عرضه و تقاضا چیست؟

10 سوالات تقاضای عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا اصول اساسی و مهم در زمینه اقتصاد هستند. داشتن یک مبنا قوی در عرضه و تقاضا، کلید درک نظریه های اقتصادی پیچیده است.
تست دانش خود را با این 10 سوال پرس و جو تقاضا و تقاضا که از آزمون قبلا مدیریت GRE Economics ارائه شده است.
پاسخ کامل برای هر سوال گنجانده شده است، اما قبل از بررسی پاسخ، ابتدا سؤال را اول خودتان حل کنید.
01 از 10
سوال 1
اگر منحنی تقاضا و عرضه برای رایانه ها:
D = 100 - 6P، S = 28 + 3P
جایی که P قیمت کامپیوترها است، کمیت کامپیوترهای خرید و فروش در تعادل است.
پاسخ: ما می دانیم که مقدار تعادل در جایی است که عرضه تقاضای تقاضا را برابر یا تقسیم می کند. بنابراین ابتدا مقداری تقسیم می کنیم:
100 - 6P = 28 + 3P
اگر ما دوباره ترتیب این را دریافت می کنید:
که به P = 8 ساده است.
در حال حاضر ما می دانیم که قیمت تعادلی، ما می توانیم برای مقدار تعادل حل به سادگی با قرار دادن P = 8 به عرضه و یا معادله تقاضا حل. به عنوان مثال، آن را به معادله عرضه اضافه کنید:
S = 28 + 3 * 8 = 28 + 24 = 52.
بنابراین، قیمت تعادل 8 است و مقدار تعادل 52 است.
02 از 10
سوال 2
مقدار درخواستی از خب Z بستگی به قیمت Z (Pz)، درآمد ماهانه (Y) و قیمت مربوط به Good W (Pw) می باشد. تقاضا برای خوب Z (Qz) با معادله 1 به دست آمده است: Qz = 150 - 8Pz + 2Y - 15Pw
معادله تقاضا برای GoodZ را از نظر قیمت Z (Pz) پیدا کنید، وقتی Y $ 50 و Pw = $ 6 است.
پاسخ: این یک سوال جایگزین ساده است. این دو ارزش را به معادله تقاضا اضافه کنید:
Qz = 150 - 8Pz + 2Y - 15Pw
Qz = 150 - 8Pz + 2 * 50 - 15 * 6
Qz = 150 - 8Pz + 100 - 90
ساده سازی به ما می دهد:
پاسخ نهایی ما است.
03 از 10
سوال 3
به دلیل خشکسالی در ایالت های گوشت گاو، محصولات گوشت گاو به شدت کاهش می یابد و مصرف کنندگان به جای گوشت گاو به گوشت خوک تبدیل می شوند. چگونه می توانید این تغییر در بازار گوشت گاو را در شرایط عرضه و تقاضا بیان کنید؟
پاسخ: منحنی عرضه گوشت گاو باید به سمت چپ (یا به سمت بالا) تغییر کند تا منعکس کننده خشکسالی باشد. این باعث می شود که قیمت گوشت گاو افزایش پیدا کند و میزان مصرف آن کاهش یابد.
ما منحنی تقاضا را در اینجا حرکت نمی دهیم. کاهش مقدار مورد نیاز به دلیل افزایش قیمت گوشت گاو، به دلیل تغییر منحنی عرضه است.
04 از 10
سوال 4
در ماه دسامبر، قیمت درختان کریسمس افزایش می یابد و تعداد درختان فروخته نیز افزایش می یابد. آیا این نقض قانون تقاضا است؟
پاسخ: نه این فقط یک حرکت در کنار منحنی تقاضا در اینجا نیست. در ماه دسامبر، تقاضا برای درختان کریسمس افزایش می یابد، منجر به حرکت به سمت راست می شود. این اجازه می دهد تا هر دو قیمت درخت کریسمس و مقدار فروخته شده از درختان کریسمس افزایش یابد.
05 از 10
سوال 5
یک شرکت 800 دلار برای پردازشگر کلمه ی منحصر به فرد خود بپردازد. اگر درآمد کل 56،000 دلار در ماه جولای باشد، چه تعداد پردازشگر کلمه در آن ماه فروخته شد؟
پاسخ: این یک سوال جبر ساده است. ما می دانیم که مجموع درآمد = قیمت * تعداد.
با تنظیم مجدد، ما مقدار = مجموع درآمد / قیمت
Q = 56،000 / 800 = 70
بنابراین این شرکت در ماه ژوئیه 70 پردازنده را به فروش رساند.
06 از 10
سوال 6
شیب یک منحنی تقاضای تقاضای خطی را برای بلیط های تئاتر پیدا کنید، زمانی که افراد 1000 را با 5 دلار در هر بلیط و 200 در 15 دلار در هر بلیط خریداری می کنند.
پاسخ: شیب منحنی تقاضای خطی به سادگی است:
تغییر در قیمت / تغییر در مقدار
بنابراین وقتی قیمت تغییر می کند از $ 5.00 به $ 15.00، مقدار تغییر از 1000 به 200. این به ما می دهد:
بنابراین شیب منحنی تقاضا با -1/80 داده می شود.
07 از 10
سوال 7
با توجه به داده های زیر:
WIDGETS P = 80 - Q (تقاضا)
P = 20 + 2Q (عرضه)
با توجه به معادلات تقاضای و عرضه بالا برای ویدجت، قیمت و مقدار تعادل را پیدا کنید.
پاسخ: برای پیدا کردن مقدار تعادل، به سادگی هر دو از این معادلات برابر با یکدیگر قرار داده است.
بنابراین مقدار تعادل ما 20 است. برای پیدا کردن تعادل قیمت، به سادگی Q = 20 را به یکی از معادلات جایگزین کنید. ما آن را به معادله تقاضا جایگزین می کنیم:
بنابراین مقدار تعادل ما 20 است و قیمت تعادل ما 60 است.
08 از 10
سوال 8
با توجه به داده های زیر:
WIDGETS P = 80 - Q (تقاضا)
P = 20 + 2Q (عرضه)
در حال حاضر تامین کنندگان باید مالیات 6 دلار برای هر واحد پرداخت کنند. قیمت و کمیت قیمت تعادل جدید را پیدا کنید.
پاسخ: در حال حاضر تامین کنندگان قیمت کامل را زمانی که آنها را به فروش - قیمت آنها 6 دلار کمتر است. این تغییر منحنی عرضه ما را به: P - 6 = 20 + 2Q (عرضه)
برای پیدا کردن تعادل قیمت، معادلات تقاضا و عرضه را با هم برابر کنید:
بنابراین مقدار تعادل ما 18 است. برای پیدا کردن تعادل ما (مالیات شامل) قیمت ما مقدار تعادل ما را به یکی از معادلات ما جایگزین. من آن را به معادله تقاضا ما جایگزین:
بنابراین مقدار تعادل 18 است، قیمت تعادلی (با مالیات) 62 دلار است و قیمت تعادلی بدون مالیات 56 دلار است. (62-6)
09 از 10
سوال 9
با توجه به داده های زیر:
WIDGETS P = 80 - Q (تقاضا)
P = 20 + 2Q (عرضه)
ما در آخرین سوال دیدیم مقدار تعادل در حال حاضر 18 (به جای 20) و قیمت تعادل در حال حاضر 62 (به جای 20). کدام یک از موارد زیر درست است:
(الف) درآمد مالیاتی برابر 108 دلار خواهد بود
(ب) افزایش قیمت به 4 دلار
(c) مقدار آن 4 واحد کاهش می یابد
(د) مصرف کنندگان 70 دلار می پردازند
(e) تولید کنندگان پرداخت 36 دلار
پاسخ: آسان است نشان دهید که اکثر این موارد اشتباه هستند:
(ب) اشتباه است چرا که افزایش قیمت به 2 دلار می رسد.
(c) اشتباه است زیرا مقدار آن به 2 واحد کاهش می یابد.
(د) آیا مصرف کنندگان پرداختی 62 دلار دارند؟
(e) به نظر نمی رسد که درست باشد این بدان معنی است که "تولید کنندگان 36 دلار می پردازند". در چه؟ مالیات؟ فروش را از دست دادید؟ ما به این یکی خواهیم رسید اگر (الف) به نظر نادرست باشد.
(الف) درآمد مالیاتی برابر 108 دلار خواهد بود. ما می دانیم که 18 واحد فروخته شده و درآمد دولت به مبلغ 6 دلار واحد است. 18 * 6 دلار = 108 دلار. بنابراین می توان نتیجه گرفت که (الف) پاسخ صحیح است.
10 از 10
سوال 10
کدامیک از عوامل زیر منحنی تقاضا برای کار را برای تغییر در سمت راست ایجاد می کند؟
(الف) تقاضا برای محصول با کاهش کار.
(ب) قیمت ورودی های جایگزین کاهش می یابد.
(ج) افزایش بهره وری کار.
(د) نرخ دستمزد کاهش می یابد.
(الف) هیچ کدام از موارد فوق.
پاسخ: تغییر به سمت راست منحنی تقاضا برای کار به این معنی است که تقاضا برای کار در هر نرخ دستمزد افزایش می یابد. ما (a) از طریق (d) بررسی خواهیم کرد که آیا هر کدام از این کارها موجب افزایش تقاضا برای نیروی کار خواهد شد.
(الف) اگر تقاضا برای محصول تولید شده توسط کار کاهش یابد، تقاضا برای کار باید کاهش یابد. بنابراین این کار نمی کند
(ب) اگر قیمت ورودی های جایگزین کاهش پیدا کند، انتظار می رود که شرکت ها از کار به جای ورودی استفاده کنند. بنابراین تقاضا برای کار باید کاهش یابد. بنابراین این کار نمی کند
(ج) اگر بهره وری کار افزایش یابد، کارفرمایان کار بیشتری را تقاضا می کنند. بنابراین این یکی کار می کند!
(د) کاهش نرخ دستمزد منجر به تغییر در مقدار مورد نیاز نمی شود . بنابراین این کار نمی کند
پیش¬بینی مسکن گروه های کمدرآمد با تحلیل طرف عرضه و تقاضا (مطالعهی موردی: شهر دامغان)
به عرصه ی برنامه ریزی مسکن، این امر حاصل میشود که این نوع برنامه ریزی با توجه به
محدودیت ها و نیازهای سکونتی، درصدد ارضای احتیاج ها و ارائه ی عملکردی مطلوب در پاسخ
به نیاز اقشار مختلف است. موضوع اساسی در چیستی مورد توجه در این نوشتار، پرداختن به
اهمیت تعریف گروه هدف در این مقوله ی خاص و برنامه ریزی و شناخت دقیق ساختار عرضه و
تقاضای این بازار در گستره ی شهری است و به گفته ای درصدد پاسخ به این دو پرسش است
که چه میزان کمبود در زمان حال و آینده برای پاسخ به تقاضای مسکن گروه های کم درآمد
شهر دامغان وجود دارد؟ و مه مترین وجوه تشکیل دهند هی ساختار عرضه و تقاضای مسکن
چیست و به چه نوع واحد مسکونی در سطح محلّ ههای برنامه ریزی شهر دامغان نیاز داریم؟ در
عرضه ی مسکن برای پاسخ به تقاضا، عوامل متعددی نقش دارند که شناخت این عوامل یکی
از نتایج مورد انتظار این پژوهش است. از ابزارها و روش های مورد توجه در این بخش مدل
موس است و نتایج ارائه شد هی آن، به درستی ساختار تقاضای مسکن گروه های کم درآمد شهر
دامغان را بیان می کند. از راه حل های جلوگیری از بروز مشکل، کنترل این ساختار (عرضه و
تقاضا) و برآورد نیازهای موجود در این بخش و اعمال سازوکارهای مؤثّر است.
کلیدواژهها
موضوعات
- جغرافیا و برنامه ریزی شهری
عنوان مقاله [English]
Predicted by Analyzing the Supply and Demand of Housing for Low-income Groups (Case Study: Damghan)
نویسندگان [English]
- Akbar Neshat 1
- Majid Niknaei 2
- Mohammad Hosein Sharifzadegan 3
Extended Abstract
Introduction
Housing is defined as a complicated category of human basic عرضه و تقاضا چیست؟ needs with a variety of
dimensions. By an exploration about the housing planning this may be revealed that the
planning with residential needs and restrictions seeks to meet the requirements of different
classes and also to present competent performance. What is the main issue addressed in this
paper relates to the specific issues of importance to define the target group in the planning and
detailed knowledge of the structure of supply and demand in the municipal market in order to
answer these two questions: What are the current and future shortage of housing demands in
response to lower income groups in Damghan? What is the most important aspect of forming
the structure of supply and demand and what type of housing units are needed in the planned
community of Damghan? Several factors are involved in the supply of housing in response to
demand. Identification of these factors is as the expected results of this paper and the tools and
methods considered in this section can be pointed out by mouse model. The results presented in
this section can be applicable for the correct housing of low-income groups in Damghan.
Solutions to prevent the problem, the control structure (supply and demand) and the estimated
requirements in this section present effective mechanisms.
Factors affecting housing demand and supply side factors are divided into two parts and
demand factors are more issues related to the housing market. The supply of housing and the
number of habitable housing units are determined by their owners to be offered for sale or lease.
To meet the demand for housing through various factors is as the essence of housing. Thus,
identifying and analyzing the problem of housing is difficult and there are ways to fix the
problem identified. Analyzing the supply and demand sides of the market that needs
considerable knowledge in planning is to achieve the best results.The needs to be defined based
on the characteristics of the target group should be considered. In this paper various aspects of
this topic will be discussed.
Methodology
Appropriate strategic planning for housing, with emphasis on the strategic planning process has
been benefited from proper information of the structure of supply and demand in the market that
make complex and accurate predictions of the process possible. Based on the study and
application of the models it is very important to consider the structure of supply and demand in
the market to assist the planners. Before this, in the planning of housing the target group as an
issue often overlooked is of importance. The income groups and the social and the economic
characteristics and structure of this special issue are to be scheduled. The structure and
methodology of the study is generally indicated in the diagram and the way the appropriate
method in the study area has been selected is also presented.
Results and Discussion
The purpose of the study is to explore a method by which we can analyze economic, social and
physical planning for low income groups. To achieve the goal we first examined the policies of
housing production for empowering low income people in global scale. The study next has
attempted to recognize suitable techniques and methods to understand the subject for a proper
prediction. Due to the nature of the target group of low-income urban populations, it can be
noted that financing low-income groups in both the demand and supply related policies and
strategies in model construction and equipment of units is reliable as the main focus of this
paper. This result has been obtained that studies considering all factors involved in the
production and supply of housing in neighborhood planning should be conducted in a way that
benefit low-income citizens of Damghan as much as practical.
Conclusion
The most important aspect of forming the housing market (supply and demand) in the local
level planning as the main research question should be noted. The most important factor in the
supply of housing in neighborhood planning in Damghan is in cost per square meter of housing
units. It is sum of the costs of land and construction which include wages, materials and etc. In
addition to the benefits derived from activities in this section. The higher land prices and
construction costs increase and the supply decreases.This charge is due to the high عرضه و تقاضا چیست؟ price of land
and construction costs that have an impact on the final price and the quantity demanded.
The price of housing demand has led to the conclusion that Hdanyk. The most important
factors affecting the final price of housing units in terms of location and physical indicators,
access to the business center of the city, old buildings, structures and access roads are presented
with a width of 8 meters. In this regard, in order to meet the housing demand of low-income
groups, we need to know the exact location of residence and locating new housing units because
of the effective spatial index structure that exists to minimize demand and good quality can be
produced by taking approaches to implementing robust and inexpensive.
عوامل موثر بر عرضه و تقاضا
باید دقت کنیم که دو دسته عامل برای زیاد شدن یا کم شدن عرضه یا تقاضا وجود دارد. یکی خود قیمت است و دیگری سایر عوامل بجز قیمت، که این دو وضعیت کاملاً با هم متفاوتند.
انتقال روی نمودار عرضه یا تقاضا: در این حالت تنها قیمت خود کالا تغییر میکند و عوامل دیگر دخالت ندارند. در نتیجه نمودار ثابت است و تغییرات روی همین منحنی قابل تفسیر است. در این حالت نمودار ثابت است و به دلیل جابجایی روی نمودار، تغییرات قیمت یا مقدار حاصل میشود. برای مثال، در نمودار عرضه اگر قیمت بالا برود، مقدار هم زیاد میشود یا در نمودار تقاضا اگر قیمت افزایش یابد مقدار کاهش مییابد. (نمودارهای توضیح قوانین عرضه و تقاضا)
انتقال نمودار عرضه یا تقاضا: در این حالت عواملی به غیر از قیمت کالا مانند فنآوری یا نیروی کار یا دیگر عوامل مانند قیمت سایر کالاها تأثیر دارند. در نتیجه خود نمودار به چپ یا به راست منحرف شده و مبنای تفسیر نمودار جدید است.
پس در بازار عرضه و تقاضا هر دو حضور دارند و دو نمودار عرضه و تقاضا در یک نقطه به نام نقطه ی تعادل (E) یکدیگر را قطع میکنند و باعث شده یک مقدار تعادلی و یک قیمت تعادلی برای کالا بوجود بیاید. برای مثال، در نمودار پایین قیمت تعادلی ۱۰ واحد و مقدار تعادلی ۱۰۰ واحد است. یعنی اینکه ۱۰۰ واحد کالا عرضه میشود، به قیمت هر واحد ۱۰ و ۱۰۰ واحد کالا به قیمت هر واحد ۱۰ تقاضا میشود. چون در قیمت ۱۰ مقدار عرضه ۱۰۰ واحد است که مساوی مقدار تقاضا که آنهم ۱۰۰ است، میباشد. این شرایط را تعادل مینامیم. یعنی عرضه و تقاضا با هم به شرایط تعادل رسیده اند. این نقطه ی تعادل تا وقتی است که عوامل مؤثر بر جابجایی عرضه یا تقاضا، دست نخورده باشد. به محض تغییر شرایط، این نقطه نیز تغییر کرده و جابجا میشود.
چهار حالت کلی برای این جابجایی متصور است:
- عرضه و تقاضا هر دو بهچپ جابجا شوند.
- عرضه و تقاضا هر دو بهراست جابجا شوند.
- عرضه بهچپ و تقاضا بهراست جابجا شود.
- عرضه بهراست و تقاضا بهچپ جابجا شود.
برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید:
فرض میکنیم در حال حاضر و در وضعیت تعادل بازار برنج خارجی، قیمت برنج خارجی از قرار کیلویی ۲۵۰۰ تومان است و ۱۰۰ هزار تن مقدار تعادلی عرضه و تقاضا است. دولت سیاست حمایت از تولید ملی را در این رابطه اعلام میکند. حالتهای زیر ممکن است بهوقوع بپیوندد:
الف – عرضه کنندگان متوجه میشوند که قرار است تعرفه ی برنج وارداتی افزایش یابد و در نتیجه انتظار دارند این کالا در آیندهی نزدیک گرانتر شود. عکس العمل عرضه کنندگان این است که کالای موجود را احتکار و در نتیجه میزان عرضه کاهش مییابد.
ب – مصرفکنندگان حدس میزنند قرار است این کالا گرانتر شود و هم اکنون تقاضای خود را افزایش میدهند.
در این حالت نمودار عرضه به سمت چپ و نمودار تقاضا به سمت راست جابجا میشود. در نتیجه ی این دو جابجایی، نقطهی تعادل جابجا میشود و قیمت بالا میرود. حتی ممکن است مقدار تعادل بازار تغییر نکند ولی قیمت افزایش یابد. در نتیجه نقطهی تعادل جدید از نقطه ی E به نقطه ی E۱ جابجا میشود.
در رابطه با مکانیزم عرضه و تقاضا دو مکانیزم دولت و مکانیزم بازار در تخصیص وجود دارد. دولت به صورت متمرکز تصمیمگیری میکند و سؤالات تخصیص را پاسخ میدهد. مکانیزم بازار از طریق همین مکانیزم عرضه و تقاضا عمل میکند و عرضه و تقاضا نوعی مکانیزم تخصیص بهحساب میآیند. یعنی اگر برای کالایی تقاضا وجود داشته باشد، به هر میزانی هم که تقاضا وجود داشته باشد، عرضه میشود. به عبارتی اگر کالایی تقاضایش زیاد شود، قیمتش بالا میرود و عرضه کنندگان تشویق میشوند که عرضه را بیشتر کنند و در واقع منحنی عرضه به راست جابجا میشود. در این اقتصاد مکانیزم کار خود را میکند و نیازی به دستور مشخصی از سوی دولت ندارد. عرضه کننده با بررسی های همه جانبه تصمیم به تولید و عرضه ی کالای مورد نظر میگیرد و اگر بازار کشش مصرف کالای عرضه شده را نداشته باشد، از عرضه ی آن نوع کالا منصرف و به فکر عرضه ی کالای دیگری میافتد. بنابراین در اقتصاد مبتنی بر بازار، عرضه و تقاضا نهایتاً همدیگر را پیدا میکنند. یعنی در این نوع اقتصاد اگر برای کالایی تقاضا وجود نداشته باشد، تولید نمیشود و اگر تقاضا وجود داشته باشد، کالا تولید میشود حتی اگر کالاهای تولیدی برای جامعه مفید نباشد. این منطق اقتصاد است.
عرضه و تقاضا در فارکس | استراتژی های پرایس اکشن در مناطق عرضه و تقاضا
در این پست به معرفی تکنیک معامله گری و تحلیل بازار بر پایه پرایس اکشن و بر اساس محدوده عرضه و تقاضا در بازار فارکس به همراه معرفی چند استراتژی مرتبط با عرضه و تقاضا میپردازیم .
مجله افیکس کار: طی چند سال گذشته نوع جدیدی از روش معامله در بین معامله گران فارکس محبوبیت زیادی پیدا کرده است. معاملات بر اساس عرضه و تقاضا یک روش معاملاتی است که در آن معامله گر به دنبال یافتن نقاطی در بازار است که قیمت نسبت به آن ها حساسیت دارد. معامله گران با استفاده از رسم مستطیل این مناطق را به عنوان مناطق عرضه و تقاضا مشخص می کنند.
میزان عرضه و تقاضا ، عامل تعیین کننده قیمت در بازارهستند . معامله گرانی که مفهوم تقاضا و عرضه را درک می کنند، برای حرکت های فعلی و آینده قیمت ها در بازار فارکس، آماده تر هستند.
پرایس اکشن (PAT ) یک شیوه نوین تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است. تحلیل گران پرایس اکشن به منظور تحلیل وضعیت نمودار و دریافت سیگنالهای ورود و خروج، به هیچگونه ابزار خاصی نیاز نداشته و صرفاً با دسترسی به نمودار خام قیمت از طریق یکی از پلتفرمهای تحلیل تکنیکال، قیمت را تحلیل میکنند.
تعریف عرضه و تقاضا
اصطلاح عرضه به این معنی است که چه مقدار کالا یا خدمات با قیمت مشخص ارایه میشوند . تقاضا به این معنی است که چه مقدار از مصرف کنندگان مایل و قادر به خرید چه مقدار از آن کالا یا خدمات با قیمت مشخص هستند.
استراتژی عرضه و تقاضا
تقاضا و عرضه نقش اساسی در تعیین قیمت یک محصول خاص در اقتصاد بازار دارد. خواسته های خریداران بی پایان است ولی به دلیل کمبود منابع ، همه مطالبات قابل تهیه نیست. این جایی است که رابطه تقاضا و عرضه نقش مهمی پیدا میکند.
استراتژی عرضه عرضه و تقاضا چیست؟ و تقاضا یکی از اصلی ترین روش های تحلیل بازار به روش پرایس اکشن است که در معاملات خود در بازار فارکس استفاده می کنیم. یکی از دلیل اصلی که اغلب معامله گران به این روش علاقه مند شده اند ، ساده بودن آن و امکان بررسی بازار در زمان بسیار کم می باشد.
تعریف مناطق عرضه و تقاضا
منطقه عرضه جاییست که قیمت یک جفت ارز به ناحیه مقاومت قیمت می رسد و فروشندگان تصور می کنند که قیمت به اشباع خرید رسیده و پتانسیل زیادی وجود دارد که قیمت افت کند.
منطقه تقاضا جاییست که قیمت یک جفت ارز به سطح نسبتا پایینی می رسد و خریداران تصور می کنند که در اینجا پتانسیل زیادی وجود دارد که قیمت رشد کند.
هنگامی که تقاضا در نقاطی از نمودار با افزایش روبه رو شود، شاهد افزایش قیمت سهام هستیم. زیرا با افزایش تقاضا و خرید همه سهام ، دیگر فروشنده ای در این قیمت نیست و خریداران مجبورند با قیمت های بیشتر سهام و جفت ارز مورد نظر را خریداری کنند. به این ترتیب قیمت مدام در حال افزایش میشود و فروشندگان هم قیمت های بالاتری را طلب میکنند.
تشخیص مناطق عرضه و تقاضا
مناطق عرضه و تقاضا روی نمودار مناطقی هستند که در گذشته قیمت بارها به آنها نزدیک شده است. برخلاف خطوط حمایت و مقاومت، که دقیقا یک خط هستند، این مناطق بیشتر به یک ناحیه و محدوده ای از قیمت شباهت دارند.
منطقه عرضه و تقاضا در جفت ارز ین ژاپن، دلار
سه نشانه تشخیص منطقه عرضه و تقاضا
1) برای شناسایی مناطق عرضه و تقاضا از بازه های زمانی طولانی تر استفاده کنید
با کار کردن در تایم فریم های بالاتر، معامله گران تصویر بهتری نسبت به مناطقی که قیمت نسبت به آنها حساس بوده است خواهند داشت.
هنگام تغییر تایم فریم ها، اطمینان حاصل کنید که از چارت مناسب استفاده می کنید. برای تعیین منطقه قیمتی از اشکال مستطیل شکل استفاده کنید. مناطق عرضه و تقاضا بازار فارکس لزوما باهم ظاهر نمی شوند. اغلب جفت ارزها تنها یکی از این مناطق را نشان می دهند.
2) حرکتهای قوی قیمت را خارج از منطقه احتمالی تقاضا / عرضه شناسایی کنید
برخی از سطوح قیمتی هم برای خریداران و هم فروشندگان سطوح معناداریست و عرضه و تقاضا چیست؟ به عنوان منطقه ارزش شناسایی می شود. وقتی معامله گران حقوقی این مناطق دارای ارزش را مشاهده کنند به دنبال سرمایه گداری در آن نقاط خواهند بود.
درنتیجه عکس العمل قیمت نسبت به این محدوده، نسبتا سریع خواهد بود. حتی پیش از آنکه این محدوده قیمتی کاملا تشخیص داده شود.
مشاهده چندین نمونه از این مناطق ارزش، در یک سطح قیمت، عرضه و تقاضا چیست؟ احتمال وجود منطقه عرضه یا تقاضا را افزایش می دهد.
حرکات تند قیمت در خارج از مناطق عرضه و تقاضا
3) از اندیکاتورها برای تعیین مناطق حمایت و تقاضا استفاده کنید
معامله گران میتوانند از ابزارتعیین نقاط حمایت مقاومت های (pivot points) روزانه یا هفتگی برای شناسایی یا تأیید مناطق عرضه و تقاضا استفاده کنند.
معامله گران باید سطوح حمایت و مقاومت را تعیین کنند تا برای معاملات در مناطق تقاضا و عرضه آماده شوند.
سطوح حمایت مقاومت
علاوه بر این، معامله گران می توانند برای دقت بیشتر از سطوح فیبوناچی برای تعیین نقاط عطف احتمالی در مناطق عرضه یا تقاضا استفاده کنند. سطح 61.8٪ فیبوناچی به عنوان یک سطح مهم در نظر گرفته می شود. به این سطح در تعیین منطقه عرضه در نمودار زیر دقت کنید.
کاربرد سطح 61.8٪ فیبوناچی در تعیین منطقه عرضه
استراتژی های معامله در منطقه عرضه و تقاضا
استراتژی معاملاتی رنج (Range)
اگر مناطق عرضه و تقاضا کاملا قطعی شوند، می توان از آنها در استراتژی رینج استفاده کرد. معامله گران می توانند برای شناسایی شرایط اشباع خرید و اشباع فروش، اندیکاتور استوکستیک یا آر اس آی، را با این استراتژی ترکیب کنند. از آنجا که این یک نوع از معامله غیر جهتدار از نظر روند است، می توان نقاط خرید و فروش را در آن تعیین کرد.
پس از مشاهده شرایط اشباع فروش/خرید، در چارت با تایم فریم بلند مدت، معامله گر می تواند وارد تایم فریم کوچکتر شده و نقطه ورود ایده آل را پیدا کند.
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا در استراتژی معاملاتی رینج (Range)
استراتژی شکست (Breakout)
استراتژی Breakout یکی دیگر از استراتژی های معاملات عرضه و تقاضا است.
قیمت نمی تواند برای همیشه در یک محدوده مشخص باقی بماند و در نهایت یک حرکت جهت دار ایجاد می کند. معامله گران به دنبال ورود مطلوب به بازار در جهت شکست قیمت هستند، زیرا ممکن است شروع یک روند قوی باشد.
نمودار دلار آمریکا/ ین ژاپن، شکست یک روند رینج معاملاتی را نشان می دهد اما پس از آن دوباره به سمت منطقه تقاضا بازگشت. در این سناریو معامله گرانی که معامله کوتاه مدت انجام می دهند ممکن است متضرر شوند. یک راه برای کاهش این ضرر این است که قبل از انجام معامله کوتاه مدت، بازگشت مجدد به منطقه تقاضا را پیش بینی کنید.
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا در استراتژی شکست (Breakout)
استفاده از مناطق عرضه و تقاضا برای مدیریت ریسک
مناطق تقاضا و عرضه شباهت زیادی به سطوح حمایت و مقاومت دارند. بنابراین، معامله گر می تواند از این مناطق برای تعیین حد ضرر و حد سود برای معاملاتش استفاده کند.
نمودار جفت ارز دلار سنگاپور / دلار آمریکا نشان می دهد که چگونه می توان با توجه به مناطق عرضه و تقاضا نقاط حد سود و حد ضرر را تعیین کرد.
تعیین حد سود و زیان و مدیریت ریسک با استفاده مناطق عرضه و تقاضا
تقاضا چیست ؟ و انواع تقاضا کدامند
تقاضا (Demand) به میل، خواست و توانایی یک فرد، برای دریافت کالا یا خدمات اطلاق میگردد. منحنی تقاضا، مکان هندسی مجموعه نقاطی است، که یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی حاضر به پرداخت پول بوده و یک تولیدکننده به ازای هر قیمتی مایل به چه میزان تولید میباشد.
تقاضا چیست ؟
تقاضا را چنین تفسیر میکنند که عبارتست از کمیتی یا مقداری از کالای خاص که در یک یا گروهی از بازارهای مربوط به یک یا گروهی از قیمتهای مشخص مورد خریداری قرار میگیرد. مقداری از یک کالای اقتصادی که براساس قیمت معین خریداری میشود. در این صورت به عنوان تقاضای بازار نامیده میشود.
شیب منحنی تقاضا
شیب منحنی تقاضا منفی است، یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش مییابد. عوامل زیادی بجز قیمت بر روی تقاضای افراد مؤثر است که از آن جمله میتوان به قیمت کالاهای جانشین و مکمل، سلیقه مصرف کنندگان، انتظارات از آینده و میزان درآمد مصرف کنندگان اشاره نمود.
قانون تقاضا
قانون تقاضا به این معنی است که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش یافته و در مقابل با کاهش قیمت، مقدار تقاضا افزایش مییابد. به رابطه معکوس قیمت و تقاضا قانون تقاضا میگویند.
یک سازمان سطح مطلوبی از معاملات یا بازارها را در نظر می گیرد که در هر مقطعی از زمان ممکن است سطح تقاضای واقعی پایین تر یا بالاتر از این سطح مطلوب یا مساوی با آن باشد. این موضوع باعث شکل گیری 8 نوع تقاضا و در نتیجه 8 نوع بازاریابی می گردد که بشرح ذیل می باشند:
1-تقاضای منفی :
وضعیتی که در آن تقریبا بیشتر بخشهای مهم بازار بالقوه ، به محصول و خدمات تمایل ندارند. در این حالت وظیفه بازاریابی تبدیل تقاضا می باشد و نام رسمی آن بازاریابی تبدیلی است. وظیفه مدیریت بازاریابی در چنین زمانی بویژه اگر عرضه مثبت باشد ، این است که با طرح ها و برنامه های خود باعث شود تا با بالا بردن تقاضا آن را ازحالت منفی به مثبت و سرانجام به سطحی مساوی با عرضه مثبت برساند. در واقعه در فرآیند بازاریابی تبدیلی ، مدیر بازاریابی باید علل و دلایل مقاومت بازار در برابر محصولات و خدمات سازمان را بیابد و به رفع آنه بپردازد. بعضی از اینگونه عوامل عبارتند از ارزشها ، احساسات و هزینه ها.
2-نبودن تقاضا:
گاهی برای تعداد زیادی از محصولات و خدمات تقاضایی وجود ندارد و مردم نسبت به آنها بی اعتنا و بی توجهند. در این حالت 3 نوه گروه بندی وجود دارد که عبارتند از:
الف) محصولات ظاهرا بی ارزش ، مانند ضایعات الکترونیکی و قطعات دسته دوم قدیمی
ب) محصولات با ارزش اما غیر قابل استفاده در محل ، مانند کامپیوتر و یا سایر دستگاه های الکترونیکی در نقاطی که انرژیِ برق وجود ندارد.
ج)محصولات و خدماتی که جنبه نوآوری دارند و تقاضایی برای آنها وجود ندارد، زیرا بازار هدف درباره آنها اطلاع کافی ندارد. مانند خدمات پست الکترونیکی و یا اینترنت در اواسط دهه 70 خورشیدی ایران
وظیفه مدیر بازاریابی در این زمان ایجاد تقاضاست و نام رسمی آن بازاریابی ترغیبی می باشد. این نوع بازاریابی کار دشواری است ، در عین حال برای هریک از گروهبندی ها مزبور روشی وجود دارد.
بعنوان نمونه در مورد” الف” بازاریاب می تواند بدنبال یافتن بازار جدیدی برای محصول باشد کما اینکه امروز در شهرهای بزرگ شهرداریها محل هایی را به پیمانکاران بخش خصوصی واگذار نموده اند که عموما در نزدیکی بازارهای عرضه محصولات الکترونیکی و دیجیتال است و قطعات ضایعاتی و دسته دوم را خریداری می کنند. بیشتر این قطعات حاوی مقدار قابل توجهی فلزات با ارزش نظیر مس ، نقره و یا طلا(به مقدار کمتر) می باشند علاوه براین اگر فرض کنید مانیتور CRT شما سوخته است و یا مثلا لامپ تصویر آن دچار فرسودگی و مشکل شده است چرا مبلغی برای تعمیر آن بپردازید که با همان مبلغ یا کمتر می توانید یک مانیتور دسته دوم سالم و حتی مدل بالاتر خریداری نمایید.
در مورد “ب” من خودم مقاله ای را خواندم که یک شرکت هندی اقدام به عرضه نوعی کامپیوتر کرده که انرژی دستگاه از طریق سلول های خورشیدی تامین می گردد و آن را در روستا هایی که دسترسی به برق و انرژی الکتریکی دشوار می باشد توزیع کرده اند و برای کاربران روستایی از این طریق و نیز ارایه خدمات اینترنتی از طریق ماهواره کسب و کاری راه انداخته اند. بطوریکه زنان خانه دار از طریق کلیک کردن بر روی لینکهایی خاص و بالا بردن آمار بازدید وب سایتهای مورد نظر در قبلا هر کلیک مبلغی دریافت می نمایند.
در رابطه با حالت سوم هم بهترین راه بستر سازی از طریق آموزش است تا پس از آشنایی با تکنولوژی ، مشتریان خود احساس نیاز به آن را دریابند. نمونه زنده این موضوع خدمات بانکداری الکترونیکی و استفاده از کارتهای طرح شتاب است و یا خود همین موضوع کامپیوتر که بدون آن امروز هیچ کاری امکان پذیر نمی باشد و تنها از طریق آموزش می توان زاویه های پنهان آن را نیز روشن تر کرد تا کاربردهای جدیدتر آن مانند تجارت الکترونیکی در محیط وب نیز هرچه بیشتر مشخص گردد. تا بعنوان مثال اگر امکان پرداخت اجاره یک محل برای راه اندازی کسب و کار را ندارید از این طریق اقدام به ارایه محصول یا خدمات خود مانند فروش نرم افزار ، کتاب و … نمایید.
3-تقاضای پنهان:
وضعیتی است که مصرف کننده دارای نیاز شدیدی به محصولات یا خدماتی دارند که فعلا وجود ندارند یا محدود هستند. راه حل پرورش تقاضا است و نام رسمی آن بازاریابی پرورشی است.
بعنوان نمونه ایران یکی از جوان ترین کشورهای جهان است ، به همین دلیل سالانه تعداد زیادی به رقابتی شدید برای ظرفیتهای محدود صندلیهای دانشگاه می پردازند. شاید این مشکل در مقاطع کاردانی و کارشناسی تا حدودی حل شده باشد اما قطعا در مفاطع بالاتر مانند ارشد و دکتری مشکلات زیادی وجود دارد. علاوه براینکه ابن گروه چنانچه در دانشگاهی خارج از شهر محل سکونت خود پذیرفته شوند بخاطر مشکلات شغلی و یا خانوادگی امکان ادامه تحصیل را از دست خواهند داد. در حالیکه با تقویت فناوری E-Learning یا آموزش الکترونیک ضمن حل این مشکل تا حد زیادی در هزینه های دانشجویان و حتی دولت صرفه جویی خواهد شد.
4-تقاضای تنزلی:
هر نوع محصول ، خدمات ، مکان و سازمانی سرانجام روزی با تنزل یا کاهش تقاضا روبرو می شود. تقاضای تنزلی وضعیتی است که در آن تقاضا برای محصول یا خدمتی کمتر از سطح قبلی است و کاهش بیشتر آن نیز پیش بینی می شود. دلیل این امر عدم تلاش در جهت بهسازی و بازسازی بازار مورد نظر ، محصولات یا فعالیتهای بازاریابی است. برای حل این مشکل وظیفه بازاریاب احیا و تجدید نظر از در روشهای بازاریابی و یا محصول از طریق بازاریابی احیایی است.
5-تقاضای فصلی(نامنظم):
اغلب سازمانها از داشتن سطح متوسط تقاضا راضی ترند تا تقاضای موقت. تقاضای نامرتب وضعیتی است که در آن الگوی زمانی تقاضا بر اثر تغییرات فصلی از الگوی زمانی عرضه جدا و دور می شود. وظیفه مدیر بازاریابی در این مواقع برطرف کردن تقاضای نامنظم از طریق تعدیل تقاضا است و به این نوع بازاریابی ، بازاریابی تعدیلی گفته می شود، زیرا نقش آن همزمان کردن هرچه بیشتر تقاضا و عرضه با یکدیگر است. در این شرایط بیشتر گامهای بازاریابی باید در جهت تغییر الگوی تقاضا برداشته شود. در بعضی از موارد ، الگوی تقاضا را می توان بسادگی از طریق ایجاد انگیزه ها ، تبلیغات و ترفیعات تغییر داد ، در حالیکه گاهی مواقع سالها زمان می برد تا بتوان عادتها و تمایلات را تغییر داد.
6-تقاضای کامل:
مطلوبترین وضعیت برای هر فروشنده داشتن تقاضای متعادل است. در این حالت زمان و سطح تقاضا با زمان و سطح مطلوب عرضه برابر است. خدمات و محصولات گوناگون ، هر از گاهی به این وضعیت می رسند. اما نکته مهم اینستکه در چنین حالتی نباید بازاریابی را سرسری گرفت. تقاضای بازار تابع 2 نیروی فرسایشی است.
یکی از آنها تغییر نیازها و سلیقه ها در بازار و دیگری رقابت فعال و شدید است. زمانیکه یک محصول خوب تقاضا را جذب کند ، رقبا بسرعت وارد بازار می شوند تا بتوانند قسمتی از تقاضا را به طرف خود جذب کنند. وظیفه بازاریابی در این نوع تقاضای کامل، بازاریابی محافظتی و نگهداری کننده نامیده می شود و وظیفه آن حفظ تقاضا است. این نوع بازاریابی نیازمند حفظ کارآیی در فعالیتهای بازاریابی روزمره و هوشیاری در شناسایی عواملی است که باعث فرسودگی می شود. این نوع بازاریابی در وهله اول به موارد تاکتیکی توجه دارد ، مانند حفظ قیمت درست ، حفظ انگیزه در فروشندگان و واسطه ها و کنترل شدید هزینه ها.
7-تقاضای ناسالم:
محصولات و خدمات زیادی وجود دارند که تقاضای آنها برای رفاه مصرف کننده و رفاه عمومی و عرضه کننده مضر است. تقاضای ناسالم وضعیتی است که در آن هر نوع تقاضا زاید به نظر می رسد. هر نوع تقاضا با هدف احتکار ، تقاضای انجام دادن خدمتی خارج از ضوابط یا تقاضایی برای ورود محصولهای غیر مجاز به کشور از جمله تقاضاهایی به شمار می روند که برای از بین بردن آنها باید به “بازاریابی مقابله ای یا عدم فروش” اقدام کرد. وظیفه بازاریابی در این وضعیت تخریب تقاضا است. نظیر فیلترینگ در حوزه وب برای جلوگیری از دسترسی کاربران به سایتهای غیر اخلاقی و با ممانعت از توزیع بازیهای کامپیوتری که اثرات نامطلوبی بر روی رفتار کودکان و نوجوانان دارند.
8-تقاضای بیش عرضه و تقاضا چیست؟ از حد:
هر از گاهی ، تقاضا برای محصول یا خدمت به طور چشمگیری بر عرضه پیشی می گیرد که آن را “تقاضای سرریز شده” می نامند و بیانگر وضعیتی است که در آن سطح تقاضا بیش از آن است که بازار بتواند یا برانگیخته شود تا جوابگوی آن باشد. این امر ممکن است ناشی از کمیابیهای موقت باشد ، عرضه و تقاضا چیست؟ مانند وقتی که تولید کنندگان به طور ناگهانی با افزایش شدید تقاضا یا قطع شدن عرضه مواجه می شوند. گاهی نیز ممکن است ناشی از شهرت موقتی باشد.
وظیفه کاهش دادن تقاضای سر ریز شده را بازاریابی تضعیفی می نامند یعنی در این حالت باید تضعیف تقاضا صورت گیرد. به این نوع بازاریابی “بازاریابی وارونه” نیز گفته می شود. در این وضعیت ممکن است قیمتها افزایش یابد یا از کیفیت ، خدمات ، ترفیعات و آسایش کاسته شود. در این وضع ، بازاریاب باید فردی بردبار باشد ، زیرا از نظر گروهی از مردم چهره ای موجه قلمداد نمی شود. در واقع بازاریابی تضعیفی تلاشی است برای دلسرد کردن مشتریان بطور عام یا گروهی از مشتریان بطور خاص ، بطور موقت یا دائم.