نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال

جزئیات خبر
تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است. در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است. اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
اندیکاتورها بهبیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند.
در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است
بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open)، پایان(Close)، سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند.
انواع اندیکاتورها
1- روندها (Trends)
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
۲- اسیلاتورها (Oscillators)
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی(RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSIنیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
۳- حجم (Volume)
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه(MFI)، اندیکاتور حجم تعادلی OBV و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد
۴- اندیکاتور بیل ویلیامز (Bill wiliams)
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator است. البته در این خانواده دو اسیلاتور نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد،Accelerator Oscillator و Awesome Oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده میشود.
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری(Laging)
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو(Leading)
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است.
آشنایی با نمودار قیمت سهم و انواع آن
تحلیل تکنیکال یکی از روش های تحلیلی بازارهای مالی است که تنها به چارت یا نمودار قیمت توجه میشود و از گذشته سهم برای پیش بینی آینده آن استفاده میشود. اما نمودار قیمت سهم چیست و انواع آن کدام است؟ روش های مختلفی برای نمایش نمودار قیمت یک سهم یا یک دارایی وجود دارد که در این مقاله به معرفی آنها خواهیم پرداخت. آشنایی با نمودارهای قیمت-زمان اولین گام در تحلیل تکنیکال است. با ما همراه باشید.
نمودار یا چارت قیمت-زمان چیست؟
نمودار قیمتی یک سهم در واقع یک نمودار دو بعدی است که نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از به هم پیوستن قیمت سهم در طول زمان تشکیل میشود. محور افقی نمودار نشان دهنده زمان است و محور عمودی نشان دهنده قیمت سهم. به شکل زیر توجه کنید.
شمایل نمودار قیمت-زمان یک سهم
نمودار قیمت-زمان
نمودار قیمت یک سهم را میتوان در واحد های مختلف زمانی (تایم فریم های مختلف) ترسیم کرد. برای همچنین نوع نمودار میتواند به صورت شمعی، خطی یا میله ای باشد. قبل از بررسی هر کدام از آنها اجازه بدهید 4 قیمت یک سهم در یک بازه زمانی را بررسی کنیم.
قیمت باز شدن (OPEN)
اولین قیمتی که سهم در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود.
قیمت بسته شدن (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار میگیرد.
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار میگیرد.
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار گرفته است.
این 4 قیمت در هر بازار مالی برای یک دوره زمانی مشخص (برای مثال یک روز) وجود دارد. نمودارهای قیمتی بر اساس این 4 قیمت ترسیم میشوند. به صورتی که در نمودار شمعی و میله ای هر 4 قیمت لحاظ میشود و در نمودار خطی تنها آخرین قیمت ملاک است.
انواع نمودار قیمتی
به طور کلی سه نمودار شمعی، خطی و میله ای از معروف ترین نمودارهای قیمتی هستند. شمایل هر کدام از این سه نوع نمودار قیمتی را در زیر مشاهده میکنید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
ساده ترین نوع چارت قیمتی سهام از میان این سه نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد، مثلا قیمت بسته شدن سهم (close price) در یک روز معاملاتی یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن روزهای متوالی ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمتهای بالا، پایین و باز را فراهم نمیکنند. از این رو معمولا نمودار شمعی بیشترین محبوبیت را بین تحلیلگران تکنیکال دارد زیرا تمامی اطلاعات را میتوان با یک نگاه به نمودار شمعی بدست آورد. در زیر یک شمع منفی و یک شمع مثبت (کندل منفی و مثبت) و اجزای آن نمایش داده شده است.
کندل مثبت و منفی و قیمت باز، بسته، بالاترین و پایین ترین که در هر یک مشخص است
نمودار قیمت سهم را باید از کجا مشاهده کنیم؟
نمودار قیمتی در همه اشکال آن برای تمامی نمادهای بورسی موجود است که سایت بورس اوراق بهادار آن را در اختیار کاربران خود قرار داده است. همچنین تمامی کارگزاری ها امکان مشاهده نمودار سهم را برای مشترکین خود فراهم کرده اند.
در نرم افزارهای مختلف تحلیلی امکان رسم نمودار قیمت سهم به اشکال مختلف وجود دارد.
ساده ترین راه برای دیدن نمودار قیمت نمادهای بورسی سایت رهاورد365 است. به سایت زیر مراجعه و بعد از ساخت حساب کاربری نماد مورد نظر خود را از بالای سایت سرچ کنید و نمودار پیشرفته را بزنید تا نمودار سهم برای شما نمایش داده شود.
نمودار قیمت سهم در حالت تعدیل شده
نمودار قیمت سهم در حالت تعدیل شده نموداری است که اثر دو عامل افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی از روی نمودار حذف شده است. این دو رویداد مالی که در اصل باعث ایجاد شکاف (گپ) در نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نمودار قیمتی سهام میشود، معمولا باعث خواهد شد قیمت سهام یک شرکت در بورس به طور اساسی تغییر کند.
اگر در نمودارهای تعدیل نشده دقت کنید متوجه پرشهایی (اکثرا رو به پایین) در نمودار میشوید. این پرشها به علت افزایش سرمایه یا پرداخت سود بوده است. زیرا معمولا بعد از این موارد قیمت سهم به همان اندازه پایین میآید. تحلیل تکنیکال بر روی نمودارهای تعدیل نشده با خطا مواجه میشود. زیرا عوامل بنیادی در نمودار سهم خود را نشان داده است نه عوامل تکنیکی و این یک تناقض است! بنابراین شما باید برای تحلیل فنی سهم از نمودار تعدیل شده سهم (نموداری که این گپها را ندارد) استفاده کنید. در نرم افزارهای تحلیلی میتوانید هر دو نمودار را مشاهده کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل تکنیکال چیست و چرا مهم است؟
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش برای بررسی رفتارهای بازارهای مالی به شمار می روند، هر سرمایه گزار و یا تحلیل گر با توجه به آموخته ها و تجربه ای که دارد، یکی از این دو شیوه را برای بررسی بازار بر می گزیند. ما در این مطلب قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که تحلیل تکنیکال چیست و چرا از اهمیت ویژه ای برخوردار است؟! اگر در بازارهی مالی همچون فارکس و یا بورس فعالیت دارید توصیه می کنیم ما را تا پایان مطلب همراهی کنید..
تعریف تحلیل تکنیکال
تحللبل تکنیکال نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال و یا تحلیل تکنیکی در واقع یک روش برای بررسی و پیش بینی رفتار احتمالی نمودار سهم های مختلف در بازار بر اساس داده های گذشته می باشد. این شیوه در تمامی بازارهای مالی که طبق عرضه و تقاضا عملکرد دارند کارآمد و قابل استفاده است و تحلیل گران با استفاده از آن می توانند به راحتی در بازار بورس، اوراق، طلا، مسکن و غیره فعالیت داشته باشند. در این راستا تحلیلگران می بایست روند بازار را طبق بررسی قیمت و رفتار نمودار به تحلیل قیمت آتی نمودار بپردازند.
به بیان دیگر می توان علم بررسی نمودارهای سهام مختلف از لحاظ پیش بینی قیمت را علم تکنیکال دانست، به طور کلی در این رابطه 3 نوع تعریف نیز وجود دارد که عبارت است از:
- تحلیل تکنیکال را می توان بررسی نوسانان گذشته قیمت سهم با انگیزه پیش بینی روند تغییرات دانست.
- تحلیل تکنیکال یعنی رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودارها، میاتگین متحرک، حجم معاملات و بررسی الگوها و سایر شاخص های مهم در روش تکنیکال
- و در آخر می توان گفت به روشی که با استفاده از آن به پیش بینی رفتار قیمتی بازار پرداخته می شود بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین.
جالب است بدانید که اغلب افرادی که در بازارهای مالی فعالیت دارند و سرمایه گذاری های خود را بر اساس تکنیکال انجام می دهند، می گویند بازار بر 3 اصل استوار است: 1- همه چیز در نمودار قیمت قابل مشاهده است 2- تاریخ در نمودار تکرار می شود 3-در اغلب مواقع قیمت ها بر اساس الگوی مشخصی حرکت می کنند.
به چه کسانی تحلیل گر تکنیکالیست گفته می شود؟
به تمام فعالان در بازارهای مالی که برای انتخاب پوزیشن معاملاتی به تحلیل بازار بر اساس نمودار فیمت بدون توجه به شایعات می پردازد و بر این باور است که در اغلب مواقع همه چیز در رابطه با قیمت های آتی در نمودار نهفته است را تکنیکالیست می نامیم. این افراد با بررسی گذشته نمودارها سعی دارند تا بهترین نقاط را برای ورود و با خروج از معامله شناسایی و با صبر و حوصله در انتظار تحقق پیش بینی های خود از بازار می باشد.
سوالی که در این رابطه برای بسیاری از افراد پیش می آید این است که آیا کامپیوتر ها هم می توانند نقش یک تحلیلگر تکنیکالیست را داشته باشند؟! باید بگوییم که امروزه کامپیوترها و سیستم های بسیاری در تحلیل بازارهای مالی بورس و فارکس قابل استفاده اند. اما معاملاتی را که با استفاده از الگوریتم کامپیوتر انجام می دهیم، معاملات الگوریتمی می نامیم.
انواع نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
عمانطور که می دانید نمودارها یکی از مهم ترین ابزارهایی هستند که اطلاعات قیمت سهم و دارایی های مختلف را نشان می دهند، در تحلیل تکنیکال 4 نوع نمودار کاربرد بسیار بیشتری به نسبت سایر موارد دارند که عبارت اند از:
- نمودار خطی
- نمودار میله ای
- کندل استیک ها
- و نمودار نقطه و شکل
حالا این که تحلیل گر از کدام نوع نمودار استفاده کند، به سطح مهارت های فرد تحلیلگر و نوع اطلاعاتی که به دنبال آن می باشد بستگی خواهد داشت. اما به طور کلی کندل استیک ها یکی از محبوب ترین نمودارها در بین افراد به شمار می رود.
آموزش تحلیل تکنیکال
به طور کلی یادگیری تحلیل تکنیکال با توجه به گسترده بودن این حوزه و ابزارهای بسیار متنوعی که در این زمینه وجود دارد نیازمند به تمرین و صرف زمان زیادی است، ما در این مطلب جهت آموزش تحلیل تکنیکال اشاره ای به مهم ترین و پرکاربرد ترین موارد در این رابطه خواهیم داشت.
در این رابطه فراموش نکنیم که علم تکنیکال تنها مختص به یادگیری و تحلیل نموداره نیست بلکه برای موفقیت هرچه بیشتر باید مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک را نیز فرا بگیرید.
1- شناخت روند ها
روند مثبت:
به طور کلی به مجموعه ای از تغییرات مثبت در بازار که بتوان طی آن 3 کف قیمتی مختلف را به یکدیگر متصل کرد به طوری که به ازای هر کف قیمتی یک سقف بالاتر نیز داشته باشیم(باید بدین صورت باشد که کف و سقف سوم از مورد دوم بالاتر باشد و به همین ترتیب دومی از کف و سقف اول)
روند منفی:
روند منفی کاملا مخالف روند مثبت است، در این روند نیز باید بتوان 3 سقف قیمتی را به وسیله یک خط به یکدیگر متصل کرد، به طوری که به ازای هر سقف کف بالاتر داشته باشیم.
2-شناخت خطوط حمایت و مقاومت
همانطور که می دانید نواحی حمایت و مقاومت از مهم ترین نکات برای شناسایی نقاط ورود و یا خروج از یک پوزیشن معاملاتی محسوب می شوند.
ناحیه حمایت همان محدوده های قیمتی محسوب می شوند که در آن ها تعداد خریداران بیشتر می شود و بازار سعی می کند با حمایت ارزش سهم را حفظ کند.
نواحی مقاومتی نیز همان محدوده هایی هستند که قیمت در آن مقاومت دارد و بازار سعی دارد تا سعی کند نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قیمت سهم از آن محدوده بالاتر نرود، مقاومت سعی دارد در یک روند صعودی با قرار گرفتن در برابر کندل ها از افزایش قیمت بیشتر جلوگیری کند. در صورت شکسته شدن ناحیه حمایت و مقاومت معمولا شاهد افزایش و یا نزول قیمت بیشتر باشیم.
3-شناخت کندل ها:
شناخت آرایش کندل ها و الگوهای کلاسیک کمک می کند تا در تحلیل های تکنیکی بتوان بهتر روند بازار را شناسایی کرد. در این رابطه به طور کلی الگوهای کلاسیک دارای روندهای به خصوصی هستند که می توان با شناخت آن ها شکل گیری هر الگو را شناسایی کرد و بر اساس آن ها آینده بازار را پیش بینی نمود. شناخت نموارها نیز که محبوب ترین آن نمودارهای شمعی و یا همان کندل استیک ها می تواند برای شناسایی موقعیت های بازار بسیار مهم باشد.(می توان با بررسی شمع ها و اطلاعاتی که به ما می دهند کندل های بعدی را پیش بینی کرد بدین منظور تحلیل گر باید دوره های کندل شناسی را پشت سر گذاشته باشد.)
در رابطه با یادگیری تحلیل تکنیکال این 3 مورد از مهم ترین گزینه ها هستند اما با این حال موارد دیگری همچون یادگیری اندیکاتورها، اسیلاتورها، پرایس اکشن، فیبوناچی و سایر موارد این چنینی برای انجام تحلیل به صورت حرفه ای و با میزان ریسک کم تر بسیار ضروری می باشد.
با این حال ما در این مطلب با بررسی خلاصه ای از آموزش ها و تعریف کلی تحلیل تکنیکال سعی بر این داشتیم تا شما عزیزان را با این مبحث آشنا کنیم، لذا چنانچه به تحلیل تکنیکال علاقه مند هستید می توانید برای دریافت پکیج رایگان آموزش های صفر تا صد فارکس با تیم پشتیبانی نیما شمسیان از طریق تلگرام در ارتباط باشید.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
برطبق نظریه داو جونز تحلیل تکنیکال برسه اصل استواراست.
1- همه چیز در بازار براساس قیمت است
2- الگوهای مشخصی در بازاروجود دارند
3- تاریخ تکرارمی شود
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از علم روانشناسی جامعه و بازار والگو های شکل گرفته ی تکراری بر روی نمودارها حرکات جاری بازار را بررسی و حرکات بعدی بازار را پیش بینی می کنند.
تحلیلگران برای ورود به معاملات خرید و فروش ، نمودارهای مختلف را بررسی وبا توجه به شرایط بازار،فرصت های معاملاتی با سود فراوان را بدست می آورند.
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند ، و با استفاده از این نمودارها وضعیت بازار را در بازه های زمانی مختلف پیش بینی ، و تصمیات مالی را اجرا می کنند.
پرکاربرد ترین نمودارهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود بر سه نوع است.
1- نمودارهای خطی (Line Chart)
2- نمودارهای میلهای(Bar Chart)
3- نمودارهای شمعی (Candlestick Chart)
نمودار( OHLC)
مخفف OPEN HIGH LOW CLOSE به معنای شروع معامله ، بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شده .
این نمودارها نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در یک دوره خاص نشان می دهند.
اصطلاح دوره زمانی (THME FRAIM)
تایم فریم به معنی یک دوره زمانی معین است که در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد
تایم فریم را می شود کوچکترین بخش نمودار در نظر گرفت که اطلاعاتی مانند : شروع معامله ، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت و در نهایت قیمت بسته شده را در اختیار تحلیل گر قرارمی دهد.
نمودار خطی (Line Chart)
ابتدایی ترین وساده ترین نمودارها در تحلیل تکنیکال « نمودارهای خطی »هستند که فقط قیمت نهایی معاملات را در هر تایم فریم ثبت می کنند.
نمودارهای خطی از دو محور تشکیل شده اند . معمولا محور افقی را «زمان »که با “x” و محور عمودی را «قیمت » که با “y”نشان می دهند .
مثلا” یک نمودار خطی در تایم فریم یکروزه ، درهر روز فقط یک نقطه بر روی نمودار نشان می د هد و این نقطه آخرین قیمت بسته شده در آن روز است.
که با اتصال نقاط بدست آمده در روزهای متوالی تایم فریم یک روزه بدست می آید.
2-نمودار میلهای (Bar Chart)
با توجه به استراتژی که برای معاملات در نظر می گیریم و این که چه نوع تایم فریمی نیاز داریم (تایم فریم یک ساعته ، یکروزه یا یک هفته ) نمودار میله ای می تواند نشان دهنده تغییرات قیمتی در دوره زمانی مورد نیاز ما باشد.
هرتایم فریم یک میله را نشان می دهد که « OHLC» بر روی آن مشخص است.
نمودارهای میلهای ممکن است توسط رنگها نشانه گذاری شده باشند.
اگر قیمت بسته شده بالاتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ سیاه یا سبز و اگر قیمت بسته پایینتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ قرمز نشانه گذاری شده باشد.
در بسیاری از پلتفرمهایی که نمودار ارائه میکنند، کاربران میتواند این رنگها را به دلخواه خود تغییر دهند.
میله های بلند عمودی در نمودار میله ای ، نمایانگر اینست که بین قیمت بالا و قیمت پایین تفاوت زیادی وجود دارد، یعنی در طول این دوره زمانی نوسان قیمت زیاد بوده است و بلعکس میله های کوتاه نشان دهنده نوسانات اندک هستند.
موقعیت قیمت بسته شده نسبت به بالاترین و پایین ترین قیمت نیز اطلاعات ارشمندی در اختیار تحلیلگر می گذارد.
3-نمودار شمعی (Candlestick Chart)
این نمودارها بسیار شبیه شمع است، به همین دلیل به ان آن شمعدان ( Candlestick ) میگویند.
کاربرد این نمودارها در بازار ارزهای دیجیتال راحت تر و تفسیر آن ساده تر از دو نمودار دیگر است و همچنین اطلاعاتی بیشتری در اختیار تحلیلگران قرارمیدهد .این نمودار هم مانند نمودار میله ای نقاط OHLC را نمایش می دهد .
در نمودارشمعی هر تایم فریم نمایانگر یک دوره زمانی است و سیر صعودی یا نزولی بودن قیمت را از رنگشان می شود براحتی تشخیص داد.
تفاوت نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی چیست و چه کاربردی دارند؟
نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور می باشند: محورافقی برای نمایش زمان و محورعمودی برای نمایش قیمت است. تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد، محورعمودی که نشان دهنده تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمت می باشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد این مقیاس ها عبارتند از:
۱- نمودار حسابی: به عنوان ساده ترین نمودار از انواع نمودار تحلیل تکنیکال می توان نمودار خطی را نام برد. با توجه به اینکه در نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال زمان های مختلف، قیمت مشخص است، با وصل کردن قیمت های مختلف به یکدیگر، این نمودار حاصل می شود. این نمودار به صورت پیش فرض بر اساس قیمت بسته یا همان قیمت آخرین معامله به دست می آید، نمودار خطی نشان دهنده قیمت در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود.
برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.
۲- نمودار لگاریتمی : نمودار لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود، فاصله قیمت را در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییرات قیمت است. به چارتی که تغییرات قیمت در آن به صورت درصدی در نظر گرفته شود ، چارت لگاریتمی می گوییم. همیشه توصیه می شود برای انواع تحلیل ها از چارت لگاریتمی استفاده کنید. در تحلیل تکنیکال کمتر به این موضوع پرداخته می شود و در دروسی مثل تحلیل تکنیکال کلاسیک یا هارمونیک یا الیوت معمولی هیچ صحبتی از نوع نمودار مورد استفاده نمی شود و بین تحلیل گران مختلف در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد اما آنچه حتمی به نظر می رسد استفاده از یک نوع چارت برای همه ی نمودار ها می باشد ،
نکته : ابزار فیبوناچی یکی از ابزار های پر کاربرد در تمامی انواع تحلیل تکنیکال می باشد. معمولا ابزارهای فیبو ناچی در نرم افزار ها بر پایه چارت حسابی برنامه نویسی شده اند و وقتی چارت را لگاریتمی می کنیم نمی توانند به درستی بازگشت ها را محاسبه کنند. متاسفانه در اکثر نرم افزارها با لگاریتمی کردن چارت در فیبوناچی هیچ تغییری اعمال نمی شود که محاسبات فیبوناچی را به صورت درصدی انجام میدهد این گزینه عملکرد صحیحی ندارد، در فیبوناچی بازگشتی و اکستنشن ، اشتباهات فاحش و برای همگان قابل دیدن است اما در فیبوناچی پروجکشن و اکسپنشن ، محاسبات اشتباهات کمتری دارد.
توجه داشته باشید که اطلاعات همیشه خام است و لگاریتمی نمی شود. پس اشخاصی که اطلاعات را از شرکت های تامین کننده دیتا تهیه می کنند و بعد آنها را در نرم افزار ها اجرا می کنند همیشه چارت حسابی را روی نمودار می بینند.
بررسی دیدگاه جان مورفی در ارتباط با نمودار حسابی یا لگاریتمی:
قیمت: قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر
زمان: به صورت افقی نشان داده می شود و تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند.
برای نمایش قیمت در مقیاس از دو نمودار می توان استفاده کرد:
نمودار مقیاس خطی: در این نمودار هر افزایش قیمت و هر صعود به صورت یکسان نمایش داده می شود. در هر دو مورد ۱۰ واحد صعود شکل گرفته که نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در مقیاس عمودی یکسان نشان داده می شود. این مقیاس خطی رایجتر است.
نمودار لگاریتمی: در این نمودار تغییرات قیمت به صورت درصدی اندازه گیری می شود برای درک بهتر می توان گفت که حرکت قیمت از ۱۰ تا ۲۰ بسیار بزرگتر از حرکت قیمت از ۵۰ تا ۶۰ نشان داده می شود و دلیلش این است که از لحاظ درصدی، صعود از ۵۰ تا ۶۰ معادل ۲۰ درصد رشد است اما صعود از ۱۰ تا ۲۰ معادل ۱۰۰ درصد صعود است. نمودارهای لگاریتمی بر اساس صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از ۱۰ تا ۲۰ را معادل صعود از ۵۰ تا ۱۰۰ نمایش می دهد. به نظر جان مورفی به صورت عمومی، تفاوت مابین دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت خیلی اهمیتی ندارد. بیشتر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل هایشان استفاده می کنند. اما تفاوت در نمودارهای بلند مدت تر اهمیت بیشتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکتهای ابتدایی قیمت کوچکتر نمایان می شود. در نتیجه، خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی بسیار سریعتر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک برتر است. برای بیشتر نمودارهایی که من استفاده می کنم نمودارها حسابی هستند. با این حال ، نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلند مدت تر ایده ی بسیار خوبی است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند.