بهترین بروکر فارکس در ایران

خطوط روند (Trend) چیست؟

پوریا زعیم زاده سه شنبه 17 تیر 1399

خط روند (Trendline)

خط روند خطی است که چند سقف یا چند کف قیمتی را بر روی نمودار به هم وصل می‌کند تا جهت و روند قیمت را برای تحلیل‌گر تکنیکال و برای مشاهده‌کننده روشن‌تر کند. خطوط روند در واقع بازنمایی بصری حمایت‌ها و مقاومت‌ها در هر بازه‌ی زمانی محسوب می‌شوند. این خطوط عملاً جهت قیمت را نشان می‌دهند و می‌توانند به تشخیص الگوهای مختلف کمک کنند

تشریح

یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل‌گرهای تکنیکال همین خطوط روند هستند. به عبارت دیگر، این خطوط راه مناسبی برای سنجش میزان واکنش سرمایه‌گذاران به نوسانات قیمتی هستند. خطوط روند یا همان جهتی که یک کوین به سمت آن حرکت می‌کند عملاً برای تحلیل‌گرها بسیار مفید هستند و شناسایی این روندها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. نوسانات قیمتی کوین‌ها اساساً بسیار زیاد است و تحلیل‌گر می‌تواند با نگاه کردن به نمودار سقف‌ها و کف‌های مورد نیاز برای ترسیم خط روند و کشف الگوی خطی را پیدا کند. بدین ترتیب، عملاً تحلیل‌گرها نوسانات جزئی را کنار می‌گذارند و روند کلی صعودی یا نزولی را کشف می‌کنند؛ «نکته‌ی اصلی نهفته در ترسیم خط روند نیز همین موضوع است که تحلیل‌گر باید بتواند نقاط عطف اصلی را شناسایی کرده و برای ترسیم خط روند خود از آنها استفاده کند و نقاط کم‌اهمیت را نادیده بگیرد».

علاوه بر این، روندهایی وجود دارند که حالت خنثی دارند و در این موارد، کوین جهت‌گیری قابل توجهی به سمت بالا یا پایین ندارد. معامله‌گرها باید به یاد داشته باشند که روندها در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت حالت‌های مختلفی دارند.

تحلیل بر اساس خطوط روند تحلیل روندی (و بعضاً تحلیل خطی) نامیده می‌شود و به تحلیل‌گرها اجازه می‌دهد که پیش‌بینی کنند در آینده چه اتفاقی برای کوین، سهم یا مورد معامله‌ی مد نظرشان خواهد افتاد. تحلیل مبتنی بر روند عملاً بر مبنای داده‌های گذشته درباره‌ی عملکرد کوین (یا سهم) و با در نظر گرفتن روندهای کلی بازار و شاخصه‌های درونی آن انجام می‌شود. دلیل اهمیت این نوع تحلیل نیز این موضوع است که تحلیل‌گر می‌تواند با در نظر گرفتن روندهای عمومی بازارها، کوین‌ها یا سهم‌ها نسبت به تطبیق دادن خریدها و فروش‌های خود با این روند اقدام کند و در نتیجه، سود بالقوه‌ی خود را به حداکثر برساند.

ترسیم خط روند

برای ترسیم خط روند، تحلیل‌گر بایستی حداقل دو نقطه بر روی نمودار قیمت داشته باشد. برخی تحلیل‌گرها تمایل دارند که از بازه‌های زمانی متفاوتی (مثلاً یک یا پنج دقیقه) استفاده کنند. برخی دیگر ترجیح می‌دهند بر روی نمودارهای پایدارتری مانند نمودارهای روزانه یا هفتگی کار کنند. برخی دیگر نیز زمان را به طور کامل کنار می‌گذارند و روندها را بر مبنای بازه‌های انتخابی شخصی خود تحلیل می‌کنند. چیزی که باعث شده است خطوط روند تا این حد پرکاربرد و جذاب باشند نیز همین موضوع است که می‌توان صرف نظر از بازه‌ی زمانی انتخاب شده همواره از آنها برای کمک به شناسایی روندها استفاده کرد.

اگر کوین (یا سهم) فرضی «الف» در قیمت ۳۵ دلار معامله شود و سپس ظرف دو روز به قیمت ۴۰ دلار و ظرف سه روز بعد به قیمت ۴۵ دلار برسد، تحلیل‌گر سه نقطه‌ی مذکور را بر روی نمودار دارد که از ۳۵ دلار شروع شده، به ۴۰ دلار می‌رسد و در نهایت، به سمت ۴۵ دلار می‌روند. خط روندی که در اینجا ترسیم می‌شود دارای شیب صعودی است و بنابراین، به تحلیل‌گر می‌گوید که خرید خود را در جهت روند انجام دهد. با این حال، اگر قیمت کوین «الف» از ۳۵ دلار به ۲۵ دلار برسد، این خط روند شیب منفی پیدا می‌کند و تحلیل‌گر بایستی در جهت روند نسبت به فروش کوین خود اقدام کند. به عنوان مثال، نمودار زیر را که نمودار نوسانات قیمت کوین اتریوم نسبت به دلار (ETHUSD) در بازه‌ی زمانی روزانه در صرافی BITFINEX است در نظر بگیرید:

نمودار نوسانات قیمت کوین اتریوم نسبت به دلار

این خط روند از ابتدای سال ۲۰۱۸ میلادی تا اواخر ماه آگوست ۲۰۱۸ پابرجا بوده است که مدت زمان نسبتاً طولانی در تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید؛ موضوعی که در این رابطه می‌توان بیان کرد نیز همین است که هر چه مدت زمان این خطوط طولانی‌تر باشد، این خطوط قدرتمندتر به حساب می‌آیند و احتمال شکسته یا نقض شدن آنها کاهش می‌یابد.

در هنگام ترسیم این خطوط باید مقداری دقت به خرج بدهید. شاید بپرسید چگونه می‌توان این کار را به خوبی انجام داد؟ بخشی از این مهارت به صورت تجربی به دست می‌آید، اما نکته‌ای که باید رعایت کنید این است: هنگامی که نشانگر ماوس خود را بر روی هر کدام از کندل‌ها می‌برید، برای ترسیم خط روند صعودی به پایین‌ترین بخش کندل‌ها (یعنی L) و برای رسم خط روند نزولی به بالاترین بخش آنها (یعنی H) کاملاً دقت کنید و سعی کنید خطی که رسم می‌کنید دقیقاً نزدیک آنها باشد. سپس خط خود را به تدریج بلندتر کنید تا کف یا سقف‌ها بیشتری را لمس کند. در طول این فرایند، می‌توانید بارها و بارها خط خود را جابجا کنید تا بیشترین نقاط قیمتی کف و سقف با اهمیت را در بر بگیرد؛ توجه داشته باشید که هر چه تعداد نقاط لمس شده توسط خط روند رسم شده‌ی شما بیشتر باشد، اعتبار آن و در نتیجه، قدرت آن بیشتر خواهد بود.

نحوه‌ی استفاده

پس از رسم صحیح خط روند، نحوه‌ استفاده از آن بسیار ساده است. معامله‌گر تا وقتی که خط روند نقض یا به اصطلاح شکسته نشده است، به آن پایبند می‌ماند و خرید و فروش‌های خود را با آن منطبق می‌سازد (به عبارت دقیق‌تر، خرید در زمان نزدیک شدن قیمت به خط روند صعودی و فروش در زمان نزدیک شدن قیمت به خط روند نزولی) و پس از شکسته شدن خط روند از معامله‌ی مبتنی بر آن خارج می‌شود. به دو تصویر پایین دقت کنید:

خط روند

در هر دو تصویر فلش‌های پایانی نشان‌دهنده‌ی شکسته شدن خط روند هستند و تکلیف را برای معامله‌گر مشخص می‌کنند که خط روند رسم شده دیگر از آن به بعد فاقد اعتبار است.

نتیجه‌گیری

تحلیل‌گرهای تکنیکال عقیده دارند که روند دوست شما است و شناسایی روند نخستین گام در فرایند انجام یک معامله‌ی خوب به شمار می‌آید. خطوط روند در عین اینکه گاهی ابزار بسیار ساده‌ای به نظر می‌رسند، اما در بازه‌های زمانی مختلف دید بسیار مناسبی را به تحلیل‌گر تکنیکال می‌دهند و اگر چه مشاهده شده است که تحلیل‌گرهای مختلف سبک‌های مختلفی برای تحلیل دارند، خطوط روند جزء ابزارهایی هستند که اکثر قریب به اتفاق تحلیل‌گرها از آنها استفاده می‌کنند.

الگوها (Patterns) در مقابل روند ها (Trends) : تفاوت این دو چیست؟

شناسایی الگوها و روندها تکنیکی است که توسط تحلیلگران برای مطالعه میزان عرضه و تقاضای دارایی که در بازار آزاد معامله می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. یک روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است. الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که سپس تحلیلگران با استفاده از آن سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.

نکات کلیدی

روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است.

الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که تحلیلگران سپس سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.

بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که در خلاف جهت روند معامله می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند یا خلاف گرا (contrarian investors) نامیده می شوند.

خطوط روند پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.

روندها

در تحلیل تکنیکال ، روندها با استفاده از خطوط روند یا حرکات قیمت ، وقتی قیمت نوسانات اوج افزایشی را در روند صعودی ایجاد می کند ، یا نوسانات کف کاهشی را در روند نزولی نشان می دهد مشخص می شوند . سه نوع روند اصلی وجود دارد ، صعودی (up) ، نزولی (down) و جانبی (sideways).

روند صعودی (uptrend) با افزایش کلی قیمت مشخص شده است. هیچ روندی به مدت طولانی به سمت بالا حرکت نمی کند ، بنابراین همیشه نوسانات وجود خواهند داشت ، اما جهت کلی باید افزایشی باشد.

روند نزولی (downtrend) زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی طی یک بازه زمانی به سمت پایین حرکت کند. در حالی که ممکن است قیمت به طور متناوب افزایش یا کاهش یابد ، روند نزولی با قله های پایین تر و فرورفتگی های پایین تر در طول زمان مشخص می شود.

روندها ممکن است در کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ایجاد شوند. معمولاً سرمایه گذاران در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنند که تا زمان ادامه یافتن روند فعلی سودآورباشند. سرمایه گذاری هایی که فقط در صورت بازگشت روند سودآور هستند دارای ریسک بیشتری هستند. تحلیلگران از خطوط روند و کانال هایی استفاده می کنند که اساساً مرزهایی برای نوسانات قیمت در تلاش برای شناسایی و تعریف روندها هستند. روند صعودی از طریق برخورد قیمت دارایی به یک سری سطوح (higher high) و (higher low) ، مشخص می شود ، در حالی که روندهای نزولی با (lower high) و (lower low) مشخص می شوند. بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که مخالف روند سرمایه گذاری می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند نامیده می شوند.

الگوها (Patterns)

الگوها یک سری داده هستند که به روش قابل تشخیصی تکرار می شوند. می توان آن ها را در پیشینه یک دارایی که مورد ارزیابی قرار گرفته و یا دارایی های دیگر با خصوصیات مشابه شناسایی کرد. الگوها اغلب شامل مطالعه حجم فروش و همچنین قیمت هستند. الگوها می توانند در یک روند نزولی یا صعودی رخ دهند ، یا می توانند شروع یک روند جدید را نشان دهند.

الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های دارایی در نمودار ایجاد می شوند. یک الگو توسط خطی مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند قیمت بسته شدن یا سطوح اوج یا کف را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند. چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت دارایی ها هستند.

الگوها در سه نوع کف (bottoming)، سقف (topping) و ادامه دهنده (continuation) وجود دارند. الگوی “follow-through day” نمونه ای از الگویی است که برخی از تحلیلگران برای شناسایی نقاط کف بازار از آن استفاده می کنند. الگوی سقف سر و شانه ها “head-and-shoulders” در بین معامله گران روزانه و نوسانی محبوب است ، در حالی که الگوهای ادامه دهنده شامل “cup-and-handle” ، “flat base” و “three weeks tight” می باشند.

“روند دوست شماست” یک عبارت متداول در بین تحلیلگران تکنیکال است. اغلب با ایجاد یک نمودار خطی می توان یک روند را یافت. خط روند ، خطی است که بین سقف و کف تشکیل شده است. اگر خط به سمت بالا برود ، روند صعودی است. اگر خط روند شیب نزولی داشته باشد ، روند نزولی است. خطوط روند (Trendlines) پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

هنگامی که یک سرمایه‌گذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا یا پولی سرما‌یه‌گذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار می‌گویند.

در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته‌ قیمت‌ کریپتوها در بازار می‌پردازد؛ بدین صورت سرمایه‌گذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند بهترین و احتمالا سودرسان‌ترین تصمیم را بگیرد.

به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینی‌ها و هندی‌ها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گران‌بها بالا می‌رود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیش‌بینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.

در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیین‌کننده قیمت‌های بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش می‌یابد.

نوسان‌های شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث خطوط روند (Trend) چیست؟ شده که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایه‌گذاران در قیمت‌های مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش می‌آید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسی‌ها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال می‌تواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آن‌ها باشد.

تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمت‌های کریپتوکارنسی‌ها و تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل می‌کنند.

شاخص‌های تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، می‌توان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها می‌توانند از الگوهای موجود در داده‌های مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.

اگر یک تحلیل‌گر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی می‌تواناد به سود خوبی دست یابد.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.

نمودار شمعی:

این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته می‌شود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.

نمودار شمعی

مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندل‌ها در این نمودار، می‌توانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.

همان‌طور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، کندل‌ها با رنگ‌های قرمز و سبز نشان داده می‌شوند. رنگ سبز نشان می‌دهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.

هرکدام از کندل‌ها دارای اجزای خاصی می‌باشند که تریدرها با نگاه کردن به آن‌ها می‌توانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:

کندل نمودار شمعی

ارتفاع بدنه شمع‌ها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند می‌باشد و در کندل‌های سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرس‌ها بیشتر بوده است و توانسته‌اند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندل‌های قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرس‌ها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی از قیمت ابتدایی کمتر می‌باشد.

به عبارتی اندازه بدنه کندل‌ استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشان‌دهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.

کندل‌ استیک‌

به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:

1- باز شدن قیمت (Open)

2- بسته شدن قیمت (Close)

3- بیشترین قیمت (High)

4- کمترین قیمت (Low)

با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندل‌ها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد می‌شود.

در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان می‌دهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و رفتاری متفاوتی در بازار است:

    • الگوی چکش (Hammer)
    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
    • الگوی ستاره دنباله‌دار (Shooting star)
    • الگوی چکش (Hammer):

    این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.

    در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.

    الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش داده‌اند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است که در طول معاملات، کنترل از دست خرس‌ها خارج شده و گاوها توانسته‌اند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایین‌ترین قیمت ببندند.

    الگوی چکش

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید می‌کنند.

    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):

    این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.

    الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده‌اند و با اینکه قیمت را افزایش داده‌اند ولی قدرت چندانی نداشته و خرس‌ها توانسته‌اند قیمت را کاهش دهند.

    الگوی چکش وارونه

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید می‌شوند.

    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man):

    مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مشاهده می‌شود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشم‌پوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولی‌تر خواهد بود.

    تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود.

    الگوی مرد وارونه

    الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفته‌اند و باعث ایجاد روند نزولی شده‌اند.

    • الگوی ستاره دنباله‌دار

    الگوی ستاره دنباله‌دار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بوده‌اند.

    الگوی ستاره دنباله‌دار

    مرد وارونه و ستاره دنباله‌دار، الگوهای خرسی بازار محسوب می‌شوند زیرا نشان‌دهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.

    نمودارهای خطی ساده

    نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمان‌های مختلف نشان می‌دهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمی‌دهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال می‌کنند.

    نمودار خطی ساده

    پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار

    هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی‌ها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.

    در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.

    خطوط روند می‌توانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.

    برای تشخیص روند صعودی بازار، پایین‌ترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل می‌شوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.

    برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم می‌شود.

    تحلیل‌گر با استفاده از خطوط روند، تلاش می‌کند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم می‌گیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.

    خط روند صعودی و نزولی

    • سطح حمایت (Support Zone)

    سطح حمایت در واقع بازه قیمتی‌ای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه می‌کند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمت‌ها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.

    زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط می‌کند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش می‌یابد و باعث می‌شود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.

    • سطح مقاومت (Resistance Zone)

    سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی می‌شود.

    همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا می‌رود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی می‌شود.

    سطح حمایت و سطح مقاومت

    • میانگین متحرک (Moving Average)

    در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخص‌های معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA می‌نامند.

    MA به تحلیل‌گر کمک می‌کند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگین‌های متحرک، ما می‌توانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما می‌توانیم از داده‌های بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.

    میانگین متحرک

    • ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)

    این شاخص به ما کمک می‌کند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.

    تریدر با استفاده از خطوط روند (Trend) چیست؟ این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس می‌زند:

    همان‌طور که گفته شد این شاخص بین بازه‌های صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنال‌دهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمت‌ها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.

    در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ می‌دهد و قیمت‌ در روند نزولی قرار خواهد گرفت.

    اندیکاتور قدرت نسبی

    قدرت نسبی، در این شاخص به ما می‌گوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.

    • اندیکاتور مکدی(MACD)

    اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگین‌های متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان می‌دهد.

    خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست می‌آید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده می‌شود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش می‌دهد.

    اندیکاتور مکدی

    • اندیکاتور پیوت (pivot)
      این شاخص پس از بسته شده کندل‌ها، کم‌ترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان می‌دهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم می‌کند و به ما در پیش‌بینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک می‌کند.

    اندیکاتور پیوت

    ارزهای دیجیتال، دارایی‌هایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آن‌ها می‌تواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راه‌حل‌ها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنمایی‌هایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه می‌شود.

    در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگ‌ویو، می‌توانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازه‌های زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.

    آموزش رسم خطوط روند به زبان ساده

    آموزش رسم خطوط روند

    آموزش رسم خطوط روند بسیار ساده است ولی به هر حال چنانچه قصد داشته باشید از ترسیم خط روند در بازارهای مالی مختلف مانند بورس، ارز دیجیتال، فارکس، بورس جهانی، طلا و سکه، دلار و … استفاده کنید، باید یاد بگیرید که دقیقا چطور می توانید خطوط روند را به صورت اصولی رسم کنید. آموزش رسم خطوط روند به شما کمک می کند تا قوانین ساده و بسیار سودآور را در این بازار یاد بگیرید و معاملاتتان را با حد ضرر و حد سود آغاز کنید و همچنین برای خودتان برنامه و استراتژی معاملاتی خاصی تدوین کنید، بنابراین اگر می خواهید روش ترسیم خطوط روند را یاد بگیرید، همین الان در این مطلب آموزش رسم خطوط روند را به صورت رایگان یاد بگیرید.

    آموزش رسم خطوط روند

    چنانچه در دنیای بورس و یا سایر بازارهای مالی فعال باشید یا حتی چنانچه فقط چند دقیقه پای آموزش‌ های سرمایه‌ گذاری در بازارهای بورسی نشسته باشید، مطمئنا عنوان خط روند را شنیده اید. تریدرها و اساتید بازارهای مالی بر این باورند که این خط می‌ تواند حائز اهمیت ترین و کاراترین ابزار یک معامله‌ گر یا سرمایه‌ گذار در بازار باشد. به منظور درک مفهوم خط روند لازم نیست به سراغ مفاهیم دیگر برویم، چرا که مفهوم این خط بسیار ساده و روشن است. البته روشن بودن این مفهوم به هیچ وجه به معنی کم‌ اهمیت بودن آن نخواهد بود.

    حتما برایتان جالب است : حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟

    اتفاقا معامله‌ گران حرفه‌ ای و سرمایه‌ گذاران پیشرفته به خطوط روند اعتماد بسیاری دارند و عملا بیشتر از هر اندیکاتور و شاخصی به این خطوط وابسته اند و این امر تنها نشان دهنده یک چیز است؛ خط روند ساده ولی بسیار مهم است. لذا در همین ابتدای کار باید گفت که ساده بودن مفهوم خطوط روند نباید موجب شود که شما تصور کنید کارایی این خط اهمیت بالایی ندارد. به بیان ساده تر چنانچه به یک سرمایه‌ گذار یا معامله‌ گر حرفه‌ ای و قدیمی بازارهای مالی بگویند که فقط حق انتخاب یک یا دو اندیکاتور دارد و بایستی مطابق با آن ها برای معامله اقدام کند، تردید نداشته باشید که خطوط روند نخستین انتخاب آن‌ هاست ولی سؤال اینجاست که این خطوط دقیقا به ما چه می گویند؟ در بخش بعدی به توضیح این مورد پرداخته ایم؛

    خطوط روند چه چیزی به شما ‌میگویند؟

    آموزش ترسیم خط روند‌ یکی از حائز اهمیت ترین ابزار‌های تحلیل تکنیکال در بورس به شمار می رود. تحلیل تکنیکال به جای در نظر گرفتن فاکتور‌های بنیادی‌ یا عملکرد شرکت در گذشته، به دنبال روند‌ها و حرکت های قیمتی است. به صورت کلی خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک ‌می‌ کند تا جهت حرکت فعلی قیمت‌ های بازار را پیش بینی کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقند که روند دوست آن‌ ها است و پیدا کردن آن نخستین گام در مسیر انجام‌ یک معامله‌‌ سودآور محسوب می شود.

    یک تحلیلگر بورس به منظور ترسیم یک خط روند به حداقل دو نقطه در نمودار قیمت احتیاج خواهد داشت. برخی از تحلیلگران دوست دارند از بازه‌ های زمانی گوناگونی مثل 1 دقیقه‌ یا 5 دقیقه استفاده نمایند و این در حالی است که برخی دیگر از تحلیلگران تکنیکال از نمودار‌های روزانه‌ یا هفتگی بهره می گیرند. برخی از تحلیلگران نیز به هیچ عنوان از بازه‌ های زمانی استفاده نمی‌ کنند و به جای آن‌ ها روند‌ها را در بازه‌ه ایی که بازار از یک روند ثابت بوده است، مورد بررسی قرار می دهند.

    خطوط روند بدون توجه به بازه‌‌ زمانی، یا دوره‌ های تعیین شده، ‌می‌ توانند روند‌ها را به تحلیلگران نشان دهند، از همین روی ترسیم خطوط روند در کل دنیا و در تمام بازارهای مالی که نمودار دارند مرسوم است و محبوبیت بالایی نیز دارد. به عنوان مثال چنانچه سهام شرکت A در قیمت 3500 تومان معامله ‌می‌ شود و قیمت آن در روز بعد به 4000 هزار تومان می رسد و در ادامه در سه روز بعد به 4500 تومان برسد، تحلیلگر سه نقطه برای کشیدن روی نمودار در اختیار خواهد داشت.

    حتما برایتان جالب است : پولبک زدن در بورس به چه معناست؟

    نمودار از 3500 تومان آغاز شده و در ادامه از 4000 و 4500 تومان عبور ‌کرده است. چنانجه تحلیلگر‌ یک خط از همه‌‌ این نقاط عبور دهد، متوجه‌ یک روند صعودی ‌خواهد شد. این خط روند‌ یک شیب مثبت دارند، بنابراین به تحلیلگر ‌می گویند که زمان خرید فرا رسیده است، ولی چنانچه قیمت سهام شرکت A از 3500 تومان به 2500 تومان برسد، خط روند‌ یک شیب منفی خواهد داشت و تحلیلگر با توجه به این که در بازار نزولی قرار دارد، بهتر است برای فروش سهام خود اقدام کند تا در فرصت مناسب تری و با شکست خط روند نزولی، بتواند مجددا به سهم ورود کرده و سود مناسبی را کسب نماید.

    خط روند چگونه رسم میشود؟

    این سوال از این لحاظ حائز اهمیت است که اولا شما به‌ عنوان یک تریدر باید بتوانید به شکل دستی آن‌ ها را ترسیم نمایید و در ادامه مسیر بتوانید از انواع بهترین اندیکاتور خط روند استفاده کنید، به همین خاطر است که آموزش رسم خط روند نخستین گام شما در دنیای سرمایه‌ گذاری و معامله‌ گری به حساب می آید و باید در رسم اصولی آن مهارت های لازم را کسب کنید.

    لذا به صورت کامل مشخص است که شما قرار نیست کار خاصی بکنید و همه آموزش رسم خط روند به احتمال زیاد در یک خط تمام شود. در حقیقت شما با اتصال دونقطه کف یا دونقطه قله می‌ توانید به راحتی خطوط روند خودتان را رسم نمایید. هیچ اندیکاتور یا شاخصی را نمی‌ توان یافت که به این اندازه ساده باشند و کارایی های فوق العاده ای از خود نشان دهنده و همین طور نیاز خاصی به انواع نرم‌ افزار رسم خط نداشته باشند، ولی این پایان کار نیست و رسم خطوط روند جزئیات ساده ای دارد که آن ها را هم باید در نظر داشته باشید که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم داشت.

    استفاده از سایه‌ یا بدنه‌‌ شمع‌ ها برای رسم خط روند

    برخی از معامله‌ گران به منظور ترسیم خط روند در بورس از بدنه‌‌ شمع‌ ها استفاده ‌می‌ کنند و این در حالی است که برخی دیگر ترجیح ‌می‌ دهند از سایه‌ های آن‌ ها استفاده نمایند! استفاده از سایه روش معمول تری به حساب می آید ولی استفاده از بدنه‌‌ شمع نیز برای رسم و کار با خطوط روند قابل قبول است.

    نحوه ترسیم خط روند

    انواع روندها در تحلیل تکنیکال

    نکته مهم اینجاست که یک چارت عادی و نرمال شاید ده ها و صدها نقطه کف یا قله بزرگ و کوچک داشته باشد! لذا در این حالت آیا باید به‌ همه این خطوط اعتماد کرد؟ پیش از رفتن سراغ ادامه مبحث به این نقطه توجه کنید که هر خط از برخورد دو نقطه به وجود می آید، بنابراین به منظور رسم یک خط روند قرار است شما دو قله یا تو کف یا یک قله و یک کف را به یکدیگر وصل نمایید. این‌ که در ادامه این خط مشاهده می کنید بعضی از قله‌ ها یا کف ها به این خط برخورد می‌ کند، از معجزات خطوط روند می باشد. 3 نکته بسیار مهم در خصوص ترسیم و استفاد از خطوط روند را در این بخش آورده ایم که توجه به آن ها ضروری است؛

    1) هر خط روند در تحلیل تکنیکا که تعداد برخوردهای بیشتری داشته باشد، به مراتب از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود و این بدین معنی است که خطوط روندی که تعداد کف یا قله بیشتری به آن برخورد کرده و مسیر خود را عوض کرده‌ اند و در اصطلاح این خط را نشکسته‌ اند، نشان دهنده این است که این خط روند بسیار قدرتمند و همچنین معتبر است.

    حتما برایتان جالب است : آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده

    2) جالب است بدانید که به صورت معمول خطوط روند در چهارمین برخورد می بایست شکسته شوند. در حقیقت این خطوط در 4 امین حمله چارت به خطوط روند نمی‌ تواند مقاومت یا حمایت خودش را نشان بدهد و اغلب شکسته خواهد شد. هر اندازه از این تعداد برخورد بیشتر شود، عملاً چند حالت بیشتر وجود نخواهد داشت؛ یا این‌ که سهم وارد رنج شده است و این بدین معنی است که قرار است در میان یک بازه قیمتی نوسانات قیمتی را در مدت زمانی طولانی تجربه کند یا در حالت دوم امکان دارد شما خط روند اشتباهی رسم کرده باشید و در حالت سوم احتمال دست‌ کاری قیمت‌ ها وجود دارد که فقط در بازار بورس ایران است که می توانیم این انتظار را داشته باشیم!!

    3) بهترین اندیکاتور خط روند وقتی کشیده می شود که بازه زمانی در نظر گرفته‌ شده بلندمدت‌ تر باشد. به بیان ساده خطوط روند در بلندمدت از اعتبار به مراتب بیشتری برخوردار هستند. این خطوط در ماهانه اعتبار بیشتری از هفتگی و درنهایت اعتبار بالاتری در تایم روزانه خواهند داشت.

    تفاوت میان خطوط روند و کانال‌ ها

    البته این را هم باید گفت که برای‌ یک نمودار ‌می‌ توان چنیدن خط روند ترسیم نمود. معامله‌ گران بورسی به صورت معمول به منظور ساخت کانال‌ ها از خطوط روندی که در‌ یک دوره نقاط بالایی را به هم وصل می کنند، به همراه خطوط روندی که در‌ یک دوره‌‌ دیگر نقاط پایینی را به هم وصل می‌کنند استفاده ‌می‌ نمایند. یک کانال بازه‌‌ تغییر قیمت در بین دو سطح مقاومت و حمایت را نشان ‌می‌ دهد. مثل اندیکاتور خط روند، معامله‌ گران تحلیل تکنیکال مراقبند تا هر زمان که قیمت با خطوط کانال برخورد کرد، پرایس اکشن را از کانال بیرون ببرند. همچنین امکان دارد آن ها با توجه به روش معامله‌‌ خود از نقطه‌‌ شکست به عنوان نقطه‌‌ ورود‌ یا خروج استفاده کنند.

    نحوه گرفتن سیگنال از خطوط روند

    سیگنال خرید در روند افزایشی : در روندهای صعودی می ­‌توان از خط روند به منظور تعیین زمان مناسب برای خرید استفاده کرد، بدین صورت که هر زمان قیمت به خط روند نزدیک شود یا روی آن قرار بگیرد، زمان مناسب برای ثبت سفارش خرید به حساب می آید. البته معامله‌­ گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، ابتدا اندکی صبر می کنند تا منحنی قیمت بعد از برخورد با خط روند به سمت بالا حرکت نماید و حتی پولبک خود را هم بزند تا در ادامه برای خرید آن دارایی اقدام کنند.

    حتما برایتان جالب است : شناسایی پول هوشمند در بورس چگونه است؟

    سیگنال فروش در روند کاهشی : در روندهای نزولی توصیه می شود که تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی، منتظر بمانید، اما در شرایطی که به اشتباه در روند نزولی سهمی را خریدید، زمان مناسب برای ارسال سفارش فروش وقتی است که منحنی قیمت به خط روند نزدیک ‌شود و یا روی آن قرار بگیرد. معامله ‌­گران برای کسب اطمینان بیشتر باید منتظر بمانند تا منحنی قیمت پس از برخورد با خط روند به سمت پایین حرکت کند تا برای فروش دارایی اقدام نمایند.

    خلاصه مطلب و نتیجه گیری

    توصیه می شود که تحلیلگران در راستای افزایش اعتبار تحلیل و کاهش ریسک معاملات از تکنیک تحلیل چند زمانی کمک بگیرند؛ به عنوان مثال چنانچه قصد دارید بر اساس خط روند صعودی در دوره زمانی هفتگی خرید و فروش نمایید، بهتر است که مطابق با خطوط روند هم‌ پوشان در نمودار روزانه عمل کنید.

    اما به صورت کلی به هیچ وجه از روی تعصب و تصورات ذهنی اشتباه، برای رسم خطوط و تنظیم اجباری منحی ها اقدام نکنید، چرا که این تعصبات بر روی نحوه کشیدن خط روند موثر واقع می شود و باعث اشتباه در شناسایی سطوح حمایت و مقاوت می‌ شود. لذا چنانچه خط روند، به صورت کامل بر قوانین تحلیل نموداری منطبق نیست، به دنبال ابزار و یا الگوهای دیگری باشید. چهار نکته زیر را در این خصوص در نظر داشته باشید؛

    • 1) در روند صعودی هر کف جدید می بایست بالاتر از کف قیمتی پیش از خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست ولی چنانچه این شرط برقرار باشد، ادامه وضعیت فعلی محتمل‌ تر خواهد بود.
    • 2) در روند نزولی هر سقف جدید می بایست پایین‌ تر از سقف قیمتی پیش از خود باشد و لزومی به پایین‌ تر بودن هر دره از دره پیشین خود نیست.
    • 3) چنانچه از نمودارهای کندلی استفاده می‌ کنید، خط روند نباید به هیچ عنوان بدنه کندل را قطع نماید. در حقیقت صرفا می‌ تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد ولی تاکید می کنم که به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. این قانون در زمان ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز صادق است.
    • 4) ترسیم خط روند با حداقل دو نقطه قابل انجام خواهد بود، ولی به منظور تایید اعتبار آن، بهتر است حداقل سه نقطه داشته باشیم.
    • 5) هرگز تلاش نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود ترسیم نمایید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال نقشی داشته باشد، لذا به زور چند نقطه را به یکدیگر وصل نکنید تا بگویید که ما خط روند را رسم کرده ایم و کانال قیمتی را کشف نموده ایم!

    نکته : سه پارامتر حائز اهمیت برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از؛ تعداد دفعات برخورد، شیب خط، تایم فریم تحلیل.

    نکته : همان طور که گفتیم هر چقدر قیمت‌ های بیشتری خط روند را لمس کند، آن خط روند اعتبار بیشتری پیدا خواهد کرد. در حقیقت هر چقدر تعداد نقاط برخورد بیشتر شود، می‌ توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد، به این خاطر که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ ها در آینده نسبت به این خط بسیار زیاد است. به عنوان مثال خطی که از اتصال 20 نقطه به وجود آمده باشد، از خطی با 5 نقطه اتصال اعتبار به مراتب بالاتری خواهد داشت.

    • ** خطوط روند با استفاده از‌ یک خط صاف روند حرکت قیمت را نشان ‌می‌ دهند.
    • ** خطوط روند ‌می‌ توانند به منظور ساخت کانال‌ ها به نقاط بالایی و پایینی اعمال شوند.
    • ** به منظور درک بهتر مسیر روند به جای‌ یک نمودار قیمت، ‌می‌ توان از‌ یک خط روند استفاده نمود.
    • ** دوره‌ های زمانی و نقاط استفاده شده به منظور ترسیم خط روند به انتخاب خود معامله‌ گران وابسته است.

    همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، در این مطلب به آموزش رسم خطوط روند پرداختیم.

    همچنین اگر دوست دارید مطمئن ترین راه های سرمایه گذاری در ایران را یاد بگیرید، این مطلب جامع شما را راهنمایی می کند .

    خط روند چیست؟

    خط روند چیست؟

    پوریا زعیم زاده

    پوریا زعیم زاده سه شنبه 17 تیر 1399

    روند مسیری است که حرکت قیمت‌ها و جایگاه قیمت‌ها را در گذشته نشان می‌دهد. در واقع روندها از افت و خیز قیمت‌ها تشکیل می شوند. جهت این افت و خیز است که روند بازار را تعیین می‌کند. حرکت افت و خیزها به سمت بالا، پایین و یا حرکت به یک سمت، جهت روند را مشخص می‌کند و کمک می‌کنند که به تحلیل قیمت بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال بپردازیم.

    جهات مختلف روند

    ۱-روند رو به بالا

    این روند از افت و خیزهای صعودی تشکیل می‌شود. در روند صعودی بیشینه‌ها و کمینه‌های بالاتر از حالت قبلی است.

    این روند از افت و خیزهای صعودی تشکیل می‌شود. در روند صعودی بیشینه‌ها و کمینه‌های بالاتر از حالت قبلی است.

    ۲-روند رو به پایین

     این روند از افت و خیزهای نزولی تشکیل می‌شود. در روند نزولی بیشینه‌ها و کمینه‌ها پایین تر از حالت قبل است.

    این روند از افت و خیزهای نزولی تشکیل می‌شود. در روند نزولی بیشینه‌ها و کمینه‌ها پایین تر از حالت قبل است.

    ۳-روند تثبیت شده

    این روند زمانی که قیمت‌ها در یک محدوده افقی به یک سمت جا به جا می‌‌شوند، ایجاد می‌شود.

    این روند زمانی که قیمت‌ها در یک محدوده افقی به یک سمت جا به جا می‌‌شوند، ایجاد می‌شود.

    طول دوره روند‌ها

    “چارلز داو” اصولی برای تجزیه و تحلیل رفتار بازار ارائه داد که بعد‌ها با عنوان “تئوری داو” به اساس تجزیه و تحلیل فنی تبدیل شدند. چارلز داو عقیده داشت که قیمت‌ها به صورت موج یا روند حرکت می‌‌کنند،

    به این معنی که قیمت مثل جریان آب به سمت ساحل حرکت می‌کند و باعث موجهای کوچکتر می‌شود و برعکس زمانی که جریان به اوج رسیده حرکت به سمت پایین را شروع می‌‌کند.

    بیشتر بخوانید: تحلیلگر مطرح به جمع بیت کوینرها پیوست!

    این ممکن است مفهوم ساده‌ای به نظر برسد اما بخشی از اساس مطالعات مدرن روند‌ها در قیمت سهام است. طبق نظریه داو، ۳ حالت در طول روند‌های ایجاد شده داریم:

    1. طول اولیه (Primary) یا طولانی مدت (یک سال یا بیشتر) که همان جریان آب در مدل داو است.
    2. ثانویه (Secondary) یا میانجی (یک تا سه ماه) که به تعبیر داو امواج هستند.
    3. فرعی (Minor) یا کوتاه مدت (کمتر از یک ماه) که موج‌های کوچک به حساب می‌‌آیند.

    هر روند از روند‌های بعدی طولانی تر یا کوتاه تر تاثیر می‌‌پذیرد. یک روند طولانی مدت صعودی باعث می‌‌شود که روند میانجی خیزهای بزرگتر و افت‌های کوچک‌تری را تجربه کند و یک روند کوتاه مدت صعودی باعث می‌‌شود که روند میانجی نوسانات کمی داشته باشد.

    هر روند از روند‌های بعدی طولانی تر یا کوتاه تر تاثیر می‌‌پذیرد. یک روند طولانی مدت صعودی باعث می‌‌شود که روند میانجی خیزهای بزرگتر و افت‌های کوچک‌تری را تجربه کند و یک روند کوتاه مدت صعودی باعث می‌‌شود که روند میانجی نوسانات کمی داشته باشد.

    یک روند نزولی بلند مدت باعث می‌‌شود که روند میانجی خیزهای کوچک‌تر و افت‌های بزرگتر داشته باشد، در حالی که روند نزولی کوتاه مدت دوباره باعث نوسانات اندک می‌‌شود.

    خطوط روند

    حال با توجه به اینکه روند‌ها را شناختیم، وقت آن است که بتوانیم از آن استفاده کنیم. یکی از راه‌هایی که یک تحلیگر برای پیش‌بینی قیمت استفاده می‌‌کند، رسم خط روند است.

    خط روند، خطی صافی است که دو یا چند قیمت را با هم ارتباط می‌دهد که در آینده به عنوان خط حمایت یا مقاومت عمل می‌‌کند. بسیاری از اصول مربوط به سطوح پشتیبان و مقاومت برای خطوط خطوط روند (Trend) چیست؟ روند هم کاربرد دارند.

    بیشتر بخوانید: تحلیل فاندامنتال چیست؛ این نوع از تحلیل چه مزایا و معایبی دارد؟

    خط روند صعودی (Uptrend line)

    خط روند صعودی، خطی مستقیم، به سمت راست و رو به بالا است که دو یا چند کمینه را به هم متصل می‌‌کند. در رسم این خط باید دقت داشت که دومین کمینه باید درسطح بالاتری نسبت به اولی باشد تا شیب خط به سمت بالا باشد.

    خط روند صعودی، خطی مستقیم، به سمت راست و رو به بالا است که دو یا چند کمینه را به هم متصل می‌‌کند. در رسم این خط باید دقت داشت که دومین کمینه باید درسطح بالاتری نسبت به اولی باشد تا شیب خط به سمت بالا باشد.

    خطوط روندهای صعودی مثل خط حمایت عمل می‌‌کنند و نشان می‌‌دهند که با وجود افزایش قیمت، تقاضا بیشتر از عرضه است. معمولا تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند بمانند، روند صعودی بدون تغییر می‌‌ماند. تغییر قیمت در زیر خط روند صعودی، نشان از تغییر احتمالی روند است.

    خط روند نزولی (Downtrend line)

    خط روند نزولی، خطی مستقیم، به سمت راست و رو به پایین است که دو یا چند بیشینه را به هم متصل می‌‌کند. نکته ای که در این روند وجود دارد این است که، بیشینه دوم باید پایین‌تر از اول باشد تا شیب خط به سمت پایین باشد.

    خط روند نزولی، خطی مستقیم، به سمت راست و رو به پایین است که دو یا چند بیشینه را به هم متصل می‌‌کند. نکته ای که در این روند وجود دارد این است که، بیشینه دوم باید پایین‌تر از اول باشد تا شیب خط به سمت پایین باشد.

    خطوط نزولی مثل خط مقاومت عمل می‌‌کنند و نشان‌دهنده این هستند که با وجود کاهش قیمت‌ها، عرضه بیش از تقاضا است. معمولاً تا زمانی که قیمت‌ها پایین خط بمانند، روند نزولی بدون تغییر می‌‌ماند و تغییر قیمت بالای خط روند نزولی تغییر احتمالی در روند را نشان می‌دهد.

    نتیجه‌گیری

    تحلیل روند و خط روند یکی از جنبه های مهم تحلیل فنی است اما باید در نظر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و روش‌های موجود است. وقتی که یک خط روند دچار شکستگی می‌شود، تنها نشان دهنده “هشداری” برای تغییر روند است و برای اطمینان از تغییر در روند باید از ابزارها و علائم دیگر هم استفاده کرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا