزهای اخیر و در زمان حضور در اجلاس شانگهای، وی با حضور در جمع ایرانیان مقیم تاجیکستان با تاکید بر اینکه دستگاههای مسئول باید زمینه حضور و سرمایهگذاری ایرانیان مقیم خارج کشور در داخل کشور را فراهم کنند؛ بر اهمیت تامین امنیت «سرمایه» و «سرمایهگذار» به منظور تضمین امنیت «سرمایهگذاری» اشاره کرد.
با این حال با وجود سخنرانیهای متعدد مقامات دولتی همچون رئیسجمهور و مقاماتی دیگر از ردههای دیگر دولت، معمولا مسیر حضور، فعالیت و سرمایهگذاری هموطنان مقیم خارج از کشور با موانع متعددی متوجه شده و یا به در بسته میخورد.
یکی از شخصیتهای اقتصادی ایرانی ساکن در خارج از کشور «امیرحسین جهانشاهی» است که سوابق قابل ملاحظهای از همکاری با شرکتهای معتبر اروپایی دارد، او که پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم به جمع منتقدان و مخالفان دولت محمود احمدینژاد پیوسته و در این مسیر فعال شده بود؛ در سال ۲۰۱۴ با صورت رسمی تمامی فعالیتهای خود در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران را تعطیل کرد و از برنامهریزی خود در جهت تلاش برای بازگشت به ایران، فعالیت در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران و کوشش به منطور انتقال تجربه، مهارت، سرمایه و ارتباطات خود برای کمک به توسعه و پیشرفت ایران خبر داد.
جهانشاهی با وجود این تلاش ۶-۷ ساله تاکنون موفق به بازگشت به کشور نشده است، او حتی در نخستین گام به عنوان یک مدیر اقتصادی شناخته شده در قاره اروپا از باشگاه رئال مادرید اسپانیا دعوت کرد تا طی سفری به تهران دیداری دوستانه با باشگاه پرسپولس ایران داشته باشد، اقدامی که با استقبال دو باشگاه مواجه اما تحقق آن با موانعی در داخل رو به رو شد.
حال با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اشارات پی در پی حجتالاسلام رئیسی در خصوص زمینهسازی برای بازگشت و سرمایهگذاری ایرانیان مقیم خارج از کشور در داخل، باید منتظر ماند و دید این چهره اقتصادی بینالمللی قادر به بازگشت به کشور خواهد بود؟
به منظور آشنایی بیشتر با تفکرات و برنامههای امیرحسین جهانشاهی گفتوگویی با وی داشتیم که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید:
*جناب جهانشاهی در ابتدا از خودتان بگویید، کار، تحصیلات و سوابق کاری خود بفرمایید.
صحبت کردن از خود و تعریف از آنچه که کردهایم چه در تحصیلات و چه در زندگی کار آسانی نیست، اما چون سوال میکنید شاید به این صورت بتوانم پاسخ دهم هنگامی که من از ایران خارج شدم تنها هدف و فکرم بازگشت به ایران و خدمت به کشورم بود و در این ۴۳ سال چه در زمانی که در رشته سرمایه گذاری خارج از کشور اقتصاد دانشکده سوربن تحصیل می کردم؛ چه در زمانی که شروع به کار کردم و چه در زمانی که کارهای خودم را اداره می کردم یا وقتی که بعدها سرمایهدار شرکتهای بزرگ اروپایی شدم، هدفم همواره این بود که چطور میتوانم آنچه را در خارج از ایران میسازم اعم از تحصیلات، کارم و روابطم، روزی در راه جلو بردن اهداف بلند مدت کشورم بگذارم.
بنابراین اصل مطلب این است که هدف من همیشه کار کردن و خدمت در داخل مملکت بوده است، چیزی که تا به امروز امکانپذیر نبوده ولی امیدوارم و اطمینان دارم که در یک زمانی شرایط آن آماده خواهد شد.
*آقای جهانشاهی شما به عنوان فردی مخالف نظام شناخته میشدید ولی در سال ۲۰۱۴ اعلام کردید که کلیه فعالیت های سیاسی خود را تعطیل کرده و خود را تابع و ملزم به قوانین جمهوری اسلامی می دانید، می توانید علت این چرخش(تغییر عقیده) را توضیح دهید؟
ایران یک جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی امروز ایران است. بنابراین مطرح کردن کلمه نظام به نظر من چیزی غلط، اشتباه و تولید کننده اغتشاش و اختلاف است.
اما امروز اگر دنیای غرب و آمریکا نتواند با کشور ما بر سر مسائل اصلی که در صحبت هستیم کنار بیاید و خواسته و برنامه کشور ما را درک کند، در این صورت کشور ما ممکن است چارهای نداشته باشد جز این که به دنبال سلاح هستهای برود.
اما در خصوص این مساله که اعلام کردم حاضرم امکانات و توانایی خود را در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی به کار بگیرم باید بگویم که در آن سه یا چهار سال فعالیت مخالفت با احمدی نژاد توانستم بهتر کشورمان، مردممان و جمهوری اسلامی را بشناسم، مسائل را بهتر درک کردم و بغرنجی شرایط را بهتر متوجه شدم و دریافتم که در کشور ما نمیتوانیم مسائل را سیاه و سفید نگاه کنیم. به این خاطر که مسایل مهمتر از آن است که ما به آن یک رنگ روشن بدهیم و له یا علیه یک موضوع باشیم.
کشور و مردم ما آمیختهای از مشکلات متعدد و متنوع است، اشتباه است بگوییم که چون مردم ما مثلا امروز نمیتوانند در یک موضوعی دقیقا خواسته خودشان را داشته باشند پس جمهوری اسلامی باید تغییر کند.
جمهوری اسلامی ۴۳ سال است که با ایران یکی شده و چه راضی باشیم یا نباشیم این حقیقتی درازمدت و طولانی برای کشور ماست و ما باید در چهارچوب این حقیقت به کشورمان خدمت کنیم. ما باید بر همین اساس آینده کشورمان را بسازیم و مردم مان را به سوی زندگی بهتر و آینده ای روشن تر هدایت کنیم. هر چیزی که از این راستا خارج شود، نه فقط اشتباه است و راه را طولانیتر و سختتر و بغرنجتر میکند بلکه خیانتی است به آینده ملت ما و نسلهای آینده، به این خاطر هیچ راه دیگری جز جمهوری اسلامی برای ایران وجود ندارد.
وظیفه هر ایرانی خدمت به کشور است و امروز این خدمت تنها در چهارچوب جمهوری اسلامی امکان پذیر است، و به این دلیل بود که من اعلام کردم کار، برنامه و خدماتی که من بتوانم در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی به انجام خواهم داد، بدون اینکه به این سو و آن سو نگاه کنم، بدون این که هیچ مسالهای، بهانهای شود سرمایه گذاری خارج از کشور که عقیده من در این خصوص تغییر کند.
*نظر شما درخصوص شرایط کنونی کشور با توجه به روی کار آمدن دولت جدید چیست؟
شرایط کنونی کشور مسالهاش دولت جدید یا دولت قدیم نیست، مساله کشور ما این است که ما از روز اول انقلاب اسلامی تا به امروز در مقابل خود دیوار مخالفت دنیای خارج را داشتیم. از روز اول دنیای خارج، جمهوری اسلامی و خواسته ملت ایران را قبول نکرد. چه دنیای غرب، چه دنیای مسلمان سنی عرب چه حتی در آن زمان دنیای کمونیست.
از روز اول تشکیل جمهوری اسلامی یک ائتلاف بزرگ دنیایی علیه خواسته ملت ایران ایجاد شد، سوال این نیست که این خواسته درست بود یا غلط؟ مهم این است که دنیای خارج حق نداشت و ندارد که سرمایه گذاری خارج از کشور علیه خواسته ملت ایران فعالیت کند.
جمع تحریمهایی که دراین سالها بر کشور و ملت ما صورت گرفته، اگر نسبت به هر کشور دیگری وجود داشت آن کشور را نابود میکرد، اما ما روی پای خود ایستادهایم، هنوز زنده هستیم و قدرت برتر منطقهای هستیم و به نقطهای رسیدهایم که غرب با تمام قدرتش باید راه کنار آمدن با ما را سرمایه گذاری خارج از کشور جست وجو کند.
با تمام این تحریمهای ظالمانه و غیر قابل قبول که به کشور ما اعمال کردند، نمیتوان منصفانه تمام این سختیها که بر دوش ملت ایران گذاشته شده را فقط بر عهده جمهوری اسلامی گذاشت.
دولت جدید نه میتواند تمام مسائل را حل کند، نه میتواند مسئول همه این مسائل باشد؛ بلکه باید به دنبال این باشد که مردم با جمهوری اسلامی در راه حل مشکلات دست در دست یکدیگر کار کنند و از اینکه فقط نارضایتیشان را نشان بدهند پرهیز کنند و به دنبال این باشیم که هر ایرانی چطور میتواند کمک کند برای سازندگی؛ نه اینکه فقط اعتراض کند، اعتراض پوچ و بدون راه حل هیچ جامعهای را به جایی نمیرساند.
هر ایرانی باید در سازندگی ایران کار کند، در هر مقام و شغلی که هست باید در این مسیر تلاش کند؛ حکومت هم باید اجازه بدهد و شرایط را فراهم کند که هر فردی که میخواهد در این سازندگی قدم بردارد بتواند جلو بیاید و خدمت کند.
*شرایط منطقه خاورمیانه را چگونه ارزیابی می کنید؟ مانند خروج آمریکا از افغانستان و شرایط کنونی سوریه و عراق.
اتفاقات اخیر افغانستان به دنبال اتفاقات گذشته عراق نشان داد هیچ کشوری و به خصوص آمریکا نمیتواند خواسته خود و دموکراسی خودش را با زور و از موضع بالا به ملتهای دیگر تحمیل کند.
در عراق شکست آمریکا بعد از چندین سال حضور در این کشور و تریلیون ها دلار خرج کردن نشان داد که آمریکا با تمام قدرت، ارتش و پول خود نمی تواند سیستم، دموکراسی و مدلی که برای آنجا می خواست به مردم آن کشور تحمیل کند و شکست آمریکا درب را باز کرد که کشور ما بتواند از منافع ایران، ملت و شیعیان در عراق و منطقه دفاع کند.
در افغانستان هم همینطور بعد از ۲۰ سال هزینه کلان و ایجاد فساد، و تربیت مسوولان فاسدی که در آنجا سرکار آمدند، با شکست و بی آبرویی از آنجا خارج شدند و کشوری ویران و پر از هرج و مرج از خود به جای گذاشتند.
بر این اساس ما ایرانیها باید بیاموزیم که نباید به دنیای غرب به خصوص آمریکا و آن هایی که در آنجا نشسته اند و به ما درس دموکراسی می دهند اعتماد کنیم؛ آمریکا و دنیای غرب فقط به دنبال منافع خودش است و این طبیعی است؛ اما ما نباید فریب آن ها را بخوریم.
امروز با خروج آمریکا از افغانستان مسیری در مقابل ملت و کشور ایران باز شده تا این خلاء منطقه ای را بتوانیم پر کنیم و نقش و جایگاهی که در طول تاریخ برای ایران وجود داشته است را دوباره احیا کنیم.
کشور ما مسئول جان و مال و حیثیت شیعیان و فارسی زبانان در دنیا و به ویژه در منطقه است، لذا همان کاری را که در عراق کردیم باید در افغانستان ادامه دهیم و نباید اجازه دهیم در مرز مستقیم ما دشمنی حضور داشته باشد که برای ملت ما یک روز خطر آفرین باشد.
من معتقدم بزرگترین دستاوردی که ما در این ۴۳ سال داشته ایم قدرت منطقهای ما است که هروز گسترده تر شده وظیفه ما این است که این قدرت را به یک حرکت سازنده تبدیل کنیم که برای همه قابل قبول باشد.این قدرت نباید فقط عامل ترس و وحشت در منطقه باشد بلکه باید عامل پایداری و صلح منطقه باشد و دنیا این قدرت را آن طور که هست بپذیرد.
*به طور صریح اعلام کنید که آیا میل دارید به کشور برگردید؟
به طور صریح نه فقط میل دارم بلکه معتقدم که جای من در ایران است و باید برگردم. این امر زمانی امکان پذیر خواهد بود که مقامات جمهوری اسلامی تشخیص بدهند که میتوانند این اجازه را به من بدهند، بدون شک در این صورت باز خواهم گشت تا در خاک کشورم به ایران خدمت کنم.
*شما اخیرا کتابی در فرانسه منتشر کرده و در آن از پروژه های اقتصادی خود در صورت بازگشت به ایران سخن گفته اید، می توانید در مورد این کتاب و پروژه های توضیح دهید؟
اول از همه هدف من از نوشتن این کتاب این است که بهتر بتوانم طرز فکر خودم، گذشتهام، آنچه تا به امروز انجام دادم و آنچه که میتوانم یک روز در ایران انجام دهم را توضیح بدهم. متاسفانه تا به امروز شرایط چاپ این کتاب به زبان فارسی در ایران فراهم نشده، علیرغم اینکه کتاب به زبان فارسی نوشته شده و آماده است در صورتی که مجوز داده شود به چاپ برسد.
در بخشهای مختلف این کتاب توضیح می دهم چگونه می توانیم و باید در چهارچوب جمهوری سرمایه گذاری خارج از کشور سرمایه گذاری خارج از کشور اسلامی کشور را به یکی از ده قدرت اقتصادی سیاسی و نظامی در جهان تبدیل تبدیل کنیم.
در این کتاب نشان می دهم که ما باید ایران را بر اساس تاریخ و جامعه خودمان بسازیم نه در راستای جامعه و تاریخ آنچه آمریکا و اروپا میخواهد، در بخش مهمی از این کتاب توضیح می دهم هدف هر ملتی بهزیستی، بهتر زندگی کردن و بهبود وضعیت اقتصادی است، نه تعریف دموکراسی و پیاده کردن خواسته های این و آن در دنیای غرب.
در این کتاب مفصلا توضیح میدهم ما چگونه می توانیم ایران سرمایه گذاری خارج از کشور بزرگ را بسازیم و کشورمان را در کمتر از یک دهه تبدیل به یکی از ده قدرت بزرگ اقتصادی جهان کنیم. بدون اینکه یک میلیمتر از داشتههای منطقهای خود را از دست دهیم. اگر برای ساختن آینده کشور دست ما بلرزد همه چیز را از دست می دهیم اما اگر خواسته و ارادهاش را داشته باشیم همه چیز را بدست خواهیم آورد.
سرمایه گذاری خارج از کشور
دور زدن ایران به سبک روسیه
آرمان ملی- المیرا بابایی: بعد از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه روسیه فرصت خوبی برای ایران به عنوان رقیب این کشور به دست ایران آمد تا بتواند بازار انرژی اروپا را در دست بگیرد اما روسها بیکار ننشسته و بازار آسیا را از آن خود کردند و بسیاری از مشتریان قدیمی نفت ایران مانند چین را قبضه کردند تا فشارهای اخیر تحریمها را با در دست گرفتن بازارهای آسیایی به حداقل ممکن برساند از طرف دیگر با ارائه تخفیفهای وسوسهکننده به چینیها باعث شدند تا چینیها ترجیحا معامله با روسها را در اولویت خود قرار دهند این درحالی است که با به نتیجه نرسیدن مذاکرات میان ایران و غرب بلیت برنده نصیب روسها شد و آنها که ترس جانشینی ایران را در شرایط تحریمی روسیه داشتند نفس راحتی کشیدند همچنین با بستن تفاهم نامه ۴۰ میلیارد دلاری با ایران برای کمک به صنعت نفت ایران این سوال پیش میآید که اولا تفاهم نامه چقدر ضمانت اجرایی دارد و اگر مطابق دیگر تفاهم نامههای منعقد شده در سالهای قبل روسها به تعهدات خود پایبند نباشند چه اتفاقی میافتد؟ ثانیا با شرایطی که در بازار انرژی دنیا حکمفرما شده و اروپا به دلیل تامین امنیت انرژی خود مجبور به عقبنشینی از تحریمها علیه روسها شده است احتمال این میرود که روسها به تعهدات خود نسبت به ایران پایبند نباشند و مانند دهههای گذشته از مواضع خود عقب نشینی کنند همچنین باید توجه کرد که در توضیح این تفاهم نامه از سوی شرکت گازپروم هیچ رقمی قید نشده البته که تفاهم نامهها نه ضمانت اجرایی دارد و نه اصلا در معادلات و معاملات بینالمللی دارای اهمیت خاصی است و ارقام زمانی محاسبه میشود که تفاهم نامه در هر بخش تبدیل به قرارداد مجزا شود حال با این توصیفات سوالی که به وجود میآید این است که آیا بنا به ادعای وزارت نفت سرمایه گذاری خارج از کشور ایران این تفاهم نامه واقعا بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران است؟
روسها به دنبال افزايش بهرهوري
محسن داوری ،کارشناس صنعت نفت و گاز در این خصوص معتقد است به نظر نمیرسد شرکتهای روسی تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در خارج از کشور خود بهخصوص در شرایط جنگ با اوکراین داشته باشند و در حال حاضر هم در بازار نفت و هم گاز طبیعی روسها باید روزانه برای میلیونها بشکه نفت و صدها میلیون مترمکعب گاز خود بازار جدیدی پیدا کنند و عملا در این شرایط که شرکتهای دولتی نفت و گاز روسیه با مشکلات کمبود سرمایهگذاری و تکنولوژی مواجه هستند، ورود آنها به ایران و سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری برای تولید نفت و گاز و فروش آن اندکی با واقعیات بازار ناهمخوان است و به نظر میرسد روسها بیشتر به دنبال افزایش بهرهوری خود، یافتن بازارهای جدید و بازارسازی از طریق خرید سهام پالایشگاهها در چین و هند هستند. او معتقد است: شرکتهای روسی بهرغم قراردادهایی که با ونزوئلا هم داشتند عملا کمکی به آنها در چند سال اخیر نکردند همچنین در این تفاهمنامه بحث همکاری با گازپروم در زمینه گاز طبیعی مایع شناور (FLNG) آورده شده در حالی که فناوری و توان ساخت آن در روسیه وجود ندارد و تماما غربی است علاوه بر این مشخص نیست خط لولهای که بهطور کلی اعلام شده چه مقصدی خواهد داشت.
ضمانت اجرايي تفاهم نامه ايران و روسيه
دراینجا باید متذکر شد که تفاهمنامه اعتباری مانند یک یادداشت دارد که در آن قید شده باشد چه کارهایی میخواهیم انجام دهیم بنابراین تفاهمنامه همچنین الزامآور هم نیست یعنی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین حتی برای مذاکره و مطالعه پروژه یا نهایتا عقد قرارداد، اقدام نکند برای نمونه آقای خجستهمهر در اظهارات خود از امضای تفاهمنامه با شرکت گازپروم بر سر میادین گازی کیش و پارس شمالی خبر داده و مدعی شده که ارزش این تفاهمنامه ۱۰ میلیارد دلار است که شاید هزینه لازم برای توسعه این میادین ۱۰ میلیارد دلار باشد، اما تفاهمنامه تنها به معنی اظهار تمایل گازپروم برای مذاکره پیرامون این دو میدان گازی ایران است، نه تعهد به سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری. همچنین حتی اگر در آینده قرارداد توسعه این میدان نیز امضا شود شاید گازپروم تنها متعهد شود که سهمی ۲۰ درصدی در پروژه داشته باشد و یک پنجم سرمایه را بیاورد یا اصلا سرمایه از طرف شرکت ملی نفت ایران یا نهادی ثالث تامین شود و گازپروم تنها پیمانکار پروژه باشد این شرایط در حالی است که بسیاری از رسانهها تفاهمنامه ایران با شرکت گازپروم روسیه را دستاوردی بزرگ اقتصادی- سیاسی عنوان میکنند و بهطور مداوم بر روی یک تفاهم نامه که به زعم آنان بدون استفاده از برجام و حل مساله FATF بسته شده مانور میدهند درحالیکه در مقابل منتقدان نیز میگویند که ارزش حقوقی این تفاهمنامه بسیار کمتر از چیزی است که د سرمایه گذاری خارج از کشور گفته میشود و یکی از دلایل مطرح شده توسط منتقدان این است که این شرکت روسی ۶ سال پیش نیز بر سر هر دو میدان گازی یادشده با ایران تفاهمنامه امضا کرده بود، اما هرگز اقدامی نکرد هم چنین در تفاهمنامه جدید، قید شده است که درباره توسعه میادین نفتی چنگوله، منصوری، آبتیمور و. نیز مذاکره خواهد شد و حتی خجستهمهر در بخش دیگری از سخنان خود تفاهمنامه یادشده را بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران عنوان کرد در حالی که بعد از برجام و در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شرکت لوکاویل روسیه تفاهمنامه مشابهی با ایران بر سر میدانهای منصوری و آبتیمور امضا کرده بود و شرکت زاروبژنفت روسیه نیز در کنار چنگوله، چندین تفاهمنامه نفتی دیگر با ایران امضا کرده بود بنابراین باید توجه کرد که ایران پیش از تحریمها حداقل ۹ قرارداد و تفاهم نامه به شرح زیر با روسیه امضا کرده است که هیچ کدام به نتیجه نرسیده است.