باند بولینگر چیست؟

خالق این اثر 22 قانون برای بهره وری از این باندها به عنوان یک سیستم تریدری ارائه کرده است.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
بولینگر باند از اندیکاتورهای رایج و محبوب به منظور تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که میتوان با استفاده باند بولینگر چیست؟ از آن و ترکیب با دیگر اندیکاتورها به سیگنالهای خرید و فروش خوبی دست پیدا کرد. در این راهنمای مربوط به باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شما را با ظاهر این اندیکاتور، اجزای سازنده آن، روشهای مختلف استفاده از آن و نحوه تفسیر این اندیکاتور فنی محبوب را به شما آشنا میکنیم.
بولینگر باند چیست؟
باندهای بولینگر از اجزای مهم در تحلیل تکنیکال است. ابزاری همهکاره است که در آن از ترکیب میانگینهای متحرک و انحراف معیارها برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش یک کالا استفاده میشود. باندهای بولینگر یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل فنی است.
اجزای بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند سه مؤلفه دارد:
- میانگین متحرک: به طور پیشفرض از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای استفاده میشود.
- باند یا نوار بالایی: باند بالایی معمولاً ۲ انحراف استاندارد (محاسبه شده از ۲۰ دوره دادههای مربوط به قیمت بسته شدن) بالاتر از میانگین متحرک است.
- باند یا نوار پایینی: باند پایینی معمولاً ۲ انحراف استاندارد زیر میانگین متحرک است.
نمونه نمودار باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (به رنگ آبی) مربوط به یک قرارداد آتی یا فیوچرز در نمودار ۱ زیر نشان داده شده است.
نمودار ۱: میانگین متحرک ۲۰ روزه باندهای بولینگر.
روشهای استفاده از بولینگر باند
معاملهگران ممکن است به سه روش اصلی از باندهای بولینگر استفاده کنند. در بخشهای زیر درمورد این تفسیرهای مختلف بحث خواهیم کرد:
- دنبال کردن باندها
- دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
- استراتژیهای نوسانهای قراردادهای آپشن
دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن باندها بر اساس این فرض است که اکثریت قریب به اتفاق قیمتهای بسته شدن باید بین باندهای بولینگر باشد. در واقع قیمت کالا باید به ندرت از باندهای بولینگر خارج شود.
بنابراین قیمت نباید همیشه در خارج از باندها بماند و باید «خط میانه برگردد.» این خط میانه به طور کلی همان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای است.
سیگنال خرید احتمالی
در مثالی که در نمودار ۲ نشان داده شده است معاملهگر میتواند زمانی که قیمت به زیر باند پایینی بولینگر رسید اقدام به خرید کند.
سیگنال فروش احتمالی
معاملهگر زمانی میتواند دارایی خود را بفروشد که قیمت سهام، قرارداد آتی یا قیمت ارز از باند بالایی بولینگر خارج شود.
این سیگنالهای خرید و فروش احتمالی به صورت گرافیکی در نمودار ۲ نشان داده شده است:
نمودار ۲: سیگنالهای خرید و فروش احتمالی با دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن محافظه کارانهتر باندها
اقدام به خرید و فروش دقیقاً هنگامی که قیمت به باندهای بالایی و پایینی بولینگر برخورد میکند یک رویکرد معاملاتی پرریسک تلقی میشود.
شاید بهتر باشد معاملهگر منتظر بماند و ببیند آیا قیمت به طرف بالاتر یا پایینتر از باند بولینگر میرود. هنگامی که قیمت به داخل باند بولینگر بازگشته و در آنجا بسته میشود ممکن است محرک احتمالی خرید یا فروش رخ دهد.
فرصتهای از دست رفته
این رویه ممکن است در صورت خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر به کاهش ضرر کمک کند. البته در این حالت امکان از دست رفتن بسیاری از فرصتهای معاملاتی سودآور نیز وجود دارد.
برای درک بهتر، نمودار ۲ در بالا بسیاری از فرصتهای از دست رفته احتمالی را نشان میدهد.
یک رویکرد محافظه کارانهتر
با این حال، در نمودار ۳ زیر میبینید که رویکرد محافظه کارانهتر ممکن است از بسیاری از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.
همچنین ممکن است برخی از معاملهگران با نزدیک شدن قیمت به میانگین متحرک ۲۰ روزه معاملات خرید یا فروش خود را ببندند.
دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
به نقطه مقابل «دنبال کردن باندها» و امید داشتن به بازگشت قیمت به خط میانه دنبال کردن بریک آوتهای باند گفته میشود. بریک آوتها (شکست قیمت) پس از یک دوره تثبیت و زمانی که قیمت در خارج از باندهای بولینگر بسته میشود اتفاق میافتد.
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد که آیا در جهت بریک آوت باید یک دارایی را بخرد یا بفروشد میتواند از معیارهای دیگری مانند خطوط حمایت و مقاومت بهره بگیرد.
نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت (WMT) در زیر دو مورد از بریک آوتهای باند بولینگر را نشان میدهد:
نمودار ۳: بریک آوت باند بولینگر از حمایت و مقاومت گذشته
سیگنال احتمالی خرید: بریک آوت قیمت باند بولینگر از سطح مقاومت
معاملهگر ممکن است در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر از باند بالایی بولینگر بعد از یک دوره تثبیت قیمت اقدام به خرید کند.
معاملهگر میتواند از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند؛ این مورد در نمودار ۳ بالا نشان داده شده است.
سیگنال احتمالی فروش: بریک آوت قیمت باند بولینگر از حمایت
به همین ترتیب ممکن است معاملهگر در صورت شکست قیمت به زیر باند پایینی بولینگر اقدام به بفروش کند. او میتواند برای اطمینان بیشتر، همانطور که در نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت در بالا میبینید، از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند.
از باندهای بولینگر میتوان برای تعیین جهت و قدرت روند نیز استفاده کرد. نمودار ۴ زیر مربوط به یک قرارداد آتی نشان دهنده یک روند صعودی قوی است:
نمودار ۴: باندهای بولینگر نشان دهنده قدرت روند
باند بولینگر نشان دهنده یک روند قوی
نمودار ۴ در بالا نشان میدهد که در طی یک روند صعودی قوی قیمتها در نیمه بالایی باند بولینگر باقی میمانند و میانگین متحرک ۲۰ دورهای (خط میانی باند بولینگر) به عنوان حمایت روند قیمت عمل میکند.
عکس این مسئله در طی روند نزولی صادق خواهد بود به این ترتیب که قیمتها در نیمه پایینی باند بولینگر قرار گرفته و میانگین متحرک ۲۰ دورهای به عنوان مقاومت روند نزولی عمل میکند.
باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند و بنابراین برای معاملهگران قراردادهای آپشن، به ویژه معاملهگران نوسان گیر مفید هستند.
استراتژیهای نوسان آپشن
در این بخش نحوه استفاده معاملهگران از باند بولینگر برای انجام معاملات آپشن مبتنی بر نوسان را توضیح میدهیم.
معاملهگر به دو روش اصلی میتواند بر اساس نوسان معامله کند:
- معاملهگران سعی میکنند آپشنهایی را با نوسان کم خریداری کنند به امیدوار باشند که نوسان قیمت بیشتر شده و سپس آن قرارداد را با قیمت بالاتر بفروشند.
- معاملهگران آپشنهایی را با نوسانات بالا میفروشند به این امید که نوسان کاهش یافته و سپس همان قراردادها را با قیمت ارزانتر خریداری میکنند.
استفاده از باندهای بولینگر برای معامله کردن بر اساس نوسان
از آنجا که باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند میتوانند گران بودن نسبی آپشنها (نوسان زیاد) یا ارزان بودن نسبی آپشنها (نوسان کم) را به خوبی به معاملهگر نشان دهند.
نمودار ۵ زیر مربوط به سهام وال مارت نحوه استفاده از باندهای بولینگر را برای معامله بر اساس نوسان نشان میدهد:
نمودار ۵: نوسانهای آپشنها با باندهای بولینگر
آپشنهای خرید بالقوه در هنگام کم بودن نوسان
وقتی آپشنها نسبتاً ارزان هستند، مانند زمانی که قیمت در مرکز نمودار سهام وال مارت در بالا و باندهای بولینگر به طور قابل توجهی منقبض شدهاند، خریدن قراردادهای آپشن میتواند یک استراتژی خوب باشد.
دلیل این امر این است که پس از حرکات شدید قیمت ممکن است مدتی در حالت خنثی مدتی استراحت کند. پس از استراحت قیمت، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار نزدیک به هم هستند، ممکن است قیمت مجدداً حرکت کنند.
بنابراین خرید کردن در هنگامی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک هستند میتواند یک استراتژی بسیار زیرکانه باشد.
آپشنهای خرید بالقوه هنگامی که نوسان زیاد است
هنگامی که قیمت آپشنها نسبتاً بالا است، مانند قیمت در سمت راست و چپ نمودار ۵ وال مارت در بالا هنگامی که باندهای بولینگر کاملاً از هم فاصله گرفتهاند، فروختن آپشنها میتواند گزینه خوبی باشد.
دلیل این است که هنگامی که قیمت صعود یا ریزش قابل توجهی کرده است، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است قیمت شروع به تثبیت کرده و نوسان آن کمتر شود.
بنابراین فروختن قراردادهای آپشن وقتی که باندهای بولینگر از یکدیگر دور هستند میتواند یک استراتژی معاملاتی زیرکانه باشد.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) چیست؟
در راستای شناخت و بررسی ابزارهای تحلیلی، مقالاتی را برایتان ارائه داده ایم. نکته مهم آن است که هر کدام از ابزارها، اندیکاتورها و اسیلاتور، با یک هدف خاصی مورد بهره وری قرار میگیرند. تیم توکن باز قصد دارد، در این مقاله اندیکاتور باند بولینگر که در واقع یک ابزار تحلیلی در بازار، مخصوصا بازار ارزهای دیجیتال می باشد و برای زمان های فشردگی عرضه و تقاضا مورد استفاده قرار میگیرد را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
باند بولینگر (Bollinger Band) چیست؟
یکی دیگر از ابزار های تحلیل را می توان باند بولینگر دانست که از سه باند: بالایی، میانی و پایینی به وجود آمده است که خالق این ابزار «جان بولینگر» می باشد.
باید بدانیم که باند بولینگر جهت سنجش نوسان های قیمت در بالا و پایین میانگین متحرک ساده در تحلیل تکنیکال یا همان Simple Moving Average، این نوع تحلیل را بنا نهاده است. خالق این ابزار می گوید که دورههایی با نوسان های پایین، پس از دورههای با نوسان های بالا پیگیری میشوند. پس زمانی که باند بولینگر با همدیگر فشرده متقارن میشود، میتوان به این این نتیجه دست یافت که در آینده نه چندان دور حرکات قیمت چشمگیری روی خواهد داد.
پس، لازم است بدانیم استراتژی فشردگی در باند بولینگر، به تحلیلگران و تریدرها کمک میکند تا از حرکات قیمت پس از یک دوره نوسان های پایین، به سود دست پیدا کنند.
مفهوم باندهای بولینگر
لازم است بدانیم، باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور می باشند. بسیاری از تریدرها بر این اعتقاد هستند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی تقارن بیشتری داشته باشد، بازار بیشتر در معرض اشباع خرید (overbought) است و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی متقارن تر باشد، بازار بیشتر در معرض اشباع فروش (oversold) خواهد بود.
خالق این اثر 22 قانون برای بهره وری از این باندها به عنوان یک سیستم تریدری ارائه کرده است.
squeeze
باید بدانیم که مفهوم اصلی باندهای بولینگر فشار می باشد. ضمن آنکه فشار به متراکم شدن این باندها به یکدیگر و انقباض MA گفته میشود. فشار، ناشی از دورهای از ترید ها با نوسان کم می باشد که تریدرها آن را نشانهای بالقوه از آتیه ی با نوسان بالا میدانند که فرصتهایی برای ترید به ارمغان می آورد.
از جنبه ی دیگر، هر چه باندها از هم فاصله بگیرند، احتمال دارد از شدت نوسانات کاسته و احتمال خروج تریدر از معامله افزایش یابد. اما باید خاطر نشان شد، این شرایط سیگنالهای معاملاتی نمی باشد. این باندها زمان معینی برای ایجاد تغییرات ندارند و نمی توان فهمید که وقت تغییر باند بولینگر چیست؟ چه زمانی است و قیمت، امکان میل به چه سمتی را دارد.
breakouts
لازم است این موضوع را بدانیم که قریب 90% عملکرد قیمت یا پرایس اکشن، ما بین دو باند انجام می گیرد. ضمن آنکه هر شکست در بالا یا پایین باندها یک رخداد مهم به حساب می آید، شکست نیز، یک سیگنال معاملاتی محسوب نمی شود.
اشتباه رایج بیشتر اشخاص این می باشد که تصور می کنند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها به معنای سیگنالی برای داد و ستد به حساب می آید. باید بدانیم شکستها هیچ نشانهای مبنی بر مسیر یا میزان حرکت قیمت در آینده نمی باشد.
شیوه ی محاسبه باندهای بولینگر
گام نخست برای محاسبه باندهای بولینگر، به دست آوردن میانگین متحرک ساده (S M A) رمز ارز مورد بحث ((عموماً با بهره وری از میانگین متحرک ساده (S M A) 20 روزه)) می باشد.
باید بدانیم که یک Moving Average، بیست روزه قادر است میانگین قیمتهای بسته شدن (Close) برای 20 روز نخست را تحت عنوان اولین نقاط داده، به دست آورده و حساب کند.
در باند بولینگر چیست؟ نقطه ی داده بعدی موجب حذف قیمت پیشین و افزوده شدن قیمت روز 21 ام و میانگینگیری میشود و در وهله ی بعدی، انحراف معیار قیمت رمز ارز حساب خواهد شد.
انحراف معیار نوعی محاسبه ریاضی واریانس میانگین می باشد. این عمل محاسبه در اقتصاد و علم آمار و امور مالی کاربرد ویژه و رایجی دارد.
باید بدانیم در مجموعه ی دادهای فرضی، انحراف معیار به محاسبه ی چگونگی اعداد پخش شده از یک مقدار میانگین می پردازد.
انحراف معیار قادر است با بهره وری از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین وجه تمایزهای مجذور میانگین است، به دست آورد. بعداز آن، کاربر می تواند آن میزان انحراف معیار (Standard Deviation) را، در دو ضرب کرده و میزان حاصل را از هر نقطه در طول S M A هم تفریق و هم جمع کند. میزان های حاصله، باندهای بالایی و پایینی را تشکیل می دهند.
کاربرد باند بولینگر
لازم است بگویم که اندیکاتور باند بولینگر، در همه بازارهای مالی یا بهتر است بگویم در همه ی بازارهای معاملاتی قابلیت بهره وری دارد.
اما این نکته را باید کاربران بدانند که در بعضی از بازارهای سرمایه، محدوده ی نوسان قیمت وجود ندارد. اندیکاتور باند بولینگر در بازارهایی که محدوده ی نوسان قیمت ندارند، همانند بازار فارکس، از کاربرد فراوانی برخوردار است.
این اندیکاتور، قادر است با بهره وری از اطلاعات به دست آورده از پیشینه ی بازار با دقت بیشتر و بالایی، حرکت بعدی بازار را بررسی و شناسایی کرده و بگوید که نمودار شمعی یا کندل استیک بعدی در چه محدوده ای قرار خواهد گرفت.
اما همانطور که می دانیم هرچند وظیفه ی این اندیکاتور سیگنال دهی نمی باشد، اما قادر خواهیم بود تا برای اخذ سیگنال های معاملاتی خود از آن بهره جویی کنیم.
ضمن آنکه باندهای این اندیکاتور قادرند در فهم و شناساندن آغاز و پایان یک روند به شمای کاربر کمک کنند. که این خصوصیت، اندیکاتور بولینگر باند را به اندیکاتوری چندکاربرده مبدل می کند.
بهترین نوع تنظیمات اندیکاتور باند بولینگر
بهترین نوع تنظیمات برای اندیکاتور باند بولینگر، را می توان در سه حالت معامله ای خلاصه کرد که به شرح زیر است:
- Short Time Trading: دوره( متناوب) 10 و انحراف معیار 1.5
- Medium Time Trading: دروه (متناوب) 20 و انحراف معیار 2
- Long Time Trading: دوره (متناوب) 50 و انحراف معیار 5.5
*توضیحات: در علم ریاضی، تابع متناوب یا دورهای (به انگلیسی: Periodic function) به تابعی گفته می شود که میزانش با اضافه شدن مقدار ثابتی به متغیر آن، قابلیت تکرار را داشته باشد. حداقل میزان ممکن برای این مقدار ثابت که در محدوده ی اعداد حقیقی مثبت، وجود دارد را دوره ی تناوب تابع می گویند.
باند بولینگر چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
باند بولینگر (Bollinger Band) یکی از بهترین اندیکاتورهایی است که مورد استفاده بسیاری از تریدرهای سراسر جهان قرار باند بولینگر چیست؟ میگیرد. این اندیکاتور را میتوان برای تشخیص قدرت روند، زمان بندی ورود به معامله و پیدا کردن سقفهای و کفهای بازار مورد استفاده قرار داد.
در این مطلب به شما نحوه استفاده از باند بولینگر را نشان خواهیم داد تا مهارت چارت خوانی خود را افزایش داده و نقاط ورودی با بیشتری احتمال موفقیت را پیدا کنید. با طلاچارت همراه باشید…
همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست، باند بولینگر نوعی از کانالهای قیمتی (باند) است که در بالا و پایین قیمت قرار میگیرد. باندهای خارجی این اندیکاتور بر اساس نوسانات قیمت محاسبه میشوند. این بدان معناست که وقتی نوسانات بازار شدید میشوند و یا روند قدرتمندی شکل میگیرد، باندهای این اندیکاتور از یکدیگر باز میشوند. طبیعتا در زمانهایی که بازار خنثی بوده و در یک محدوده قیمتی کم عرض نوسان میکند، باندها به صورت فشرده دیده میشوند.
به طور پیشفرض میزان انحراف از معیار باندهای این اندیکاتور روی عدد ۲ تنظیم شده که به معنی آن است که از دیدگاه آماری ۹۵% از حرکات قیمت بین این دو باند صورت خواهند گرفت. حرکت قیمت به نزدیکی باندها یا خارج از آن نشان دهنده یک حرکت قدرتمند میباشد.
در مرکز باند بولینگر نیز یک میانگین متحرک ۲۰ قرار دارد که در واقع بهترین تنظیم بر اساس باندهای بیرونی میباشد.
معامله در جهت روند با استفاده از باند بولینگر
ما میتوانیم با استفاده از باند بولینگر قدرت روند را اندازه گیری کنیم و اطلاعات بسیار مفیدی از این طریق بدست بیاوریم. البته چند نکته مهم وجود دارد که باید در زمان آنالیز قدرت روند با استفاده از باند بولینگر به آن توجه کنیم:
- در زمان شکل گیری روندهای قدرتمند، قیمت نزدیک به باندهای خارجی میماند.
- در صورتی که روند ادامه پیدا کند اما قیمت از باندهای خارجی دور شود، نشان دهنده کاهش قدرت روند میباشد.
- زمانی که قیمت چند بار تلاش میکند تا به باندهای خارجی برسد اما نتواند آن را لمس کند، نشان دهنده عدم وجود قدرت در قیمت میباشد.
تحلیل نمودار با استفاده از باند بولینگر
تصویر زیر نشان میدهد که یک معاملهگر فقط با استفاده از باند بولینگر چه اطلاعات مفیدی را بدست خواهد آورد. این موارد را با هم مرور میکنیم.
۱- بازار در یک روند نزولی قدرتمند قرار دارد و قیمت در تمام مدت نزدیک به باند پایینی مانده است. این یک سیگنال بسیار نزولی است.
۲- قیمت نتوانسته است که به باند پایینی برسد و پس از آن با قدرت به سمت بالا برگشته است. اینکه قیمت ناگهان در رسیدن به باندها ناموفق عمل کند میتواند نشانهای مبنی بر کاهش قدرت روند باشد.
۳- در این بخش سه سقف شکل گرفته است که هر سه آنها به طور متوالی پایینتر از یکدیگر تشکل شدهاند. سقف اول توانسته باند بالایی را لمس کند؛ در حالی که دو سقف بعدی از انجام این کار ناتوان بودهاند. این یک سیگنال نزولی است.
۴- یک روند نزولی قدرتمند را میبینید که کندلها نزدیک به باند پایینی ماندهاند. هرچند قیمت سعی کرده تا از آن دور شود اما فروشندگان به طور کامل بازار را در اختیار داشتهاند.
۵- حالا قیمت یک حرکت رنج انجام داده و دیگر به باند پایینی نرسیده است. همچنین یک دوجی سنجاقک نیز شکل گرفته که منجر به پایان حرکت نزولی شده است.
همانطور که مشاهده کردید باند بولینگر به تنهایی میتواند اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با قدرت روند و وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان به شما بدهد.
پیدا کردن سقفها و کفها با استفاده از باند بولینگر
شدیدا توصیه میکنیم که باند بولینگر را با اندیکاتور RSI ترکیب کنید. این یک ترکیب بسیار عالیست. همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت در تشکیل سقفهای بالاتر در نزدیکی باند بالایی میباشد اما در RSI شاهد شکل گیری یک واگرایی نزولی هستیم و در نهایت نیز روند قیمت برگشته است.
در عمل چگونه میتوان از باند بولینگر استفاده کرد؟
علاوه بر موارد بالا روشهای دیگری نیز وجود دارند تا بتوانید به صورت عملی از باند بولینگر در معاملات خود استفاده کنید. در ادامه به تشریح این روشها خواهیم پرداخت.
استفاده از خط وسط و باندها به عنوان حمایت و مقاومت
از خط وسط و باندهای بالا و پایین این اندیکاتور میتوان به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک استفاده کرد. در واقع زمانی باند بولینگر چیست؟ که قیمت به باند بالایی میرسد میتوانیم انتظار برگشت قیمت به سمت پایین را داشته باشیم. در حالت معکوس زمانی که قیمت به باند پایینی میرسد میتوان انتظار برگشت قیمت به سمت بالا را داشت. البته بهتر است که از این روش در زمانهایی که بازار دارای روند خنثی است استفاده کنید. چرا که همانطور که در بالا اشاره شد، در فازهای رونددار بازار، قیمت در نزدیکی باندها میماند و برگشت خاصی را شاهد نیستیم.
خط وسط اندیکاتور نیز خاصیت حمایتی یا مقاومتی دارد. به عنوان مثال اگر قیمت از بالا به خط وسط برسد میتواند حمایت شود. بالعکس اگر قیمت از پایین به خط وسط باند برسد، میتواند نقش مقاومتی ایفا کند.
در تصویر زیر موارد ۱ و ۴ حالت حمایتی توسط باند پایین و خط وسط را نشان میدهند. موارد ۲ و ۳ نیز مقاومت قیمت توسط باند بالا را به تصویر میکشند.
البته توصیه میشود که به صورت خام از این روش استفاده نکنید و حتما در زمان رسیدن قیمت به باندها یا خط وسط اندیکاتور، حمایتها و مقاومتهای استاتیک را نیز بررسی کنید. به عنوان مثال نقطه ۱ با یک سطح حمایتی همتراز بوده است. نقطه ۲ نیز با یک مقاومت استاتیک همتراز میباشد. اگر همین محدوده را به سمت راست ادامه دهیم متوجه واکنشهای قیمت به این سطح میشویم. در واقع یک ناحیه COP بوجود آمده و در نقطه ۳ نیز قیمت به همین سطح واکنش نشان داده است.
استفاده از کراس خط میانی
یکی دیگر از روشهای نیز این است که از قطع شدن (Cross) خط میانی به سمت بالا یا پایین استفاده کنیم. در واقع زمانی که قیمت از پایین خط میانی را به سمت بالا قطع میکند میتوان آن را یک سیگنال صعودی در نظر گرفت. همچنین زمانی که قیمت از بالا به سمت پایین خط میانی را قطع کند یک سیگنال نزولی در نظر گرفته میشود.
اما باز هم استفاده از این روش به شکل خام کار درستی نیست. چرا که ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی تولید شوند؛ مخصوصا در زمانهایی که بازار خنثی است و روند خاصی ندارد. بنابراین باید از ابزارهای دیگر به منظور فیلتر کردن سیگنالهای نادرست استفاده کرد.
یکی از این روشها استفاده از میانگینهای متحرک بلند مدت و معتبر جهت تعیین روند کلی بازار است. در تصویر زیر یک میانگین متحرک نمایی (EMA) که روی ۲۰۰ تنظیم شده است را برای انجام این کار در نظر گرفتهایم (خط قرمز). زمانی که قیمت در بالای این میانگین باشد روند بازار را صعودی در نظر میگیریم و فقط از موقعیتهای خرید استفاده میکنیم.
سه موقعیتی که قیمت به وضوح از زیر به بالای خط میانی حرکت کرده است را مشخص کردهایم. موقعیتهای ۱ و ۲ با سود خوبی همراه شدهاند. موقعیت ۳ نیز با یک شرایط خنثی مواجه شده است.
روش دیگر ترکیب سیگنالهای کراس خط میانی باند بولینگر با سیگنالهای اندیکاتوری مانند MACD است. در واقع زمانی که قیمت خط میانی را به سمت بالا قطع کند و هیستوگرام مکدی نیز به بالای خط مرکزی (Center Line) خود برود، یک سیگنال صعودی تلقی خواهد شد. همچنین اگر قیمت به زیر خط میانی مکدی برود و هیستوگرام مکدی نیز به زیر خط مرکزی حرکت کند، یک سیگنال نزولی به ما خواهد داد.
دو نکته مهم در این بین وجود دارد:
۱- بهتر است قیمت با یک کندل پرقدرت خط میانی باند بولینگر را قطع کند.
۲- تا زمان بسته شدن کامل کندل بایستی صبر کرده و از ورودهای عجولانه اجتناب کنید. چرا که تا لحظه آخر بسته شدن کندل نیز هنوز وضعیت خود کندل و هیستوگرام مکدی مشخص نیست.
در تصویر زیر ۶ موقعیت مناسب بر اساس ترکیب کراس باند بولینگر و مکدی را مشاهده میکنید.
چگونه از باندهای بولینگر استفاده کنیم؟
تبریک می گویم! شما در آموزش فارکس یک سطح ارتقا پیدا کردید.
هر بار که به سطح بعدی می روید ، همینطور ابزار های بیشتر و بیشتری را به جعبه ابزار معامله گری تکنیکال خود اضافه می کنید.
حتما می پرسید: “جعبه ابزار معامله گری چیست؟”
بیایید معامله گری را به ساختن یک خانه تشبیه کنیم.
شما برای پیچ کردن از چکش استفاده نمی کنید ، درسته؟ قطعا از فرز سنگ بری هم برای میخ زدن استفاده نمی کنید!
برای هر موقعیتی یک ابزار متناسب با آن وجود دارد.
دقیقاً به همین صورت در معامله گری ، برخی از اندیکاتور های تکنیکال در برخی محیط ها یا شرایطِ خاص ، بهتر مورد استفاده قرار گرفته و کارایی بهتری دارند.
بنابراین ، هرچه ابزار بیشتری داشته باشید ، بهتر می توانید خود را با محیطِ همیشه در حال تغییر بازار وفق دهید.
اگر هم می خواهید روی تعداد محدود و مشخصی از ابزار و محیط های معاملاتی کار کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشید ، باز هم آنها برای شما بسیار کاربردی خواهند بود.
همانطور که هنگام برق کشی یا لوله کشی خانه خود ، از یک متخصص دعوت می کنید ، فراخواندن یک متخصص باند بولینگر Bollinger Bands یا Moving Average میانگین متحرک نیز به همین صورت بسیار جذاب و موثر خواهد بود.
بله! برای گرفتن چند پیپ ، شاید یک میلیون روش مختلف وجود داشته باشد!
در این دروس ، با یادگیری چیزهای مختلف در مورد این اندیکاتور ها ، هر یک را به عنوان ابزاری جدید تصور کنید که می توانید در جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوماً از تمام این ابزارها استفاده نکنید ، اما نکته اینجاست که همیشه در اختیار داشتن گزینه های متنوع و زیاد چیز خوبی است ، درسته؟
حتی ممکن است موردی را پیدا کنید که کامل آن را درک می کنید و به قدری با آن راحت هستید که می توانید به تنهایی در باند بولینگر چیست؟ آن خبره شوید.
باشه. صحبت از ابزار آلات دیگر کافیست!
بیایید شروع کنیم!
باند های بولینگر
باند های بولینگر ، اندیکاتور تکنیکالی ساخته شده توسط جان بولینگر است که برای اندازه گیری میزان تلاطم بازار و شناسایی شرایط ” بیش خرید” یا ” بیش فروش” استفاده می شود.
اساساً ، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه بازار ناآرام است!
وقتی بازار آرام است ، باندها منقبض می شوند و وقتی بازار نا آرام است ، باندها از هم باز می شوند.
به نمودار زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر (BB) اندیکاتوری است که روی نمودار اصلی قیمت می افتد.
دقت کنید که وقتی قیمت آرام است ، باند ها به هم نزدیک هستند. وقتی قیمت بالا می رود ، باندها از هم جدا می شوند.
باند های بالا و پایین تلاطم ، یا میزان نوسانات قیمت ها را در طول زمان اندازه گیری می کنند.
از آنجا که باندهای بولینگر تلاطم و نوسانات را اندازه گیری می کنند ، این باند ها با شرایط همیشه در حال تغییر بازار به طور خودکار سازگار می گردند.
تمام مباحث مرتبط با باندها همین ها بودند. بله ، ما می توانیم همینطور ادامه دهیم و داستان سرایی کنیم و از تاریخچه باند های بولینگر ، نحوه محاسبه آنها ، فرمول های ریاضی پشت آنها ، و غیره و غیره ، بگوییم و شما را خسته کنیم ، اما واقعاً حس تایپ آن همه مطلب را نداشتیم.
بسیار خوب ، بسیار خوب ، با این حال یک توضیح مختصر می دهیم …
باند بولینگر چیست؟
باند های بولینگر در حالت عادی به صورت سه خط رسم می شوند:
- یک باند بالایی
- یک خط میانی
- یک باند پایینی
خط میانی در این اندیکاتور ، یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
بیشتر نرم افزار های تکنیکالی به صورت پیش فرض میانگین متحرک 20 دوره دارند ، که برای اکثر معامله گران مناسب است ، اما شما می توانید بعد از کمی تسلط در کار با باند های بولینگر ، بازه های زمانی مختلف میانگین متحرک را آزمایش کنید.
باندهای بالایی و پایینی ، به طور پیش فرض ، دو انحراف معیار را در بالا و پایین خط میانی (میانگین متحرک) نمایش می دهند.
شاید به دلیل عدم آشنایی با انحراف معیارها ، کمی گیج شده باشید.
جای نگرانی نیست.
مفهوم انحراف معیار (SD) فقط اندازه گیری میزان پخش شدن اعداد است.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 1 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 68٪ از جابجایی های قیمت که اخیراً رخ داده اند داخل این باندها قرار گرفته اند.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 2 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 95٪ از تغییرات قیمت که اخیراً رخ داده اند در داخل این باندها قرار گرفته اند.
احتمالاً داره خوابتون میبره! اجازه بدهید با تصویر زیر خواب را از سرتان بپرانیم!
همانطور که مشاهده می کنید ، هرچه مقدار SD یا انحراف معیاری که برای باند ها استفاده می کنید بیشتر باشد ، باندها قیمت های بیشتری را بخود می گیرند.
به محض آشنایی بیشتر با عملکرد باند ها ، انحرافات معیار مختلفی را می توانید تست کنید.
صادقانه بگوییم ، برای شروع ، نیازی به دانستن این مطالب نیست. ما فکر می کنیم مهمتر این است که به شما راه هایی را نشان دهیم که می توانید از Bollinger Bands یا باندهای بولینگر در معاملات خود استفاده کنید.
توجه: اگر واقعاً می خواهید در مورد محاسبات باندهای بولینگر اطلاعاتی کسب کنید ، بهتر است سراغ کتاب اقای جان یعنی Bollinger on Bollinger Bands رفته و مطالعه آن را شروع کنید.
واکنش به بولینگر
نکته ای که باید درباره باند های بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل به بازگشت به وسط باند ها دارد.
کل فرض “واکنش بولینگر” همین است.
با نگاه کردن به نمودار زیر ، آیا می توانید به ما بگویید که قیمت احتمالا به کدام سمت می رود؟
اگر گفتید پایین ، درست است! همانطور که می بینید ، قیمت به سمت ناحیه میانی باند ها کاهش یافت.
آنچه شما دیدید یک واکنش بولینگر کلاسیک بود. دلیل وقوع این برگشت ها این است که باندهای بولینگر همچون سطح حمایت و مقاومت دینامیک عمل می کنند.
هرچه بازه زمانی که انتخاب می کنید طولانی تر باشد ، این باند ها نیل به قوی تر شدن دارند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را طراحی کرده اند که با این واکنش ها شکوفا شده و گل می دهند. بهترین جای استفاده از این استراتژی در جاییست که بازار رنج یا خنثی است و روند مشخصی وجود ندارد.
شما فقط وقتی باید با چنین رویکردی معامله کنید که قیمت ها بدون روند باشد. بنابراین مراقب پهنای باند ها باشید.
هنگامی که باند ها در حال باز شدن هستند، از معامله با استفاده از روش “واکنش به بالینگر” خودداری کنید، زیرا معمولاً به این معنی است که قیمت در محدوده ای خاص نبوده و رنج نیست ، بلکه دارای روند است!
درعوض ، در صورت تثبیت یا حتی انقباض باندها سعی کنید به دنبال این شرایط باشید.
حال بیایید راهی برای استفاده از باند های بولینگر در زمانی که بازار دارای روند است پیدا کنیم…
بهم فشردگی (باریک شدن) بولینگر
لغت “بهم فشردگی بولینگر” خود گویای همه چیز است. وقتی باند ها به هم فشرده می شوند ، معمولاً به این معنی است که در حال آماده شدن برای شکست از یک طرف هستند.
اگر کندل ها از بالای باندها شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت معمولاً به سمت بالا ادامه می یابد.
اگر کندل ها از زیر باند پایین شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت قیمت معمولاً به سمت پایین ادامه باند بولینگر چیست؟ می یابد.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید باندهای فشرده بهم را ببینید. قیمت تازه شروع به شکست از باند بالایی می کند. براساس این اطلاعات ، فکر می کنید قیمت به کجا می رود؟
اگر گفتید بالا ، دوباره درست گفتید!
عملکرد به هم فشردگی بولینگر در حالت عادی اینگونه است.
این استراتژی طراحی شده است تا بتوانید در سریع ترین زمان ممکن یک حرکت قیمتی را بگیرید.
شرایطی از این قبیل هر روز رخ نمی دهند ، اما اگر روی نمودار 15 دقیقه ای متمرکز شوید ، می توانید در هفته چند بار آنها را مشاهده کنید.
از باند بولینگر می توانید به شکل های بسیار زیاد دیگری نیز استفاده کنید، اما این دو استراتژی رایج ترین موارد استفاده از آنها هستند.
کار را ادامه دهید و این نماگر را به نمودارهای خود اضافه کنید و نحوه حرکت و جابجایی قیمت ها در ارتباط با این سه باند را مشاهده کنید. پس از درک صحیح مطلب و شناخت کامل آن، سعی کنید برخی از پارامترهای این اندیکاتور را تغییر و اصلاح و حتی ارتقا دهید.
خوب، پیش از رفتن به سراغ اندیکاتور بعدی ، بهتر است این باند ها را نیز در جعبه ابزار تحلیل تکنیکال خود جای دهید.
بولینگر باند چیست و استراتژی آن چگونه است؟
بولینگر باند یا باندهای بولینگر، یکی از پر کاربرد ترین و البته پر استفاده ترین اندیکاتورهای تریدرها است و روزانه تحلیل گران زیادی برای تحلیل روند قیمتها و پیش بینی نوسانات بازار از آن استفاده میکنند. بولینگر باند درواقع یک استراتژی است برای بالا بردن کیفیت تحلیل قیمتها. با پاسخ به سوال بولینگر باند چیست و استراتژی آن چگونه است، همراه ما بمانید.
فهرست عناوین مقاله :
بولینگر باند چیست؟
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، بولینگر باند یک اندیکاتور پر کاربرد و پر استفاده در میان تحلیل گران است که میزان استفاده از آن هر روز بیشتر از قبل میشود و این پر استفاده بودن، مسلماٌ به خاطر کاربرد بسیار بالای آن است.
اندیکاتور بولینگر باند، یک اندیکاتور ترند است و در تریدرها میتوانید این اندیکاتور را در بخش ترند پیدا کنید و از آن استفاده کنید.
اساس کار بولینگر باند، سود رسانی از طریق یک استراتژی پر کاربرد و تحلیل دقیق دادهها روی چارت است. خیلی از تحلیل گران و فعالان این عرصه، عقیده دارند که از طریق بولینگر باند میتوان به سود بسیار بزرگی دست یافت. سودی که از طریق تحلیل دادهها و یک نتیجه گیری منطقی بدست میآید.
معامله گران بسیار زیادی تک تک جوانب اندیکاتور بولینگر باند را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که با استفاده از این اندیکاتور، میتوان صعود و سقوط ناگهانی قیمتها را پیش بینی کرد و از آن برای خرید یا فروش استفاده کرد.
قبل از ورود به بخش تعریف دقیق بولینگر باند، بیایید ابتدا کمی با مخترع باند بولینگر چیست؟ این اندیکاتور آشنا شویم و یک دید محدودی از زندگی او داشته باشیم.
جان بولینگر کیست؟
جان بولینگر، متولد سال ۱۹۵۰ میلادی است. او از ابتدا به صورت مستقل کار تجارت را پیش میبرد و به صورت مستقل به تحلیل بازارهای مالی و کار تحلیل تکنیکال و کار بازرگانی میپرداخت. او در سال ۱۹۸۰ در ۳۰ سالگی وارد شبکه اخبارهای مالی شد و در آنجا شروع به کار کرد.
جان بولینگر سالها روی پروژه اندیکاتور بولینگر باند فعالیت کرد و پس از آزمون و خطاهای بسیار، در نهایت اندیکاتور بولینگر باند را ساخت و آن را به معامله گران معرفی کرد.
برای اینکه بیشتر با افکار جان بولینگر و زندگی شخصی و کاری او آشنا شوید، حتما کتابهای او را بخوانید. از کتابهای بولینگر باند میتوان به «بولینگر در بولینگر باند» و «نامه رشد سرمایه» اشاره کرد.
ساختار بولینگر باند
بولینگر باند در واقع یک ابزار تحلیل تکنیکال است که بر این اساس طراحی شده تا سرمایه گذاران بتوانند با تحلیل آن در چارت، به پیش بینی نوسانات بازار یا به قولی خرید بیش از حد و فروش بیش از حد در بازار، بپردازند و بتوانند بر آن اساس تصمیم به خرید یا فروش کنند تا به سود مناسبی برسند.
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده و ساختار آن بر اساس همین ۳ خط تعریف میشود. دو خط بالا و پایین در واقع بر اساس انحراف معیار یا همان انحراف استاندارد رسم شدند. خط بالایی نشان دهنده انحراف معیار مثبت و خط پایینی نشان دهنده انحراف معیار منفی است. خط وسط در واقع میانگین متحرک ساده یا همان (Simple Moving Average) است.
خطوط بالا و پایین یا باندهای بالایی و پایینی، در واقع انحراف معیاری است که بر اساس خط وسط یا باند میانی تعریف میشود. معمولا پیشنهاد میشود که دوره زمانی این اندیکاتور، ۲۰ روزه در نظر گرفته شود؛ اما این یک قانون نیست. شما میتوانید بر اساس نیاز و انتظارات خود از تحلیل تکنیکال، دوره زمانیهای دلخواه خودتان را قرار دهید.
بولینگر باند یک اندیکاتور تکنیکی است و تکنیک بسیار محبوبی است؛ به این صورت که شما بر اساس این سه خط، میتوانید به پیش بینی نوسانات و خرید و فروش بیش از حد بازار بپردازید.
هنگامی که روند بازار به سمت اشباع خرید یا همان افزایش قیمت حرکت کند، در اندیکاتور بولینگر باند، خط بالایی حرکت میکند. اما هنگامی که روند بازار به سمت اشباع فروش یا همان کاهش قیمت حرکت کند، خط پایینی حرکت میکند.