بازار فارکس

تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می‌شود که سهم undervalue است. ✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نه‌تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می‌شود که سهم overvalue است. ✔ اگر از دید سرمایه‌گذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایه‌گذار نمی‌کند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟

تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال یک سهم یا یک محصول ، در واقع برسی ارزش ذاتی آن سهم و یا محصول میباشد . یک تحلیلگر بنیادی پس از انجام تحلیل بنیادی روی یک سهم میتواند تشخیص دهد ارزش ذاتی آن سهم ( بر اساس دارایی ها و میزان سود عملیاتی و فاکتور های دیگر ) چقدر است و پس از محاسبه ی این عدد و مقایسه ی آن با ارزش بازاری آن سهم به این نتیجه خواهد رسید که آیا آن سهم برای ورود مناسب میباشد یا خیر .

البته تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بدون تحلیل تکنیکال نمیتواند ابزاری برای ترید کردن در فارکس یا حتی بورس باشد و فقط در کنار تحلیل تکنیکال میتواند نقش موثری را در موفقیت معاملات یک تریدر ایفا نماید .

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در بورس و فارکس :

ماهیت تحلیل بنیادی فارکس با ماهیت تحلیل بنیادی بورس اوراق بهادار ایران بسیار متفاوت میباشد چراکه در بورس فقط سهام شرکتها خرید و فروش میشود ولی در فارکس اکثر معامله گران خود را روی معامله روی جفت ارز ها متمرکز میکنند . بررسی بنیادی جفت ارزها به معنای بررسی ارزش ذاتی یک ارز نسبت به یک ارز دیگر کاری بسیار دشوار و حتی برای بسیاری از تحلیلگران غیر ممکن میباشد و اصولا در بحث تحلیل بنیادی فارکس این موضوع مطرح نمیباشد .

در این آموزش تصویری تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در فارکس ، شما با سایتهای اطلاع رسانی خبری و تقویم اقتصادی در بازار فارکس آشنا خواهید شد که رویدادهای اقتصادی دنیا را با مشخص نمودن شدت تاثیر آن بر روی یک ارز یا یک محصول ، همزمان با وقوع ، اطلاع رسانی میکنند و همین موضوع باعث میشود که شما به راحتی از جریان تحولات بنیادی فارکس مطلع شده و فاکتور تحلیل بنیادی یا فاندامنتال را نیز در معاملات خود لحاظ نمایید.

سرفصل های آموزش تحلیل بنیادی در فارکس :

در این بخش مواردی همچون آشنایی با منابع خبری اقتصادی و سایتهای معتبر اقتصادی ، آشنایی با تقویم اقتصادی فارکس و همینطور روش تنظیم زمان سایت های اقتصادی با زمان کشورمان ایران آموزش داده خواهد شد .

جهت مطالعه محتوای کل دوره ( 12 قسمت ) و دانلود آن میتوانید به این صفحه مراجعه نمایید .

جهت مشاهده آموزشهای تحلیل تکنیکال به صورت رایگان ، کانال (( آموزه های مالی رضا گلشاهیان )) را در یوتیوب سابسکرایب نموده و در قسمت آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید کلیه فیلم های آموزشی ایشان را مشاهده نمایید.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

به روش تحلیل بنیادی، تحلیل ریشه‌ای، پایه‌ای و یا اساسی هم می‌گویند. همان‌طور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایه‌گذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیم‌گیری می‌کند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم به‌طورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند:

  • الف. عوامل محیطی
  • ب. عوامل مرتبط با صنعت
  • ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی

سرمایه‌گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین می‌کند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیم‌گیری می‌کند. طبیعتاً:

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می‌شود که سهم undervalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نه‌تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می‌شود که سهم overvalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایه‌گذار نمی‌کند.

قانون طلائی تحلیل بنیادی:

  1. قیمت سهام خود را در طولانی مدت اصلاح می‌کند.
  2. شما می‌توانید سهمی که قیمت بازار آن از ارزش واقعیش کمتر است را خریداری کنید و منتظر بمانید تا قیمت بازار سهم به ارزش ذاتی آن برسد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

دومین تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟ شیوه تجزیه‌وتحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است. در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار به‌کاربرده می‌شود که «گذشته، چراغ راه آینده است». به‌بیان‌دیگر، سرمایه‌گذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده می‌کنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، می‌توان قیمت آن سهم را در آینده پیش‌بینی کرد.

بنابراین «تحلیل تکنیکال، درواقع پیش‌بینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است». تحلیلگران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطه‌های ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیش‌بینی کرده و درصورتی‌که به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام می‌کنند. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایه‌گذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.

سه اصل اساسی تحلیل تکنیکال:

۱- همه چیز در قیمت خلاصه شده است

به موجب این اصل، برای تحلیل بازار باید فقط قیمت را بررسی کنیم زیرا قیمت نهایی مورد توافق میان معامله‌گران، از تمامی مؤلفه‌های اقتصادی، سیاسی و… تأثیر پذیرفته و تحلیل آن به اندازه بررسی تمام عوامل بنیادی مرتبط خواهد بود. در این مبحث به این نتیجه می‌رسیم که یک تحلیل‌گر تکنیکال به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

۲- تحرکات قیمتی، روند مشخصی دارند

در واقع داو معتقد بود قیمت به روند نزولی یا صعودی خود ادامه می‌دهد، مگر این‌که سایر عوامل بیرونی منجر به تغییر جهت بازار شوند. نظریه ثابت شده‌ای وجود دارد که می‌گوید قیمت‌ها تمایل دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت دهند. این اصل به نوعی، بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است.

۳- تاریخ قابل تکرار است

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان‌ها می‌باشد. در واقع این احتمال وجود دارد که افراد در صورت وقوع شرایط مشابه، بر اساس ادراک و داده‌های ذهنی قبلی خود واکنش مشترک و قابل پیش‌بینی از خود نشان می‌دهند.

مزایای تحلیل تکنیکال:

  • یادگیری آسان
  • انعطاف‌پذیری بالا
  • سرعت فرآیند تحلیل
  • نقاط ورود و خروج دقیق
  • بکارگیری در بازه‌های زمانی مختلف
  • انعطاف‌پذیری و سازگاری با انواع معاملات
  • برقراری ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت

معایب تحلیل تکنیکال:

  • تأثیرگذاری تعصبات شخصی
  • تفاسیر مختلف
  • سیگنال‌های معاملاتی متعدد
  • عدم تعیین ارزش ذاتی
  • عدم امکان استفاده در نمادهای جدید

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی:

تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت‌ها نگاه می‌شود و با بررسی قیمت‌های گذشته و کنونی و برآیند این دو، قیمت‌ها در آینده پیش‌بینی می‌شوند. البته، این پیش‌بینی هرگز دقیق نبوده و حتی ممکن است نتیجه عکس بدهد. بنابراین، در این نوع تحلیل تنها به رفتار بازار و قیمت‌ها و جوی که در آن حاکم است توجه می‌شود.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روشی است که در آن ارزش ذاتی سهام ارزیابی می‌شود؛ به گونه‌ای که در این تحلیل به شرایط اقتصادی، شرایط مالی و مدیریتی شرکت‌ها، وضعیت سهامداران اصلی، وضعیت درآمد و بدهی‌های شرکت‌ها و غیره توجه می‌شود. در این تحلیل، معامله‌گر باید مقادیر زیادی اطلاعات و صورت‌های مالی را به طور دقیق بررسی کند تا درک درستی از آن‌ها بدست آورد. این امر نیاز به داشتن تخصص دارد و کار را برای تحلیل‌گران بی‌تجربه سخت می‌کند.

سوالات متداول:

1-کدام تحلیل برای شما بهتر است؟

برای پاسخ به این سوال باید گفت تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانی‌ست که می‌خواهند بر عملکرد کمپانی‌ها تمرکز کنند. هم‌چنین افرادی که تمایل به سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایه‌گذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایه‌گذاری ایده‌آل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسب‌وکارها میزان موفقیت سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند از طرفی تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایه‌گذارانی‌ست که می‌خواهند از تغییرات قیمت دارایی‌ها استفاده کنند. این روش برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و کسانی که ریسک‌پذیری بیشتری در قبال دارایی‌هایشان دارند بسیار کاربردی است.

2-آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیه ‌وتحلیل قیمت سهام مناسب‌تر است یا روش تحلیل تکنیکال؟

به اعتقاد اغلب کارشناسان، بهترین روش برای تجزیه‌ وتحلیل قیمت سهام در بورس، استفاده از روش ترکیبی تحلیل تکنیکال و بنیادی است. یعنی یک سرمایه‌گذار علاوه بر آنکه روندهای گذشته قیمت سهام را بررسی و تحلیل می‌کند، باید فقط به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و به‌صورت مستمر، عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را مورد بررسی قرار دهد.

زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده بر اثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم ضررده تبدیل شود. همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، سهام یک شرکت را از شرایط نزولی به حالت صعودی تبدیل کند.

3-آیا تحلیل تکنیکال به تنهایی کافی است؟

از آنجایی که تحلیل تکنیکال تنها به نمودار قیمت‌ها و شرایط کنونی بازار نگاه می‌کند بدون تحلیل بنیادی و روانشناسی بازار فایده‌ای ندارد. از این رو، باید در کنار تحلیل فنی از مواردی نظیر شرایط اقتصادی، وضعیت درآمد و بدهی‌های شرکت‌ها، شرایط مالی و مدیریتی شرکت‌ها و غیره بهره برد. تحلیل‌گران تکنیکال اعتقاد دارند که قیمت‌ها تمام اطلاعات موجود در بازار را نشان می‌دهد؛ به گونه‌ای که نیازی به بررسی هیچ چیز دیگری نیست.

اما، این امر هرگز درست نبوده و باید در کنار تحلیل تکنیکال به سایر مسائل بنیادی که به آن اشاره کردیم توجه شود. برای موفقیت در بازار سرمایه و بورس توصیه می‌شود مطالعات خود را در این زمینه افزایش داده تا به یک تحلیل‌گر موفق تبدیل شوید.

نگارش: ساناز یوسفی

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله انواع استراتژی بازاریابی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.

تحلیل فاندامنتال چیست؟ آشنایی با مفهوم تحلیل بنیادی

تحلیل فاندامنتال چیست؟ آشنایی با مفهوم تحلیل بنیادی

تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis که با اصطلاح تحلیل بنیادی نیز شناخته می شود روشی برای تحلیل وضعیت بازار و تعیین ارزش یک دارایی و تصمیم گیری برای خرید یا فروش آن در بازار های مالی مثل بورس و ارز های دیجیتال یا فارکس است، در این مقاله شما را با مفهوم Fundamental Analysis بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

تحلیل فاندامنتال چیست؟ آشنایی با مفهوم تحلیل بنیادی

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی به زبان ساده به روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی دارایی با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن گفته می شود.

تحلیلگران فاندامنتال هر چیزی را که می تواند بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد ، مطالعه می کنند.

از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل خرد اقتصادی مانند اثربخشی مدیریت شرکت.

هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایه گذار می تواند آن را با قیمت فعلی یک دارایی مقایسه کند تا ببیند آیا ارزش دارایی پایین آمده یا گران شده است.

این روش تجزیه و تحلیل سهام برخلاف تحلیل تکنیکال که از طریق تجزیه و تحلیل داده های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم ، جهت قیمت ها را پیش بینی می کند به بررسی مسائل بنیادی سهم می پردازد.

تحلیل فاندامنتال معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به‌درستی ارزشیابی شده‌است یا نه؟

بخش قابل ‌ملاحظه‌ای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.

رویکرد معمول در تحلیل شرکت

تحلیل فاندامنتال دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:

در ادامه، هریک از مراحل بالا را تشریح‌می‌کنیم.

تجزیه و تحلیل اقتصاد

وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی می‌شود که مشخص‌ شود آیا شرایط‌ کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟

  • آیا تورم موثر است؟
  • نرخ‌های ‌بهره در حال افزایش است یا کاهش؟
  • آیا مصرف‌کنندگان کالاها را مصرف ‌می‌کنند؟
  • تراز تجاری مطلوب است؟
  • عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟

اینها تنها بخشی از سئوالاتی است که کارشناس تحلیل فاندامنتال برای تعیین‌کردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه‌است.

تجزیه و تحلیل صنعت

وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، تأثیر قابل‌توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد.

اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمی‌تواند بازده مناسبی داشته‌باشد.

به‌قول ‌معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.

تجزیه و تحلیل شرکت‌

بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل‌گردد.

این تحلیل، معمولاً از طریق بررسی صورت‌های مالی شرکت انجام‌می‌شود.

از روی این صورت‌ها می‌توان نسبت‌های مالی سودمندی را محاسبه‌نمود.

نسبت‌های مالی به پنج دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  1. نسبت‌های سودآوری‌
  2. نسبت‌های قیمتی‌
  3. نسبت‌های نقدینگی‌
  4. نسبت‌های اهرمی‌
  5. نسبت‌های کارایی (فعالیت)

هنگام تحلیل نسبت‌های مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکت‌های موجود در آن صنعت مقایسه‌ شود تا عملکرد شرکت، شفاف‌تر و روشن‌تر گردد.

حاشیه ‌سود ‌خالص‌

حاشیه‌سود‌خالص شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که از طریق‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش محاسبه‌می‌شود.

این نسبت نشان می‌دهد که‌از یک‌تومان فروش شرکت، چه ‌مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است.

به‌ عنوان ‌مثال، حاشیه‌ سودخالص ۳۰ درصد نشان‌می‌دهد که ‌از یک‌تومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سودخالص به ‌دست ‌آمده‌است.

نسبت P/E

نسبت P/E (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیم‌کردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (EPS) در چهار فصل گذشته به‌ دست‌ می‌آید.

این نسبت نشان‌می‌دهد که سرمایه‌گذار برای خریدن یک‌تومان از عواید شرکت، چقدر باید بپردازد.

اگر قیمت جاری سهام، ۲۰ تومان و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲تومان‌باشد، آنگاه نسبت P/E، ۱۰ به ‌دست‌ می‌آید.

به‌ عبارت ‌دیگر، برای خرید یک‌تومان از عواید شرکت، باید ۱۰تومان بپردازیم.

البته، انتظارت سرمایه‌گذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین نسبت جاری P/E ایفا می‌کند.

رویکرد متداول در تحلیل‌های مالی این است که نسبت‌های‌ P/E شرکت‌های موجود در یک صنعت را با یکدیگر مقایسه‌کنیم.

اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که P/E آن کمتر است، ارزش بهتری دارد.

این نسبت در تحلیل فاندامنتال بسیار اهمیت دارد.

ارزش دفتری هر سهم‌

ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبت‌های ‌قیمتی است که‌ از تقسیم‌کردن کل ‌دارایی‌های ‌خالص شرکت (دارایی‌ها منهای بدهی‌ها) به کل سهام موجود آن به‌دست ‌می‌آید.

ارزش دفتری هر سهم می‌تواند در تعیین این موضوع کمک‌کند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمت‌گذاری شده‌است (این موضوع، به روش‌های حسابداری مورد استفاده شرکت و همچنین، عمر دارایی‌های آن نیز بستگی دارد).

اگر سهامی به قیمتی بسیار پایین‌تر از ارزش دفتری آن به ‌فروش ‌رود، می‌تواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمت‌گذاری شده‌است.

نسبت جاری

نسبت جاری، یکی از نسبت‌های نقدینگی است که از تقسیم‌کردن دارایی‌های جاری به بدهی‌های جاری شرکت محاسبه‌می‌شود.

این نسبت، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهی‌ها و تعهدات جاری آن نشان‌می‌دهد.

هرقدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی آن نیز بالاتر خواهد‌بود.

اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که دارایی‌های جاری شرکت، برای پرداخت ۳ برابر بدهی‌های جاری آن، کفایت‌ می‌کند.

نسبت بدهی

نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبت‌های اهرمی است که از تقسیم‌کردن کل بدهی‌ها به کل دارایی‌های شرکت محاسبه‌می‌شود.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

پس از آشنایی مقدماتی با تحلیل تکنیکال و بنیادی، این سوال اساسی پیش می‌آید که برای موفقیت در بورس کدام تحلیل مناسب‌تر است؟ از کدام تحلیل برای انجام معاملات خود استفاده کنیم؟ برای یافتن پاسخ این سوال، با آکادمی تخصصی پارسیان بورس در این مقاله همراه باشید.

در صورتی که با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنایی ندارید حتما مقالات زیر را مطالعه کنید:

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | آموزش تحلیل تکنیکال در مشهد

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

تحلیل تکنیکال یا بنیادی را انتخاب کنیم؟

فرض کنید شما یک ماهی‌گیر آماتور هستید و برای امرار معاش به صید ماهی نیاز دارید. تمام ابزار را هم در اختیار دارید ولی نمی‌دانید باید چکار کنید. کدام دریاچه؟ کدام ساعت؟ کدام فصل؟ و …

یک صیاد بنیادی کار به شما خواهد گفت که کدام دریاچه را انتخاب کنید، گوشت کدام ماهی‌ها خوشمزه‌تر است، قیمت کدام ماهی گران‌تر است، تجربه نشان داده است که کدام ماهی مشتری کمتری را دارد و …

یک صیاد تکنیکال کار به شما خواهد گفت: برای صید آن ماهی در آن دریاچه چه فصلی بهتر است؟ در چه ساعتی از روز باید به صید بروید، چقدر باید صبر کنید و…شما با استفاده توأم از اطلاعات این دو نفر خواهید توانست به یک ماهی گیر موفق تبدیل شوید، بهترین ماهی را بگیرید و کمترین زمان را تلف کنید.

تأیید صددرصد یک روش تحلیل و تخریب کامل روش‌های دیگر، ابتدا به تریدهای خود فرد آسیب رسانده و در آینده این طرز فکر به سایر اطرافیان وی نیز سرایت می‌کند. تریدر (معامله‌گر) پیروز کسی است که با در نظر گرفتن و بررسی و بنیاد هر سهم، با استفاده از تحلیل تکنیکال سطوح مناسب ورود به آن‌را تشخیص داده و بی‌گدار به آب نزند. با این روش هیچوقت ضرر نخواهیم کرد.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | آموزش تحلیل تکنیکال در مشهد

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

مزایای تحلیل تکنیکال

1. اطلاع از حجم عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضاست که بازار را بالا و پایین ‌می‌برد. به این ترتیب از این حجم می‌توان درباره تمایل سرمایه‌گذاران و معامله‌گران اطلاعات خوبی کسب کرد. شما می‌توانید تشخیص دهید بازار بطور کلی چگونه است. حجم بالای تقاضا اغلب باعث افزایش قیمت می‌شود و عرضه با حجم بالا، قیمت‌ها را کاهش می‌دهد.

2. تشخیص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟ زمان خروج و ورود

با تحلیل تکنیکال می‌توانید زمان مناسب ورود و خروج به بازار را بدست آورید.

3. ارائه اطلاعات بدون تاخیر

قیمت‌ها همه چیز را در خود دارند و همه اطلاعاتی که درباره سهم وجود دارد را منعکس می‌کنند. قیمت‌ها کاهش یا افزایش می‌یابند امّا در نهایت، قیمت فعلی سهم یک نقطه تعادل برای کلیه اطلاعاتی است که در دست معامله‌گران و سرمایه‌گذاران قرار گرفته است

4. تصمیم گیری براساس الگوها

شما می‌توانید از الگوهای قیمتی به عنوان راهنما برای زمان مناسب خرید و فروش استفاده کنید.

معایب تحلیل تکنیکال:

۱. سیگنال ضد و نقیض

استفاده از تعداد زیاد اندیکاتور و سایر عوامل می‌تواند باعث مشاهده سیگنال‌های متفاوت و سردرگمی در سرمایه‌گذار شود.

۲. ریسک نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادی

تحلیل تکنیکال، فاکتورهای زیرین بنیادی یک شرکت را در بر نمی‌گیرد. این مورد در بلندمدت می‌تواند باعث ریسک بیشتر شود.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | آموزش تحلیل تکنیکال در مشهد

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

مزایای تحلیل بنیادی:

۱- روش‌ها و راهکارهایی که برای تحلیل بنیادی به کار می‌رود براساس داده‌های مالی است و این مورد جایی برای تعصب شخصی باقی نمی‌گذارد. (البته استثناً وجود دارد)

۲- تحلیل بنیادی، وضعیت اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی مانند مصرف‌کنندگان و گرایش آنها و تکنولوژی را نیز در نظر می‌گیرد. داده‌های بسیاری در یک تحلیل بنیادی می‌تواند تحلیل شود.

۳- محاسبه سیستماتیک ارزش دارایی، می‌تواند ارزش را بصورتی دقیق مشخص کند و در نتیجه تصمیمات دقیق‌تری برای خرید یا فروش به ما بدهد. (با فرض محاسبه درست)

۴- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورت‌های مالی در تحلیل بنیادی کمک می‌کند تا اندازه‌گیری همه چیز بهتر انجام شود.

معایب تحلیل بنیادی:

۱- عدم توانایی تشخیص زمان حرکت سهم

درست است که با تحلیل بنیادی می‌توان به خطای بازار پی برد و سهامی که پایین‌تر از ارزش ذاتی معامله می‌شود را تشخیص داد امّا هیچ شاخصی وجود ندارد که با آن بتوانیم زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را متوجه شویم.

۲- زمان‌بر بودن و نیاز به مطالعه و تحقیق بسیار برای انجام تحلیل

انجام تحلیل‌ برای صنعت، مدل‌سازی مالی و ارزش‌گذاری سهام کار ساده‌ای نیست. اینکار می‌تواند بسیار پیچیده شود و میزان زیادی کار برای انجام درست آن لازم باشد.

۳- فرضیات و اطلاعات غلط

فرضیات یک نقش حیاتی در پیش‌بینی مسائل اقتصادی ایفا می‌کنند. بنابراین مهم است که بدترین و بهترین سناریو در نظر گرفته شود. رکود اقتصادی غیرمنتظره، تغییرات سیاسی یا قانون‌گذاری می‌تواند مشکلاتی را در این تحلیل ایجاد کند.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | آموزش تحلیل تکنیکال در مشهد

مقایسه بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

نتیجه گیری:

حالا در جواب به سوال تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟ تحلیل بنیادی باید گفت که چنانچه در بازار بورس ایران فعالیت می‌کنید بهترین رویکرد تحلیلی رویکرد تکنوفاندامنتال است. هم تحلیل تکنیکال و هم فاندامنتال. درحقیقت با توجه به نقاط قوت و ضعف هر کدام، استفاده همزمان از آنها باعث هم‌پوشانی خیلی خوبی می‌شود به گونه‌ای که احتمال موفقیت هر معامله به حداکثر ممکن می‌رسد.

فاندامنتال یا اصول بنیادی چیست؟

فاندامنتال یا اصول بنیادی

فاندامنتال یا اصول بنیادی شامل اطلاعات کمی و کیفی پایه و اساسی از شاخص ها است. این اصول به مواردی مانند : بررسی شرایط اقتصادی کشورها، و در بازه کوچکتر به بررسی شرایط اقتصادی شرکت ها، کمک می کند. در حالت کلی تحلیل فاندامنتال به درک حرکات بازار کمک میکند و علل حرکات بازار را توجیه میکند.

توصیه های مهم و کاربردی

  • اصول بنیادی یا فاندامنتال روشی برای تعیین ارزش ارز یا ارزش یک شرکت، را ارائه می دهد.
  • این موارد شامل اطلاعات کمی و کیفی کلیدی است که به بالا بردن درصد سود معامله گر کمک می کند.
  • مبانی اقتصاد کلان شامل موضوعاتی است که به طور کلی بر اقتصاد تأثیر می گذارد.
  • مبانی اقتصاد خرد بر فعالیتهای بخشهای کوچکتر اقتصاد متمرکز است.

درک بیشتر اصول بنیادی

در تجارت و اقتصاد، اصول بنیادی نشان دهنده ویژگی های اساسی و داده های اقتصادی لازم برای تعیین وضعیت اقتصادی کشور ها است. این داده ها ممکن است شامل عوامل کلان اقتصادی در مقیاس بزرگ باشد. همچنین می تواند شامل عوامل خرد اقتصادی در مقیاس کوچک باشد.

تحلیلگران و سرمایه گذاران برای برآورد اینکه، آیا یک دارایی ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر، این اصول را بررسی می کنند. برای معامله گران، اطلاعاتی مانندجهت روند، پایداری روند، نواحی بازگشت قیمت و پتانسیل حرکت قیمت ضروری می باشد. با استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی، می توان وضعیت اقتصادی کشوری، برای تعیین اینکه امکان سودآوری در معامله آن ارز وجود دارد یا نه را محاسبه کرد.
اصول بنیادین، شامل عواملی هستند که به اقتصاد کشورها و ارزهای آنها وابسته هستند که قابلیت تجزیه و تحلیل را دارند. به عنوان مثال، نرخ بهره، رشد تولید ناخالص داخلی GDP، مازاد/کسری تراز تجاری و سطوح تورم، برخی از عواملی هستند که جز ارزش های اساسی یک کشور محسوب می شوند.

اصول بنیادی در اقتصاد کلان و خرد

آمارهای مختلفی از جمله آمار بیکاری، عرضه و تقاضا، رشد و تورم و همچنین موضوعات مربوط به سیاست های پولی یا مالی و تجارت بین المللی، در مبانی اقتصاد کلان موضوعاتی هستند که به طور کلی بر اقتصاد و در نهایت بر ارزش ارز کشورها تأثیر می گذارند. این دسته بندی ها را می توان برای تجزیه و تحلیل اقتصاد کلان در مقیاس بزرگ برای تشخیص روندهای بلند مدت به کار برد. یا می توانند بر اساس اثرات کلان اقتصادی، تغییرات کوچک و روند های کوتاه مدت ایجاد کنند.

مبانی اقتصاد خرد بر فعالیتهای بخشهای کوچکتر اقتصاد تمرکز دارد. این تمرکز در مقیاس کوچک ممکن است شامل بخش نیروی کار و مسائل مربوط به عرضه و تقاضا در در ارتباط بامصرف کننده و شرکت ها باشد.

اصول بنیادی در معاملات

بانگاهی به اوضاع اقتصادی یک کشور، مانند تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاران به دنبال اصول بنیادین و پایه ای هستند. این داده ها نشانگر سلامت اقتصاد و احتمالا باعث رشد بیشتر ارز آن کشور میشود.

اصول بنیادی نشان می دهدکه یک دارایی یا ارز دارای پتانسیل مناسب برای سرمایه گذاری دارد یاخیر. افرادی که اصول بنیادین و یا تحلیل فاندامنتال را نادیده می گیرند ممکن است در زمینه پیش ببنی روند، کنترل ذهنی یا مدیریت سرمایه مشکلاتی داشته باشند. یک معامله بابکار گیری تجزیه و تحلیل اصول بنیادی قوی احتمال بیشتری دارد که به سود آوری منجر شود.

تجزیه و تحلیل فاندامنتال یا اصول بنیادی

مقایسه موقعیت اقتصادی یک کشور نسبت به همتایان آن کشور همواره برای سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی که بدنبال ارزیابی روند پایدار جفت ارز ها و یا دارایی خاص هستند در طول زمان مورد توجه و علاقه قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل بررسی دقیق و پایه ای داده های اقتصادی و رویدادهای سیاسی کشورها برای کشف سود و پتانسیل رشد یک ارز و یا دارایی خاص، ریسک نسبی سرمایه گذاری و در نهایت تصمیم گیری در مورد اینکه ارزش دارایی در وضعیت رشد خواهد بود یا در وضعیت تضعیف آن داریی میشود.

اغلب تجزیه و تحلیل بنیادی شامل بررسی محرک های حرکت بازار است. چند تحلیل بنیادی رایج در زیر ذکر تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟ شده است.

سیاست های بانک های مرکزی: بانک های مرکزی همواره برای رونق اقتصادی و همچنین کنترل تورم از ابزارهایی استفاده میکنند. اعمال این سیاست ها مانند تغییر نرخ های بهره تاثیرات مستقیم و پایداری بروی ارزها خواهد داشت.

رویدادهای سیاسی: تنش ها جغرافیایی مانند جنگ و یا اعمال تحریم ها میتواند تاثیرات بزرگی بروی نوسانات بازار داشته باشد.

داده های اقتصادی: روزانه داده های اقتصادی در زمان مشخص منتشر میشوند که نوسانات بلند مدت و کوتاه مدتی را در بازار ایجاد میکنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی باید با یک عملکرد جامع انجام شود که از نسبتهای مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل از اهمیت پایین به بالا و اهمیت بالا به پایین استفاده می کند تا به نتایج و اقدامات مطلوبی برسد.

نمونه هایی در دنیای واقعی

در سال ۲۰۱۹ بیماری کوید۱۹ در چین شناسایی شد و سراسر جهان را در بر گرفت. از آنجایی که شاخص دلار امریکا دارای ماهیت ایمنی است معمولا در شرایط بحران جریانات سرمایه را به سمت خود جذب کرده و مورد تقاضا قرار میگیرد. در نمودار زیر مشاهد میشود که از نوامبر سال ۲۰۱۹ چطور شاخص دلار امریکا تحت تاثیر قرار گرفته است.

شاخص دلار

دولت ها برای مقابله با تاثیرات این همه گیری تلاش کردند تا اقتصاد را زنده نگه دارند، چرا که اقدامات قرنطینه ایی شدیدا موجب تضعیف اقتصاد های جهانی شده بود. بسیاری از مشاغل تعطیل شده بودند و چرخه اقتصاد کند شد. یکی از ابزار های دولت ها و بانک های مرکزی استفاده از سیاست های انبساطی (افزایش نقدینگی در جامعه) بود. در چنین محیطی که نقدینگی ارز در جامعه افزایش پیدا میکند ارزش ارز کمتر میشود و درنمودار زیر مشاهده میشود با اقدامات کاهش نرخ های بهره توسط بانک مرکزی فدرال رزرو ارزش شاخص دلار به شدت کاهش یافت.

نمودار هفتگی شاخص دلار

با افزایش تورم به دلیل نقدینگی زیاد وکندی رشد اقتصاد ایالات متحده محیط رکود تورمی شکل میگیرد. در چنین محیطی دلار رشد خواهد داشت. همچنین اقدامات فدرال رزرو برای کاهش نقدینگی در جامعه(سیاست انقباضی) باعث تحکیمات دلار امریکا میشود.

برای خواندن مقالات بیشتر در مجله فارکس کلیک کنید. با ایکس فارکس در بازارهای مالی بهترین نتایج را کسب کنید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا